- گاهی نمی توانم حسرت نخورم به جایگاهی که می توانست ایران داشته باشد اگر و فقط اگر مردمان سال57 به جای دیدن عکس در ماه و یافتن تار ریش لای قرآن، به بختیار و بازرگان اعتماد می کردند و از این دو حمایت. گاهی فکر می کنم چه فرصت طلایی در اختیار این ملک بود اگر می توانستیم یک مشروطهء سلطنتی واقعی داشته باشیم به عصر بختیار یا یک جمهوری دموکراتیک در زمان بازرگان. مقایسهء آنچه که برسرمان آمد و چیزی که می شد دردستمان باشد و نیست واقعن تلخ است. می توانستیم کشوری باشیم با تولید ناخالص ملی هزار میلیارد دلاری بالاتر از ترکیهء امروز، بزرگترین تولید کنندهء انرژی در جهان فراتر از قطر و عربستان، قویترین ارتش منطقه بالاتر از اسراییل و یک دموکراسی آزاد برای مذهبی و غیر مذهبی مانند هند. با به دنبال سراب رفتن ما مردمان طبقهء متوسط بهترین فرصت تاریخی خود را از کف دادیم و هنوز درگیر سنگی هستیم که به چاه انداختیم
- ما مارگزیدگان انقلابیم. از ما که حرف می زنم یعنی مردمان از لحاظ اقتصادی متوسطی که دینداریشان در چارچوب خانه هایشان معنا پیدا می کند، با محتسب و عسس حکومت دینی غریبه اند، غرب را برابرنهاد شیطان نمی دانند و پیشرفت و رفاه را حق هر انسانی فرض می کنند. ما بزرگترین بازندگان انقلاب 57 هستیم و به همین میزان از هر انقلابی دیگر گریزان. ما به مادران و پدرانمان می نگیریم که مجال ندادند تا بازرگان بختیار شود و بخت از آنها، از ما گریخت تا همین امروز
- به همین دلیل شاید واژه انقلاب برای ما و نسل ما معادل تباهی است و ما خواهان هیچ انقلاب دیگری نیستیم. به همین دلیل شاید به موسوی و خاتمی با همان امیدی دل بسته ایم که دلمان می خواست نسل قبلی به همان چشم به بختیار و بازرگان بنگرد. شاید برای ما، برای ایران، فرصت اصلاح طلبان آخرین فرصت برای بازی برنده برنده باشد: برای بازی که در آن جایی برای اعدامهای دسته جمعی، مصادرهء اموال، آشوبهای قومی وجود نداشته باشد. این را امروز می نویسم که سلیمان با همهء حشمت و شکوهش پا برجاست و برای فردا می نویسم که موریانه به وضوح در کار جویدن عصای سلطنتی است. فردا کاش تجربهء بختیار و بازرگان را از یاد نبریم و به بازی تن ندهیم که بازنده داشته باشد هر چند که برندگانش ما مردمان محنت زدهء طبقهء متوسط باشیم
Sunday, August 7, 2011
ب مثل بختیار، ب مثل بازرگان
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
سه خط آخر مطلبت حرف نداشت.عالی بود.
ReplyDeleteراستی:
ما نسل سوخته تاریخ ایرانیم.شاید در کتاب قطور تاریخ ایران، خطی و یا حداکثر پاراگرافی باشیم.