tag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post4454344221459768009..comments2023-10-06T07:37:08.238-07:00Comments on تلخ مثل عسل: سه شبUnknownnoreply@blogger.comBlogger27125tag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-21004326348610387622008-11-22T09:24:00.000-08:002008-11-22T09:24:00.000-08:00نمي فهمم ارباب! اگر لطف مي كند به ما چرا در كوري؟ ...نمي فهمم ارباب! اگر لطف مي كند به ما چرا در كوري؟ پس چرا لااقل چشممان نميدهد كه بفهميم در الطافش غرقيم و اندوهگين؟داروگjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-19430016123365150042008-11-22T05:53:00.001-08:002008-11-22T05:53:00.001-08:00چه جالبدوره ای که من میرم پیش استاد سهیل رضایی هست...چه جالب<br>دوره ای که من میرم پیش استاد سهیل رضایی هست در بنیاد فرهنگ و زندگی بالنده. یک ترم اسطوره زنان گذروندم و الان در حال گذروندن اسطوره مردان هستم. کلاس های شما چه جوری هست؟الهامjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-77177839629981787302008-11-22T05:53:00.000-08:002008-11-22T05:53:00.000-08:00شما واقعا آدم شجاعی هستید چون میتونید واقعیت رو بب...شما واقعا آدم شجاعی هستید چون میتونید واقعیت رو ببینید و بیانش کنید......مطمئنم جواب سوالاتون رو پیدا می کنید.Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-85211410159367102612008-11-22T16:43:00.000-08:002008-11-22T16:43:00.000-08:00خیلی ها هم یک رابطه را به اون شکلی که همه تصور میک...خیلی ها هم یک رابطه را به اون شکلی که همه تصور میکنند مثبت است تمام میکنند اما در نهایت چی عایدشون می شه ؟<br><br>نه امیر عزیز ، حداقل تو اینطور نگو !سیدوnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-49577749042697580142008-11-22T16:40:00.000-08:002008-11-22T16:40:00.000-08:00امیر عزیز ممکنه خیل یها خیلی رابطه ها ینصفه و نیمه...امیر عزیز <br><br>ممکنه خیل یها خیلی رابطه ها ینصفه و نیمه داشته باشن اما روش نمی کنن . <br>متوجه ای چی میگم شجاعت ندارند که همونطور که عشقشون را به رخ می کشند تلخی شان را هم نشان دهند.سیدوnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-84948356364447336172008-11-22T16:35:00.000-08:002008-11-22T16:35:00.000-08:00امیرجان! این شعارهای قشنگ قشنگ که می دونم هر دومون...امیرجان! این شعارهای قشنگ قشنگ که می دونم هر دومون می تونیم پست ها براش حروم کنیم فقط و فقط یه مسکنه برای اینکه هنوز تو توهمی خود ساخته خودمون رو غرق کنیم. <br>امیرجان! من همه این حرف هایی که تو اینجا نوشنی رو روزها و ساعت ها ست که دارم به خودم می زنم و نتونستم چیز دیگه ای رو جایگزینش کنم. منظورم از چیز دیگه همین حرف های تلخیه که به تو میگم که خودم بشنوم. به تو می گم که خودم باور کنم. به تو میگم که به خودم سیلی بزنه.<br>فکر کنم بر یک راهیم، چون دقیقن مثل تو فکر می کنم با وجودی که می دونم دقیقن دارم شکر می خورم و واقعیت اصلن این شکلی نیست!بهارهjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-61262632427406620142008-11-22T16:08:00.000-08:002008-11-22T16:08:00.000-08:00در خاتمه آدمی که ما رو ترک کرده،حالا به قول تو به ...در خاتمه آدمی که ما رو ترک کرده،حالا به قول تو به آسونی یا به نظر من بعد موندن توی برزخ سخت،این آدم یه روزی مخاطب ما بوده،بهش گفتیم دوست دارم.