tag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post7633477446842529043..comments2023-10-06T07:37:08.238-07:00Comments on تلخ مثل عسل: شرح حالUnknownnoreply@blogger.comBlogger17125tag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-61294057209628556592008-07-27T06:35:00.000-07:002008-07-27T06:35:00.000-07:00امان از دست شما ها ( تو و خواهریت) که آدم رو میکشی...امان از دست شما ها ( تو و خواهریت) که آدم رو میکشین گاهی.شکیلاnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-22596622222011938482008-07-27T04:15:00.000-07:002008-07-27T04:15:00.000-07:00امیر کوچک می داند که این کار تنها از دست تو بر می ...امیر کوچک می داند که این کار تنها از دست تو بر می آمد...هزار بار شکر که گذشتگلنازjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-52837194980107338612008-07-27T03:26:00.000-07:002008-07-27T03:26:00.000-07:00سواپ فیلم کتاب راه افتاده. هستی؟سواپ فیلم کتاب راه افتاده. هستی؟رونوشت:پسرjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-80735331673592354192008-07-27T02:21:00.000-07:002008-07-27T02:21:00.000-07:00هی مرد! فکر کنم این دفعه همون امیر کوچک بود که برد...هی مرد! فکر کنم این دفعه همون امیر کوچک بود که بردت وسط ماجرا که نقشت رو ایفا کنی. اون هم ازت راضیه. خودتم می دونی. سخت می گذره این روزها اونقدر سخت که تا همیشه از تکرارشون می ترسی. تجربه تلخشو دارم.مهرانjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-56239224276632889622008-07-27T02:05:00.000-07:002008-07-27T02:05:00.000-07:00انگار که گذشته ...انگار که گذشته ...دیواjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-37780504065676341442008-07-26T22:04:00.000-07:002008-07-26T22:04:00.000-07:00خوبه که همه چی به خیر گذشت!...پ.ن: گذشت؟خوبه که همه چی به خیر گذشت!...<br>پ.ن: گذشت؟نیلوفرjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-1471227784779646212008-07-27T05:02:00.000-07:002008-07-27T05:02:00.000-07:00خداروشکر که همه چی به خیر گذشته.خداروشکر که همه چی به خیر گذشته.آندیاjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-83402625743332888692008-07-26T15:56:00.000-07:002008-07-26T15:56:00.000-07:00امیر امیر امیر! چی شده داداش!امیر امیر امیر! چی شده داداش!محمد جواد شکریjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-57361856268138660432008-07-26T13:18:00.000-07:002008-07-26T13:18:00.000-07:00هاي امير كوچك!دستي به سروروي خودت بكش. جرعه اي آب ...هاي امير كوچك!<br>دستي به سروروي خودت بكش. جرعه اي آب شايد يا تبسمي يا چه مي دانم هرچه كه از يادت نبرد كوچكي ات را!<br>دلم براي همه كوچكي ها تنگ مي شود.ترزnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-68395968219288823672008-07-26T13:14:00.000-07:002008-07-26T13:14:00.000-07:00گفته بودم به خیر بگذرد...دلم بی راه دلواپس نبود......گفته بودم به خیر بگذرد...دلم بی راه دلواپس نبود...کتایونjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-27546972386793672522008-07-26T12:57:00.000-07:002008-07-26T12:57:00.000-07:00برادر جان... باید می فهمیدیم یه طوری شده که نبودی....برادر جان... باید می فهمیدیم یه طوری شده که نبودی...تو که مث ما شلم سوربا نبودی که یه روز بنویسی دو روز ننویسی... اخوی دلمون با خوندن این پستت بیشتر شور افتاد... از دست ما کاری ساخته هست؟عرفانjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-40162826004794782152008-07-26T12:30:00.000-07:002008-07-26T12:30:00.000-07:00خاک بر سر من کنند که تو اونجا اون حال رو داشتی و م...خاک بر سر من کنند که تو اونجا اون حال رو داشتی و من اینجا داشتم برات کری می خوندم...داش امیر کمکی از دست من بر می آد؟ من خیلی مخلصتمنظربازیjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-86874097903247575402008-07-26T12:15:00.000-07:002008-07-26T12:15:00.000-07:00خوشحالم روزای سخت گذشته . حالا باید به به کودک در...خوشحالم روزای سخت گذشته . حالا باید به به کودک درونت یه حالی بدی .نازیjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-78963909574886628202008-07-26T11:51:00.000-07:002008-07-26T11:51:00.000-07:00چشم انتظارت مردهبه کی بگم که دوریت خواب شبامو برده...چشم انتظارت مرده<br><br>به کی بگم که دوریت خواب شبامو برده<br><br>همین روزاست بهت بگن چشم انتظارت مرده<br><br>به کی بگم که عشقت حسابی داغونم کرد<br><br>حسرت با تو بودن خسته و حیرونم کرد<br><br>کی باورش می شد من خون ابه گریه کردم<br><br>عمر و جوونی هامو به جاده هدیه کردم<br><br>گلای یاس و مریم شاهد این شعارند<br><br>می خوام که زندگی کنم اگه اونا بذارند...<br> <br><br><br><br>سلام میگم من آپم نمیخوای یه سر بزنی بایسیناjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-67530466674791030102008-07-26T10:46:00.000-07:002008-07-26T10:46:00.000-07:00گاهی درونی ترین نوشته های یک دوست می تواند تو را ب...گاهی درونی ترین نوشته های یک دوست می تواند تو را به اعماق وجود و شخصیت او رهنمون کند ... راستش را بخواهی خیلی کدوار نوشته بودی ( که البته دلیلی هم ندارد هر مسئله ای باز شود ؛ گاهی به این سیاق هم لازم است نفس کشید ) و من ماجرا را نفهمیدم ... آن چیزی که برای من مهم است داشتن دوستی است که وقتی عصبانی است دست خود را گاز می گیرد تا به دیگری ( جسمی یا روحی فرقی ندارد ) آسیبی نزند... برای من مهم داشتن دوستی است که با کودک درون خود می جنگد تا او را بزرگ کند تا فشار بزرگ شدن را خود تحمل کند نه دیگری ... ایثار شاخ و دم ندارد گاهی همین که تشنه باشی و آب را اول به دوستت تعارف کنی هم ایثار است چه برسد به این کارها ... برای من مهم این است که در انتخاب دوستم اشتباه نکردم ... آرامش و آرامش و آرامش و آرامش برایت آرزو دارم اربابرضا قاری زادهjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-44499169589776050182008-07-26T10:29:00.000-07:002008-07-26T10:29:00.000-07:00به هر جا سر زدم گویا هیچ کس هفته ی خوبی نداشته.نمی...به هر جا سر زدم گویا هیچ کس هفته ی خوبی نداشته.نمی دونم چه نحسی داشته این هفته ولی امیدوارم همه چی یه جورایی به خیر بگذره.گندمjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-18838818379559261122008-07-26T10:05:00.000-07:002008-07-26T10:05:00.000-07:00اینجوری ما رو از نگرانی در میاری؟ بدتر شد که؟ زیر ...اینجوری ما رو از نگرانی در میاری؟ بدتر شد که؟ زیر نویس هم می ذاشتی داداش. راستی امیر اصلی رو پیداش کردی؟ گفتم امروز مهمانی داریم اینجا!عاطفهjavascript:void(0)noreply@blogger.com