tag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post8871872043688882757..comments2023-10-06T07:37:08.238-07:00Comments on تلخ مثل عسل: از بودن و شدنUnknownnoreply@blogger.comBlogger14125tag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-22732594318793945412008-12-07T11:23:00.000-08:002008-12-07T11:23:00.000-08:00عالی بود.عالی بود.بهارهjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-7730420279481268982008-12-07T06:17:00.000-08:002008-12-07T06:17:00.000-08:00movafegham va az unjayi ke chizi be nam e ideal vo...movafegham va az unjayi ke chizi be nam e ideal vojood nadare in 2 ta hich vaght ba ham yeki nemishan ama mishe talash kard faghat az ham kheili door ham nabashan hamin o basشکیلاnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-59378760733536324622008-12-07T05:59:00.000-08:002008-12-07T05:59:00.000-08:00روحمون را زنده کردی امیر با این شاملوروحمون را زنده کردی امیر با این شاملورضا قاری زادهjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-27831516163395885122008-12-07T05:51:00.000-08:002008-12-07T05:51:00.000-08:00می گی من الف هستم و باید ب باشم.من با همین تیکه مش...می گی من الف هستم و باید ب باشم.من با همین تیکه مشکل دارم.به نرم شاملو داره می گه اصلن ب در کار نیست،الف باش و از الف بودنت لذت ببر...لالاقل من اینجوری می فهمم.در هر حال ممنون از اینکه یه زاویه جدیدی از ماجرا رو نشونم دادیامیرjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-20322797759810833982008-12-07T05:18:00.000-08:002008-12-07T05:18:00.000-08:00اول سلام.بعدش ممنون از توجه و پاسخ.بعدش باور کن می...اول سلام.<br>بعدش ممنون از توجه و پاسخ.<br>بعدش باور کن می فهمم چی می گه اما قبول ندارمش.<br>بعدشم این که یکی گفته «واژه اي در قفس است»، منم ميگم آره، باشه، قبول. ولي خيلي وقتا ما هم تو قفس واژه ها هستيم.<br>آخرشم اين كه در حوالي من، آدما از اين كه مي خوان چيز ديگه اي بشن كه نيستن، خجالت نمي كشن. اينخوبه كه آدم خودشو بشناسه - كه اكثرمون نميشناسيم - و به خودش احترام بذاره. اما اينم كه بخواد بهتر باشه. بد نيست. قبول هم دارم كه خيلي از ما تصوير ايده آلي از خودمون داريم و اغلب آنچه دوست داريم باشيم رو به جاي اونچه هستيم معرفي مي كنيم. <br>... <br>من الف هستم و بايد ب باشم. شاملو مي گه من خيال مي كنم ب هستم، در صورتي كه بايد الف نباشم.<br>خوبه. اگه بايد الف نباشي بايد يه چيزي باشي غير از الف. اگه فهم تو از چيز خوب همون ب است. پس بايد ب باشي. مشكل فقط همون خودنشناسيه.یکی همین حوالیjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-84635060938872072762008-12-07T05:07:00.000-08:002008-12-07T05:07:00.000-08:00احتمالن واسه همینه که تا حالا هیچی نشدم!!!احتمالن واسه همینه که تا حالا هیچی نشدم!!!نازلیjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-61819084002963561092008-12-07T16:59:00.000-08:002008-12-07T16:59:00.000-08:00سارا جان!این ملالی که من حرف زدم ازش و می شود توی ...سارا جان!این ملالی که من حرف زدم ازش و می شود توی فیلم های آنتونیونی پیدایش کرد جنسش با غم شکست با اندوه فقدان با همه اینها فرق می کند.این ملال خیلی ریشه اش عمیق تر از اینهاست...این ملال نمیگذرد اگر خیلی چیزها در جهان بینی آدم و در شیوه سلوک روزمره اش تغییر نکند...این ملال اصلن ربطی به موفق بودن یا نبودن ندارد...قضیه اش خودش یک کتاب است...در خاتمه خوشحالم که می خوانی اینجا راامیرjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-80540858224896403212008-12-07T16:54:00.000-08:002008-12-07T16:54:00.000-08:00دوست در همین حوالی!جمله شاملو اتفاقن پذیرای این تغ...دوست در همین حوالی!جمله شاملو اتفاقن پذیرای این تغییراتی که تو گفتی نیست به نظرم.اینجوری که من میبینم اگر مفهوم را دریابی یک خوانش بیشتر از این جمله طرح نمی شود برایت.پیشنهاد می کنم اول عمق معنا را ببین بعد باز هم جمله را بخوانامیرjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-38476365391200131002008-12-07T16:50:00.000-08:002008-12-07T16:50:00.000-08:00اول سلام.بعدش مرسی.بعدش "آنچه هستم نباید باشم...اول سلام.<br>بعدش مرسی.<br>بعدش "آنچه هستم نباید باشم" یا "آنچه باید باشم نباید باشم"؟ <br>باید آنچه باید باشم بشوم یا به هستی آنچه هستم قناعت کنم؟ <br>بازی کلمات است و دیگ جوشان افکار.<br>حتی برای شاملو. بهتر بگویم، خصوصا براي شاملو و شاعران ديگر. واژه مي تواند قفس باشد يا سراب و البته گاهي، اندكي ، آب!یکی همین حوالیjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-24547049521921820702008-12-07T16:45:00.000-08:002008-12-07T16:45:00.000-08:00در آلمان بود...یکی از اقوام. قد و هیکل و خلق و خوی...در آلمان بود...یکی از اقوام. قد و هیکل و خلق و خوی ردیفی داشت . سی سالش بود آنموقع. فکر کنم. با یک پیرزنی همخانه بود!! یکی ازش پرسیده بود : آخر چرا با این؟ نمی شد یکی هم تراز خودت پیدا کنی؟ خب راستش را گفت : من اینجا یک پسر معمولی ایرانیم....اینجا اروپا ست.کسی که من ازش خیلی خوشم بیاید از من خوشش نمیاید ...اویی هم که از من خوشش میاید در همین حد است که میبینی...<br>من اینجا زیاد میایم امیر. همه تو را هم می خوانم. ساکت بودنم را بگذار به حساب کمحرفی این چند ماهه <br>و ببین: دوره ملال هم میگذرد. مثل دوره شادی که جایش را به ملال داد یک روز این دوباره به نفع آن می رود کنار. من امروز خوشبین نیستم ها. واقعبینمسارا و پاییزnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-54314821440354293822008-12-07T16:07:00.000-08:002008-12-07T16:07:00.000-08:00پس چرا از اسطوره هات نگفتی؟پس چرا از اسطوره هات نگفتی؟عاطفهnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-75596676323195754212008-12-07T16:05:00.000-08:002008-12-07T16:05:00.000-08:00هم اکنون در این لذت شریکت شدمهم اکنون در این لذت شریکت شدمعاطفهnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-74163828934862436842008-12-07T16:04:00.000-08:002008-12-07T16:04:00.000-08:00یه جایی خونده بودمش ولی یادم نیست ... بزرگ بود امی...یه جایی خونده بودمش ولی یادم نیست ... بزرگ بود امیر جان خیلی بزرگ ...<br>و بابت این یاداوری و شراکت هم منت داریم ...رضاjavascript:void(0)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-1313028133685071734.post-88212560724897095152008-12-07T03:27:00.000-08:002008-12-07T03:27:00.000-08:00ما هم با ديگران شريك شديمما هم با ديگران شريك شديمدیواjavascript:void(0)noreply@blogger.com