از ته دل دلمون رو باهاش شریک شدیم.من فکر می کنم دلم انقدر حرمت داره که بعد از اتفاق اینطوری گذشتش رو با بد گفتن از آدم اون طرف رابطه بی حرمت نکنم...آدمی که منو ترک کرده هم روزی از من شنیده دوست دارم و همین دوست دارم تا قیام قیامت محترمش می کنهامیرjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-82048749987609943882008-11-22T16:04:00.000-08:002008-11-22T16:04:00.000-08:00بهاره جان!من توی هر دوی این موقعیت ها بودم.هم یک ر...بهاره جان!من توی هر دوی این موقعیت ها بودم.هم یک رابطه رو ترک کردم و آدمی رو خیلی خیلی عذاب دادم و هم ترک شدم و خیلی خیلی عذاب کشیدم.در نهایت همه ما داریم به منافعمون فکر می کنیم.همینو که باور کنی جای چندانی برای خشم یا گلایه نمی مونه...می مونه؟امیرjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-38475640840694881562008-11-22T16:03:00.000-08:002008-11-22T16:03:00.000-08:00خوب بهاره جان!بیا فرض کن اصلن طرف مقابل همون چیزی ...خوب بهاره جان!بیا فرض کن اصلن طرف مقابل همون چیزی که تو میگی...چه کمکی به ما می کنه؟اصلن بیا فرض کن طرف مقابل همون بدترین آدم دنیا،نباید بپرسیم از خودمون که چرا این فرضن بدترین آدم دنیا نصیب من شده؟امیرjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-20361463431194184722008-11-22T03:58:00.000-08:002008-11-22T03:58:00.000-08:00ه این شوک نشان از بزرگیه خودشه نه بزرگی طرفش. ( ال...ه این شوک نشان از بزرگیه خودشه نه بزرگی طرفش. ( البته باید صداقت به خرج بدم و بگم که اگه می تونستم این جوری که حرف زدم عمل هم بکنم حال و روزم خیلی بهتر از این میشد و این دقیقن نکته ای بود که باعث میشه با تئوریت مشکل داشته باشم اما در عمل باهات یکی باشم)بهارهjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-27183748844768395022008-11-22T03:57:00.000-08:002008-11-22T03:57:00.000-08:00 امیرجان! من با این کار (هرچند خودم هم در حال انجا... امیرجان! من با این کار (هرچند خودم هم در حال انجام دادنش هستم) مشکل دارم. اینکه انگشت اتهام رو از طرف مقابلت برداری. فرق مایی که نمی تونیم از شوک تموم شدن یه رابطه به این آسونی ها بیایم بیرون با اون سر ماجرا که به راحتی آب خوردن به تموم شدن یه رابطه مثل تموم شدن مدت زمانی که تو سینما نشسته و یه فیلم سینمایی رو نگاه کرده در اینه که همه چی برای ما عمق داشته و برای اون نداشته و حالا ما نمی خوایم این رو بپذیریم. نمی خوایم بپذیریم که طرف مقابلمون فرشته ای نبوده که از آسمون نازل شده باشه که به ما درس زندگی بده. آدمی بوده متوسط که فقط و فقط به مناقع خودش فکر می کرده و این ما بودیم که از اون چیزی ساختیم بزرگ تر از قالبش. یه مقایسه ساده خیلی چیزها رو می تونه مشخص کنه. اگه ما به هر دلیلی می خواستیم رابطه رو قطع کنیم جوری قطع می کردیم که طرف مقابل حداقل آزار رو ببینه نه اینکه یه روز صبح از خواب بیدار شیم و بگیم دیگه نمی خوام بی هیچ توضیحی! حداقل حرمت حرف هایی رو که تو طول رابطه زده بودیم نگه می داشتیم و کات کردنی به همون اندازه محترم برای رابطه در نظر می گرفیتم. امیر جان! فکر می کنم تو روابطی که طرفِ مونده هنوز تو شوکبهارهjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-2763925935610463142008-11-22T03:47:00.000-08:002008-11-22T03:47:00.000-08:00امیر کامنتهای این پست را که خوندم موندم چی بنویسم ...