tag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post4305655785645601624..comments2023-10-06T07:37:08.238-07:00Comments on تلخ مثل عسل: زن من اونجاست؟Unknownnoreply@blogger.comBlogger10125tag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-91308845450689058752010-04-02T11:42:00.000-07:002010-04-02T11:42:00.000-07:00از کجا شماره ات و داشت اونوقت؟از کجا شماره ات و داشت اونوقت؟رهاnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-59053897918838950812010-04-02T05:59:00.000-07:002010-04-02T05:59:00.000-07:00تصورات ناقصی به چنین حس های چنین مردی دارم. ولی تو...تصورات ناقصی به چنین حس های چنین مردی دارم. ولی توی تصورات شایدهم توهمات خودم اگه زنم یه شب از خونه می رفت بیرون کلن دنبالش نمی رفتم تا خودش برگرده بعدش هم اگه برگشت اول مطمئن می شدم دلش تو خونمه یا نه و بعد تصمیم می گرفتم بمونه یا نه. نه اینکه دنبال جای جسمش بگردم و اینطور مردم رو زابرا کنم. <br>الهی بمیرم داداش جان برای اونهمه هول و اضطرابی که نصف شبی بهت وارد کرده این همسایه ی بی ملاحظه.رویاnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-115925977801415312010-03-31T19:02:00.000-07:002010-03-31T19:02:00.000-07:00امیر جان یک بار هم یکی همینجوری زنگ زد به من گفت ش...امیر جان یک بار هم یکی همینجوری زنگ زد به من گفت شماره ی شما تو کیف خانومه من چیکار میکنه؟ من هم گفتم شما بیخود میکنی کیف خانومتو می گردی بی اجازه و کلا ماجرا به یه سمت دیگه رفت و کلی دعوامون شد من هم هیچ وقت نفهمیدم شمارم تو کیف خانومش چیکار می کرده!!!!نیماnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-66453396936306192382010-03-31T12:46:00.000-07:002010-03-31T12:46:00.000-07:00نمیدونم چرا.ولی خیلی تاثیر گذار بود.وقتی تمام شد ی...نمیدونم چرا.ولی خیلی تاثیر گذار بود.وقتی تمام شد یه لحظه فرو ریختم.بغض کردم.mmlnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-52427261700371955802010-03-31T06:42:00.000-07:002010-03-31T06:42:00.000-07:00اون طفلک چه حالی داشته،دارم فکر میکنم که در این حا...اون طفلک چه حالی داشته،دارم فکر میکنم که در این حالت اول ادم عصبانی میشه و داد بیداد میکنه بعد خسته میشه و آروم،،، اون مرد به مرحله خستگی رسیده بود و دیگه داد هم نمی زد ،،بعد از حداقل هفت ساعت فریاد و عصبانیت حالا به خستگی و استیصال و التماس افتاده بود،،فکرش هم سخته....raghadnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-392207916194088752010-03-31T06:00:00.000-07:002010-03-31T06:00:00.000-07:00یه بار تو مکه سر یک ظهری که سرم روی پرده کعبه بود ...یه بار تو مکه سر یک ظهری که سرم روی پرده کعبه بود موبایلم زنگ خورد یک خانمی بود که فقط جیغ می کشید و فحش می داد و می گفت دست از سر شوهرش بردارم بذارم بره خونه وقتی به هزار ضرب و زور حالیش کردم اشتباه گرفته و من الان کجام تازه بغضش شکست و گفت براش دعا کنم تا شوهرش برگرده خونه. تا چندوقت حالم خراب بود حالا این نوشته دوباره همون حال را بهم دادنسیمjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-55380228583615824772010-03-31T17:59:00.000-07:002010-03-31T17:59:00.000-07:00امیر..تلخی بدی به جا میذاره این استیصالامیر..تلخی بدی به جا میذاره این استیصالاشکانjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-82075660444618090072010-03-31T17:30:00.000-07:002010-03-31T17:30:00.000-07:00چقدر يه جوري بود.چقدر يه جوري بود.شما همتون دروغگویینjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-91922730165720490082010-03-31T04:29:00.000-07:002010-03-31T04:29:00.000-07:00نمیدونم تو زندگی دیگران چقدر ژیش اومده که نخوان ی...نمیدونم تو زندگی دیگران چقدر ژیش اومده که نخوان یه لحظه هم جای من باشن ولی الان من یکی از همون دیگرانم که نمیخوام جای همسایهتون بوده باشم اصلا.ترساjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-84830152404697980952010-03-31T04:20:00.000-07:002010-03-31T04:20:00.000-07:00زن من اونجاستاونم 4 صبح؟!کلا خاموش کن همه وسایل ار...زن من اونجاست<br>اونم 4 صبح؟!<br>کلا خاموش کن همه وسایل ارتباط جمعی رو <br>راحت بخوابمجیدjavascript:void(0)noreply@blogger.com