tag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post7443803216166571142..comments2023-10-06T07:37:08.238-07:00Comments on تلخ مثل عسل: غزه هنوز زنده استUnknownnoreply@blogger.comBlogger2125tag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-41890029231073262252009-01-05T05:22:00.000-08:002009-01-05T05:22:00.000-08:00مرسی سارا جان...خیلی خیلی مرسی بابت اولین تبریک زو...مرسی سارا جان...خیلی خیلی مرسی بابت اولین تبریک زود هنگام تولدامیرjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-67502503681698455712009-01-05T05:06:00.000-08:002009-01-05T05:06:00.000-08:00دقیقش را نمی دانم اما فکر می کنم بین امروز، فردا و...دقیقش را نمی دانم اما فکر می کنم بین امروز، فردا و پس فردا یک روزش تولد توست . روز دقیقش شاید خیلی مهم نیست ، مهم این آدم توی این صفحه آبیست که انگار هر روز متولد می شود ، یک روز به عشق، یک روز به رنج،یک روز با آنتونیونی ، یک روز به همدلی با بچه های غزه یک روز با یک کتاب جدید... <br>امیر<br>دنیای شبکه جهانی دنیای عجیبی است .خیلیها را به هم گره زد و خیلیها را از هم قطع کرد . خودش اینکار را کرد ؟ حتی نمی توانم با قطعیت بگویم خدا ما را پشت مانیتورهایمان سوپروایزری می کند . حتی دیگر نمی توانم اینجا از دست ناپیدای طبیعت حرف بزنم .دنیای مجازی و سرنوشت؟ شاید! من نمی دانم چرا یک روز این صفحه را باز کردم و تو را خواندم . اما هر چه بود ، اتفاق مبارکی بود . به خاطر خیلی حرفها و خیلی روزها و خیلی ساعتها که هیچ هدف خاصی پشت گذرانشان نبود الا مهربانی تو . ترجیح می دادم روزی باشد که از صلح بنویسی و از شادیهای کوچک دلهای بزرگ .حیف میسر نیست این روزها ...و با همه اینها من فکر می کنم بار دیگر به مهرمتولد شوی . خدا را چه دیدی؟ شاید یک روز هم تولد پسرک کوچکت را که از حالا برایش نقشه ها کشیده ای تبریک بگویم. نه؟ <br>امیر<br>تولدت مبارکسارا و پاییزnoreply@blogger.com