دل آرا دارابی را اعدام کردند.میان هیاهوی وبلاگستان من چند روزی سکوت کردم تا بتوانم با خودم به نتیجه برسم،نرسیدم.بالاخره نتوانستم تصمیم قاطعی بگیرم که درست یا نادرست این میان کدام است؟باید اعدام می شد،باید آزاد می شد؟
در نهایت بازی دلخراشی را با خودم شروع کردم:خودم را گذاشتم جای خانواده مقتول.فرض کردم مادر من در را باز کرده برای دخترک ١٧ ساله ای از فامیل،پناهش داده،راه داده او را به حریم امنش،بعد دخترک و دوست پسرش مادرم را قصابی کرده اند،با ٢٣ ضربه چاقو...شما ها را نمی دانم اما همین تصویر مرا متقاعد می کند که حتی اگر هزار سال هم بگذرد آمادگی داشته باشم با دندان هر دوی آنها را تکه تکه کنم.
متاسفانه فقط وقتی پای رنج دیگران در بین است،بخشایش آسان به نظر می رسد!
سلام
ReplyDeleteامیرحسین حرفت درسته اما اگه واقعا اون قاتل نبوده باشه!
من از دیروز که خبر و شنیدم تو ذهن خودم کلنجار می رم...
من قبول دارم که ما بعضی وقتها اونقدر عقب عقب میریم که از اون ور دیوار می افتیم...
ReplyDeleteبا خط آخر موافقم اکثر مواقع همینطوره.
ReplyDeleteآخر فیلم 88 دقیقه با بازی آلپاچینو رو یه نیگا بنداز امیر جان
ReplyDeleteکه آلپاچینو راجه به اعدام یه دیالوگ خدا میگه....
منم بعد از شنیدن این خبر نتونستم بفهمم خوب بوده این اعدام یا بد... من حتی برعکس تو نمیتونم منصفانه خودم رو بذارم جای خانواده مقتول...حتی خودم رو جای قاتل هم نمیتونم بذارم که اون لحظه که میخواد کسی رو بکشه توی مغزش چی میگذره... فقط فکر میکنم اگه یه روزی کسی رو کشتم دلم میخواد اعدام بشم چون زندگی با کابوس قتلی که مرتکب شدی یک عمر ذره ذره اعدامت میکنه
ReplyDeleteمن با حکم اعدام برای هر آدمی مخالفم. اگه تو بگی میکشمت من بگم اگه منو کشتی منم میکشمت من تو هیچ فرقی باهم نمیکنیم هر دو قاتلیم. اگه قانون میگه من قبل از هجده سال کودکم و مسئول رفتارم هستم اما نه به اندازه یک بزرگسال خیلی مسخره است که من در کودکی جرمی مرتکب بشم بعد پنج سال نگهم دارند و صبر کنند وقتی بزرگ شدم همان مجازاتی را برای من اعمال کنند که برای یک بزرگسال. هیچ کس منکر مجرم بودن این آدم نیست و نمیتواند باشد، هیچ کس نمیـواند بفهمد خانواده مقتول چه رنجی میکشند اما من از خودم میپرسم حالا رنجشان تمام شد؟ یا تسکین یافتند؟ تو خودت را میگذاری جای خانواده مقتول، من خودم را میگذارم جای قاتل، و فکر میکنم یعنی من حق نداشتم برای آخرین بار با پدر و مادرم خداحافظی کنم. من خودم را میگذارم جای دختری که فقط بیست و دوسال داشت و فکر میکنم آن صبح او در آن تنهایی چقدر ترسیده است. او تکه تکه میکند تو تکه تکه میکنی ما تکه تکه میکنیم و نسل آدم منقرض میشود به همین سادگی.
ReplyDeleteهی آزاده...من دفاع نکردم از شیوه اعدام دل آرا...من حتی با مجازات اعدام هم موافق نیستم.فقط خواستم بگویم شریر جلوه دادن خانواده مقتول درست نبوده،راهش نبوده...اگر راه درست را می رفتیم شاید دل آرا حالا زنده بود
ReplyDeleteمن آزاده رو خیلی دوسش دارم. ینی خیلی ها..........
ReplyDeleteبا دندان تکه تکه کردن.....(قرون وسطی)
ReplyDeleteایا با کشتن این شخص چیزی جبران شد.
بدون خبر به خانواده و وکیل قانونی کشتن درسته.
تو و افراد مثل تو که کشتن را امری درست میدانید نباید در مورد ساختن این مملکت حتی نظر بدهید.
اشتباه====اعدام این نظر شماست واقعا تاسفبار است
گمان میکنم ما که دور از واقعه هستیم لااقل نه بابد خودمان را جای بستگان مقتول بگذاریم و نه جای بستگان قاتل . اگر میشد ما شرقی ها فقط بعضی جاها احساساتمان را تعطیل کنیم و به عقل خالص رو بیاوریم ( اندازه عقل البته چندان مهم نیست . میزان خلوصش مهمتر است . ) چه خوب میشد . صورت مساله ای که قبلا راه حلش هم داده شده هنوز برای ما مبهم است .
ReplyDeleteمگر نمیشود به صدها استدلال مجازات اعدام را فقط تعطیل کرد ؟؟؟؟؟ مگر قرار است آنکه به جرم قتل محکوم شده یا آزاد باشد یا روانه سینه قبرستان شود ؟ آخر پس زمینه ذهنمان را بکاویم و ببینیم این جزم اندیشی از کجا سرچشمه گرفته ؟ ...........
موافقم 100%
ReplyDeleteموافقم شدید. من می گم اگه قرار باشه تمام بچه های ما اینقدر راحت نقشه قتل و دزدی بکشن بعد هم مثل یه قهرمان ازشون تجلیل بشه دیگه درست و سالم زندگی کردن چه ارزشی داره؟
ReplyDeleteاین هم حکایت همون اسید پاشی هست امیر حسین
ReplyDeleteشما درحدی نیستی که چیزی تفسیر کنی چه برسه که صلاحیت تایین کنی.
ReplyDeleteافکار پوچ و تهی رو نگهدار که موجب شرمساریت باید باشه.
شما و افکارت در حد با دندان تکه کردن است مثل س...
دیگه چه برسه به تفسیر و صلاحیت....
بچه
به به....
ReplyDeleteچه بوی صلح و لطافتی میاد از حرفای خانم/آقای "صلح سبز"!!!!!!
خدا به داد ما برسه که چه کسایی دم از صلح می زنن!!!!!!!!