امیر کامنتهای این پست را که خوندم موندم چی بنویسم که مقبول بیفته فلذا همان شاید هم نباشد فائق خان را متذکر می شویم ارباب خان جان <br>راستی ما به گور هفت پشت اندرِ رعیتمان بخندیم که به ارباب جماعت متلک بندازیم ... سر ضمیر افشا کرده بودیم ارباب خان جانرضا قاری زادهjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-39624583194446364112008-11-22T03:41:00.000-08:002008-11-22T03:41:00.000-08:00و با این پستت هم بسیار هم عقیده ام.باشد که رستگار ...و با این پستت هم بسیار هم عقیده ام.باشد که رستگار شویم!!لیلیjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-32742376835759245672008-11-22T03:37:00.000-08:002008-11-22T03:37:00.000-08:00خدا رو شکر. اما خودم همچنان در مه قدم میزنم!خدا رو شکر. اما خودم همچنان در مه قدم میزنم!لیلیjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-7293742205426328732008-11-22T03:03:00.000-08:002008-11-22T03:03:00.000-08:00درسته همه شون یه جورن در نهایت. همون ابوسفیانی که ...درسته همه شون یه جورن در نهایت. همون ابوسفیانی که بنا به مصلحت دیندار میشه کارش به دین فروشی هم می کشهالهامjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-15678967657037498152008-11-22T02:50:00.000-08:002008-11-22T02:50:00.000-08:00من فقط می خوام بگم این ماجرا خاص تو نیست. تو شاید ...من فقط می خوام بگم این ماجرا خاص تو نیست. تو شاید از دیگران پیش تری. اما بیشتر در این راه تلو تلو می خوریم. کم اند آنها که زود...خیلی زود به آرامش می رسند<br>:<br>...<br><br>چند بار اميد بستی و دام بر نهادی<br><br>تا دستی ياری دهنده<br><br>كلامی مهرآميز<br><br>نوازشی<br><br>يا گوشی شنوا<br><br> به چنگ آری؟<br><br> <br><br>چند بار<br><br>دامات را تهی يافتی؟<br><br> <br><br>از پای منشين<br><br>آماده شو كه ديگر بار و ديگر بار<br><br>دام بازگستری! <br><br>.کتایونjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-54418448725726025332008-11-22T02:25:00.000-08:002008-11-22T02:25:00.000-08:00این بی نشانی شاید خودش یک نشانی است. شاید باید دس...این بی نشانی شاید خودش یک نشانی است. شاید باید دست برداری از گشتن از تحلیل کردن. شاید باید فقط تماشا کنی بی قضاوت و نظر. اینو از خودت یاد گرفتم. الان انگار مثل کارت بدارآویخته تاروتی. ببین دنیا وقتی سر و ته هستی چه شکلیه؟ برای ما هم تعریف کن.آزادهnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-63637545198294630182008-11-22T01:43:00.000-08:002008-11-22T01:43:00.000-08:00گفتم ای پیر چه کنم تا آن رنج بر من سهل بود؟ گفت چ...گفتم ای پیر چه کنم تا آن رنج بر من سهل بود؟ گفت چشمه ی زندگانی بدست آور و از آن چشمه اب برسر ریز تا این زره بر تن تو بریزد و از رخم تیغ ایمن باشی کی آن آب این زره را تنگ کند و چون زره تنگ بود زخم تیغ اسان بود. گفتم ای پیر، این چشمه ی زندگانی کجاست؟ گفت در ظلمات، اگر آن می طلبی خضروار پای افزار در پای کن و راه توکل پیش گیر تا بظلمات رسی، گفتم راه از کدام جانبست؟ گفت از هر طرف که روی اگر راه روی راه بری. گفتم نشان ظلمات چیست؟ گفت سیاهی، و تو خود در ظلماتی، اما تو نمیدانی، آنکس که این راه رود چون خود را در تاریکی بیند، بداند که پیش از آن هم در تاریکی بوده است و هرگز روشنایی به چشم ندیده. پس اولین قدم راه روان این است و از اینجا ممکن بود که ترقی کند. اکنون اگر کسی بدین مقام رسد تواند بود که پیش رود. مدعی چشمه ی زندگانی در تاریکی بسیار سرگردانی بکشد اگر اهل آن جشمه بود بعاقبت بعد از تاریکی روشنایی بیند...(عقل سرخ. شیخ شهاب الدین سهروردی).noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-84008026358754951562008-11-22T00:59:00.000-08:002008-11-22T00:59:00.000-08:00بهاره جان!همه لطف ماجرا در اینه که انگشت اتهام رو ...بهاره جان!همه لطف ماجرا در اینه که انگشت اتهام رو برداری از کسی که گذاشته رفته...اگر نشه این کار رو کرد هم چوب خوردیم هم پیاز.اگر قراره این بحران به فرصت رشد تبدیل شه باید گذاشت و گذشت که آدم اون طرف رابطه ال بود و جیمبل...باید توی خودمون بگردیم.کاستی های ما کجاست؟مشکل ما چیه که هی داره یه سیکل غلط یا ناتمام برامون تکرار میشه؟اگر این کار رو نکنیم.اگر به جای خشم از آدم اون سر رابطه عطوفت نسبت به خودمون رو جایگزین نکنیم سخت میشه...خیلی سخت!امیرjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-4494620795965935222008-11-22T00:20:00.000-08:002008-11-22T00:20:00.000-08:00سید مرتضی!ما همه انگار خوبیم.فائق هم بنه کن شده او...سید مرتضی!ما همه انگار خوبیم.فائق هم بنه کن شده اومده تهران...امیر بختیار رو هم زنش دادیم رفت. بقیه برو بچ هم همچنان دور خودشون می گردن.تو بیا قول می دیم دور تو بگردیم رفیقامیرjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-18770226965269466812008-11-21T20:17:00.000-08:002008-11-21T20:17:00.000-08:00امیر جان سلام اونجا چه خبره. ما که از حلقه دوستان ...امیر جان سلام<br><br> اونجا چه خبره. ما که از حلقه دوستان دور افتادیم. امیدوارم همیشه خوب و خش و به قول خراسانی ها تیار باشی.<br> راستی فائق چطوره؟ تهرانه؟مرتضیjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-83806790147568056332008-11-21T15:29:00.000-08:002008-11-21T15:29:00.000-08:00به صرف موسیقی دعوتی ...به صرف موسیقی دعوتی ...علی جعفریjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-54114646450481186322008-11-21T14:52:00.000-08:002008-11-21T14:52:00.000-08:00ای ولای ولبازهم اخوی را بر منبر میبینماللهم صلی عل...ای ول<br>ای ول<br>بازهم اخوی را بر منبر میبینم<br>اللهم صلی علی محمد و ......فریدnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-43051237909458513952008-11-21T13:50:00.000-08:002008-11-21T13:50:00.000-08:00سلام:شاید بدنباشه کتاب زهیر(پائولوکویلو ) را بخوان...سلام:<br>شاید بدنباشه کتاب زهیر(پائولوکویلو ) را بخوانید.<br>درضمن هیچ کس بی دردسر ودرد دل نیست,ناله هامون را تنفس می کنیم.yasettijavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-46294876105998704422008-11-21T13:39:00.000-08:002008-11-21T13:39:00.000-08:00می دونم چی میکشی ولی خیلی خوشحالم از اینی که هستی ...می دونم چی میکشی ولی خیلی خوشحالم از اینی که هستی ....هیچ وقت اینطور نبودی..... شاید همین باشد:اما در خلوت،همه لطف است......اما در خلوت،همه لطف است......اما در خلوت،همه لطف است.....شاید هم نباشد ولی تو یه چیز دیگه شده ای ...شاید اونی که باید بشی... برو همینه ...همینه ...همینهمحمدفائقnoreply@blogger.com