Thursday, August 2, 2012

آباد

آدم گاهی آباد نیست. هیج ایدهء دیگری ندارم که می‌خواهم چه بنویسم، تو بگو انگار کسی گوش مرا گرفته نشانده اینجا تا که بنویسم آدمی گاهی آباد نیست و این آباد فرق می‌کند با خوشحال، امن یا امیدوار. جنسش جانش جنمش طور دیگریست آباد. آدم آباد اندوهگین باشد یا شاد، کامیاب یا ناکام؛ نور دلش برقرار است...نور نیست میان جانم، شده‌ام شبیه خرس قطبی که با همهء شم و شهودش می‌داند زمستان نزدیک است و هیچش حوصلهء غار نیست تازه غاری اگر که باشد...پر واضح است که خرس قطبی فوق‌الذکر هم آباد نیست. رساندم منظو م از آباد را؟

1 comment: