Saturday, April 4, 2009

اخراجی ها-2

داشتم کامنت های پست اخراجی ها رو می دیدم.کامنت دوستی به اسم حسین توجهم رو جلب کرد.نوشته بود«در ادامه‌ی بحث آن یکی حسین: ما هم یک دایره‌ی بسته تشکیل می‌دهیم اغلب. همین اقلیت می‌ماند داخل خودش. برای بیرون رفتن از این دایره کسی فکری دارد؟ ».به حسین جواب دادم:«اهات موافقم حسین جان که ما هم عمومن پذیرای غیر از خودمون نیستیم.راه حلش شاید گفتگو بین این دو بخش ملت باشه.اما مساله اینه که یکی از این دو بخش صاحب قدرت و ثروته و به این آسونی خودش رو مجبور به گفتگوی برابر با ما نمی بینه...شاید باید ضمن اثبات حسن نیت بریم قوی تر شیم حسین جان».کامنت بعد از کامنت حسین هم خوندنی بود.بزرگواری به اسم گل آرا حمزه نوشته«بخشید اما شما همنجور توی اقلیت بمون ، همینجور هم یه روز توی اقلیت بمیر. البته امیدوارم که عمر طبیعی خودتو بکنی. وای به حال روزی که عقیده تو عقیده ملت ایران بشه. ۱۸ تیر یه دروغ گنده هست برای شکا ۱۸ تیر روزی بود که آمریکا میخواست به کمک عواملش در ایران انقالب مخملی راه بندازه که نشد. چه خوب هم شد که نشد».فکر کردم با خودم بیا حسین جان!شاهد از غیب رسید.برای گل آرا حمزه نوشتم«داشتم برای حسین می نوشتم که جناح صاحب قدرت دلیلی برای گفتگو با ما نخواهد داشت تا وقتی ضعیفیم.کامنت شما تاییدش کرد گل آرا جان!من از 18 تیر تجربه بلاواسطه دارم،اگر یه روزی خواستی روایت این طرف رو بشنوی،بیا پیش خودم.اما در مورد مردن در اقلیت،من همونقدر توی این خاک حق دارم که شما...این حق رو هم دیر یا زود از حلقوم هر کس که نده می کشیم بیرون.شما زنده من مرده،باش و ببین!»


من طبقه متوسط سکولار را در ایران امروز اقلیت نمی بینم.اقلیت بودن ما از پراکندگیه،از دسترسی نداشتن به منابع نفتی که به صورت مستقیم صرف تجهیز بخشی از این ملت برای واداشتن ما،یعنی طبقه متوسط سکولار،به زندگی مطابق خواسته حاکمیت میشه.در عوض ما به دانش،ایده، اندیشه و فن مجهزیم.بحران ناکارامدی داره از سر و کول نظام بالا می ره.دیر یا زود دیگه نمیشه ما رو نادیده گرفت و من از ته دل امیدوارم طبقه متوسط انقدر از حاکمیت ناامید نشده باشه که حاضر به نشستن پای میز مذاکره نشه.واقعن گل آرا!چرا نباید من توی این مملکت حق داشته باشم از تجربه خودم در ١٨ تیر بنویسم یا فیلم بسازم؟شاید اون روز تو و امثال تو ببینید ماجرا جوری که شما شنیدید نبوده،شاید بفهمید که با هر مقیاس انسانی یا دینی،اتفاقی که سپیده دم هجدهم تیر ماه سردار فرهاد نظری در کوی راه انداخت و ظهر همون روز حضرات انصار و همین مسعود ده نمکی ادامه اش دادند،جنایت بوده دوست من!
از طرف خودم می نویسم:من نمی خوام جمهوری اسلامی نباشه،جمهوری اسلامی ریشه در یک بخش از این ملت داره و فعلن مسالمت آمیز ترین راه حل برای ایرانه.این کشور طاقت یک انقلاب دیگه رو نداره،برنده یک انقلاب دیگه هم قطعن طبقه متوسط فعلی نیست.من جمهوری اسلامی رو می خوام که به حقوق شهروندان سکولارش احترام بذاره.به حق آزادی بیان،اندیشه،قلم،به حق انتخاب سبک زندگی،پوشش...به هزار حق دیگه که در تموم این سی سال سلب شده از من و ما...چه اشکالی هست گل آرای عزیز که شما ده نمکی و رحیم پور ازغدی و جمال شورجه خودت رو داشته باشی،من نویسنده ،فیلم ساز و اندیشمند خودم رو...نه من به شما توهین کنم،نه شما مانع من بشی...ایران فقط اینجوریه که می تونه بال هاشو باز کنه،دیر یا زود حاکمیت هم می فهمه که این کشور با یک بال-اتکا به طبقه مذهبی-نمی تونه پرواز کنه،ما هم هستیم و ایرانی تر از شما نباشیم،اجنبی تر هم نیستیم


از ادامه این دیالوگ در این وبلاگ به شدت استقبال خواهد شد!

30 comments:

  1. آقای دیوانهApril 4, 2009 at 3:15 AM

    پیشنهاد می کنم مصاحبه ده نمکی با چلچراغ توی شماره قبل از عیدش رو بخونی تا...

    از قومی که نمیفهمه مسالمت آمیز حرف زدن چیه چه انتظاری داری؟!

    ReplyDelete
  2. و این را بهشون بگو که ما حتی ایرانی تریم. ایران برای ما عزیز است و ما براش هر کاری می کنیم حتی اگه شما این حق را به ما ندید. ما اون کاری را می کنیم که به نفع ایرانه. ما برای به دست گرفتن حکومت برای گرفتن سهمیه و امتیاز و برای اثبات خودمون گلو پاره نمی کنیم ما برای آبادانی میهن تلاش می کنیم. فکر کنید ببینید شما چی کار می کنید

    ReplyDelete
  3. فعلا که چیزی جز امید رسیدن اون روز نمونده رفیق ...

    ReplyDelete
  4. من برام جالبه که بحث از اخراجی ها میرسه به اینجا...بهرحال چیزی که هست امیرجان اینه که ... اگه مقیاس کمی رو بذاریم کنار و با یه تقریبی حساب کنیم... می بینی همین جماعت طبقه متوسط سکولار که ما هم جزوش هستیم چند دسته است... و برای ساده شدن بحث...همین جماعت طبقه متوسط سکولاره که یه بخش عظیمی اش میره اخراجی ها رو می بینه و علیرغم نارضایتی اش از نظام حاکم میره غش غش میخنده و پول توی گیشه میریزه و میاد... و بازه بین همین جماعت طبقه متوسط سکولار هم تو و امثال تو در اقلیت هستن...  چیزی که مدتهاست ذهن منو درگیر میکنه فکر ایرانیه که متاسفانه تغییرپذیر نیست..اگه یه روزی تونستی ما رو محکمتر از این تصور کنی که به سمت هر بادی خم نشیم و با هر وزشی جهتمون عوض نشه میتونی امیدوار به تغییر باشی

    ReplyDelete
  5. من همیشه این روحیه ی امیدوار تو را به بهبودی اوضاع ستوده ام.

    ReplyDelete
  6. من بعنوان یک زن به خواسته های امیر این را هم اضافه میکنم ازادی انتخاب پوشش برای زنان این مرزوبوم مثل سایر کشورهای اسلامی دیگر

    ReplyDelete
  7. گفتم شاید بخوان تو رفتارشون تجدید نظر کنن . خومنم خواسته ام بگم .: دی

    ReplyDelete
  8. من همون اخراجی ها 1 رو که سالهای پیش دیدم الان با خودم عهد کرده ام که دیگه هیچ اپیزودی از مهملات این بابا نبینم ...
    اعصابمو که از سر راه نیاوردم ...

    ReplyDelete
  9. سه هورا به افتخار جواب آرام و منطقی تو به این کامنت عصبانی غیرمنطقی ((: من اگر بودم نهایتا می توانستم نادیده اش بگیرم.

    ReplyDelete
  10. والا فکر نمیکنم " نه من به شما توهین کنم،نه شما مانع من بشی"  رو بشه از کسی که پیغمبرش به تحقیر به
    ابوالحکم  
    ابوالجهل
    میگفت انتظار داشت
    (درسته باید من به عنوان سکولار به یه مذهبی احترام بذارم و اون هم به من ولی اخترام مذهبیون به سکولارها شاید فقط تو تخیل ممکن باشه)

    ReplyDelete
  11. من همون حسین اولم! یک غذرخواهی که نوشته ای را که به جا گذاشته بودم پیگیری نکردم. پک پیشنهاد دارم، بحث کلی شده و خیلی هم کلی شده. اینکه از اخراجی ها به "آره" یا "نه" به جامعه سکولار برسیم بنظرم درست نیست یا حداقل به این سرعت درست نیست. بیا راجع به همان اخراجی ها حرف بزنیم. اشکال تو به اخراجی ها بخاطر "ده نمکی " است؟ بخاطر محتوای فیلم و لودگی اش به نظر من نه طنزش؟ بخاطر اینکه اجازه دارد حریمهایی را بخاطر روابط خاص بشکند که بقیه نمی توانند؟ بیا جزئی شویم تا بتوانیم فارغ از دلایل و غرایز شخصی - اگر می خواهیم موضوع را در حد جامعه بررسی کنیم البته - خودمان هم دلیل مخالفتمان را بدانیم و بعد بفهمیم این مخالفت چه معنا دارد. چیزی مه شخص مرا بسیار ناراحت می کند این است که چرا این آدمها به این راحتی اجازه می دهند " رانده " شوند. بی فکر ، بی انتخاب ، بی تشخیص. دلایل این "بی ها..." چه هست و راه جلوگیری اش چه؟

    ReplyDelete
  12. سلام. منم بازی و خوشحالی از استقبال از ادامه این دیالوگ و با این امید که واقعن ادامه دار باشد. راستش این مسئله اخراجی ها اصلن کوچک نیست، اصلن کم اهمیت نیستید!
    دیروز راستش داشتم با همین حسین که گفته اید، بحث می کردیم که 3 میلیارد فروش در 13 روز تقریبن غیرممکن است. می گفتم: چرا دائم اصطلاحی مثل عامه مردم را به کار می بریم و فحش و فضیحت بارش می کنیم؟ می گفتم اینکه اخراجی ها 3 میلیارد فروخته همه اش به خاطر آن عده نیست، می دانی مسئله ای مثل سینما رفتن در کشور ما خیلی پیچیده است، آن هم در شهرستان ها که این جناب نصف فروشش آن جا بوده! قبلش با دوستی بحث کرده بودیم که رفته بود اخراجی ها دیده بود چون اعتقاد داشت جالب است و باید دید این پدیده چه بوده که ملت این همه سر و دست برایش می شکنند و از جو سینماها می گفت و... و یکی دیگر که می گفت اخراجی ها را به خاطر صفش ندیده وگرنه خلوت تر که بشود حتمن می بیندش چون این ندیدن ما و این تحریم های کوچک فقط یک جور پز روشنفکری است و باید کار اصولی کرد! شاید بد نباشد بگویم این بحث با این دو دوست در تحریریه یکی از نشریات روشنفکری بود : دی می گفتم کرمان دو تا سینما دارد کنار هم، یکی اخرا

    ReplyDelete
  13. ...یکی اخراجی ها داشت و یکی سرپراستار، 6 نفری رفتیم سوپراستار ببینیم و دیدیم آن سانس این یکی سالن هم برای رفاه حال تماشاگران اخراجی ها نمایش می دهد! آن 5 نفر دیگر همه رفتند و جای سوپراستار اخراجی ها دیدند، بی اعتراض و شاید با خوشحالی! 5 نفری که من تا سالن برای دیدن فیلم کشانده بودمشان! می دانی؟ می گویم قضیه مهم تر از این حرفهاست. دبیر کانون فیلم ما توی دانشگاه که دوست بسیار عزیزی هم هست، سه بار اخراجی های 1 را دید، بار اول در جشنواره و سانس فوق العاده 1 نصف شب! هر بار با یک جمع 6-7 نفری جدید! ده نمکی همان سال آمد دانشگاه به دعوت بسیج، برای جلسه پرسش و پاسخ فیلمش، همان دوستان عزیزی که اخراجی ها را چند بار دیده بودند و خندیده بودندف خودشان را سیاسی می دانستند و هزار و یک ادعای دیگر و به من و امثال من می گفتند ژست الکی می گیرید، رفتند و جلسه را به هم ریختند! پرسیدم ازشان که وقتی اخراجی ها را به عنوان فیلم و سینما قبول دارید، چطور کارگردانش را وقتی برای نقد فیلمش به دانشگاه می آید هنوز چماقدار می دانید نه کارگردان؟! فکر کردم عجیب نیست من و امثال من نه فیلم را می بینیم، نه در آن جلسه کذایی شرکت می کنیم، آنها برعکس

    ReplyDelete
  14. هر دو در یک جبهه ایم؟ شما می گویید در اقلیت نیستیم و فقط پراکنده ایم؟
    همدلی بی پایان با خط آخر پست تان :) و خب شرمنده اگر از خود پست هم طولانی تر شد :دی

    ReplyDelete
  15. من اون دومی هستم! ممنون بابت تلاش برای برقراری دیالوگ و ممنون از اون شاهدی که از غیب رسید. پستتون طولانیه شامل چیزای زیادیه. فقط به چند تا نکته همین جوری اشاره می‌کنم تا بعد: این‌که اقلیت بودن ما ناشی از تفرقه‌س باهات موافقم تا حدودی. دیروز در همون بحثی که محیا هم گفت داشتم می‌گفتم که همین کارای خورده ریز ما-هر چقدر هم بی تاثیر- می‌تونه تبدیل به یه خرده‌فرهنگ بشه. حالا بین خودمون توی همون اقلیت

    ReplyDelete
  16. هر سال ایران 90 تا فیلم میسازه که شاید فقط 20 تاش قابل دیدنه. اخراجی‌ها و امثال اون قطعن جزوش نیست. ندیدنش هم کسی رو نمی‌کشه. مشکل اینه که خیلی از آدمایی که نمی‌رن خیلی از اون فیلما رو ببینن می‌رن اخراجی‌ها می‌بینن و به قول شما کمک می‌کنن به تطهیر یه چماق به دست. بعدم توجیه تراشی آغاز می‌شه...

    ReplyDelete
  17. اما در این مورد که ما مجهز به دانش و ایده و اندیشه مجهزیم... من شک دارم. هر چقدر مقدار این دانش به چیزی قابل قبول نزدیک می‌شه اون اقلیت بیش‌تر اقلیت می‌شه و گاهی هم اصلن پیدا نمی‌شه! و الا این آدم‌های کوچیک اقلیت کمی راحت‌تر به همدیگه می‌پیوستن...
    مدتیه تو فضای نت دیالوگ نکردم! پس ما هم استقبال می‌کنیم و ... :)

    ReplyDelete
  18. نرگس حرف جالبی می‌زنه: این‌که از بحث اخراجی‌ها می‌رسیم به این‌جا. فکر می‌کنم این طور پدیده‌ها خوبی تاسف‌انگیزش همینه که خودمون رو بهمون  نشون می‌ده.

    ReplyDelete
  19. از اونجا که در کامنت محیا به نظر من در مورد این فیلم همراه با یک علامت تعجب اشاره شده لازم می دونم نظرم رو که نه در حکم یک تجوبز عمومی بلکه موضع شخصی م در قبال پدیده ای به نام اخراجی هاست بیشتر توضیح بدم. از نظر من  برخورد مناسب با یک اثر( نه الزاما هنری که به طور عام) سنجیدنش با معیار های مناسب نقد اون اثره که قطعا ندیدن فیلم این امکان رو به وجود نمباره. گرچه شخصا اولین چیزی که با شنیدن نام ده نمکی به یاد می آرم واقعه ی 18 تیر 78 ه و ادعا نمی کنم که آگاهی از سوابق اون در موضع گیری من در قبال اخراجی ها بی تاثیره، اما سعی می کنم این طور نباشه. مساله ی جالب دیگه برای من ریشه های این همه اشتیاق مردم برای دیدن فیلمه و این که چه طور این حجم عظیم لودگی اون ها رو در سراسر کشور بسیج کرده. از این منظر اخراجی ها چندان متفاوت از مثلا چارچنگولی نیست که اون هم با شوخی های رکیک و نازل فروش میلیاردی داشت. به همین دلیله که فیلم رو خواهم دید و این کار رو نه رسمیت بخشیدن به ده نمکی در مقام کارگردان که تلاشی برای درک وضعیت فرهنگی جامعه م می دونم. ضمنا باید و نباید تعیین کردن برای دیگران از جانب روشنفکر رو که به نظرم سوغات دوست

    ReplyDelete
  20. ببخشید جمله ی آخر نگنجید!:ضمنا باید و نباید تعیین کردن برای دیگران از جانب روشنفکر رو که به نظرم سوغات دوستان چپگرای دهه ی سی و چهله، اصلا کار روشنفکری نمی دونم!

    ReplyDelete
  21. راستی من نکته‌ی اصلی بحثت رو بعدن متوجه شدم: من گفتم ما یه دایره هستیم که نمی‌تونیم با بیرون خودمون ارتباط برقرار کنیم. اما شما می‌گی که اول همین جمع کوچیک یکی بشه بعد. خوب سوال: همین اقلیت چند پاره چطور می‌تونه به یه اقلیت یک پارچه تبدیل بشه؟!

    ReplyDelete
  22. امروز عصر وقتی صف جلوی گیشه دو تا سینما  رو برای فیلم اخراجی ها 2 دیدم، با خودم فکر می کردم چند تا از این آدم‌ها از سابقه این آدم خبر دارند؟ و فقط سابقه  شخصی خود ده نمکی منظورم نیست بلکه بیشتر سابقه هنری ده نمکی مدنظرم هست. ده‌نمکی با دوتا هفته نامه و دو تا مثلا مستند و یک فیلم سینمایی رسیده به این‌جا که مردم جلوی سینما برای فیلمش صف بکشن و روزنامه‌ها از رکورد فروش فیلمش بنویسن و خودش هم  8 صبح از صدای رادیو برای ما از استریم لانگ شات حرف بزنه و مجری‌های تلویزیون هم اول افطار و موقع تحویل سال نو باهاش مصاحبه کنند و ده‌نمکی به یکباره ‌بشه سنبل هنر دفاع مقدس برای ملت. کجای دنیا  فقط با همین چندتا کار حالا بدون در نظرگرفتن کیفیتشون، به یه نفر می‌گن کارگردان؟ ده‌نکی که هنوز ادبیاتش مرغ و شترمرغ هست از داستان و هنر و سینما و ادبیات چی می دونه، چقدر فهمیده، چند سال کار کرده چقدر خونده و نوشته که حالا ما باید بهش بگیم کارگردان و فیلمش رو سنبل همه 8 سال جنگی بدونیم که تا آخرین لحظه حیات، این مملکت رو تحت تاثیر قرار داده؟؟؟
    این آدم‌هایی که از سینما  بیرون می‌آن چقدر به واقعیت جنگ فکر می‌کنند؟ چقدر جنگ براشون سوال م

    ReplyDelete
  23. این آدم‌هایی که از سینما  بیرون می‌آن چقدربه واقعیت جنگ فکر می‌کنند؟ چقدر جنگ براشون سوال می‌شه؟ آیا اصلا سوال می شه یا فقط تصویر طنز بازیهای هنرپیشه‌ها تو ذهنشون می‌مونه و صدای خنده‌های جمعیت؟ ایا واقعا ده‌نمکی با ادعایی که داره تونسته واقعیت جنگ رو نشون بده؟ ایا این فیلم واقعا فیلمی هست که ما بتونیم سالیان سال به عنوان نشون دهنده بخشی از تاریخ این مملکت در موردش حرف بزنیم؟
    و مسعود ده‌نمکی با سابقه گروه فشاریش (به اعتراف خودش در مصاحبه‌ی هوشنگ گلمکانی تو وب سایتش)، هرچقدر هم که تو کافه تیتر پاهایش را بندازد روی پاهایش و در کنار هنرپیشه‌های بزک کرده بنشیتد که روزی برای بزک همان‌ها شعار می داد، باز هم همان مسعود ده‌نمکی است که این بار از این طرف چپ کرده و هر چقدر هم که فیلم بسازد، تطهیر نخواهد شد.
    و حال باید از این ده‌نمکی پرسید آیا تمامی 8 سال جنگی که هنوز هیچ کس نگفته 4 سال دومش چرا ادامه پیدا کرد، این چیزی است که تو در فیلمت نشان میدهی؟ آیا فیلمت می‌گوید 8 سال جنگ  با این ملت چه کرد؟ آیا داغ  نبود برادر بزرگتر، شوهر، پدر، فرزند، مادر، و همه عزیزان از دست رفته را نشان می‌دهی ؟ آیا نشان می دهی که متولدین 4

    ReplyDelete
  24. و حال باید از این ده‌نمکی پرسید آیا تمامی 8 سال جنگی که هنوز هیچ کس نگفته 4 سال دومش چرا ادامه پیدا کرد، این چیزی است که تو در فیلمت نشان میدهی؟ آیا فیلمت می‌گوید 8 سال جنگ  با این ملت چه کرد؟ آیا داغ  نبود برادر بزرگتر، شوهر، پدر، فرزند، مادر، و همه عزیزان از دست رفته را نشان می‌دهی ؟ آیا نشان می دهی که متولدین 48 قلع و قمع شدند؟ آیا نشان می‌دهی که تنها چند ماه پس از حادثه سقوط ، داغداران را می‌برند صحنه سقوط را نشان دهند؟ آیا تضاد‌هایی که این جنگ میان خانواده‌ها ایجاد کرد را نشان می دهی؟  آیا نشان می دهی که قد مانتو می شود حرمت؟
    و مسعود ده‌نمکی مطمئن باشد که اقلیت یا اکپریت مهم نیست، مهم آن است که روزی دیگران هم می‌نویسند، روزی دیگران هم فیلم خواهند ساخت و روزی واقعیت مسعود ده‌نمکی را روی پرده‌های سینما خواهیم دید. هر قدر هم که فراموش کار باشیم ،اما تو مسعود ده‌نمکی را بخاطر سابقه شخصی و هنریت فراموش نمی‌کنیم، حال تو برو دل خوش کن که اخراجی‌های 10 را هم می‌سازی و  نمی فهمی که ملت می‌آیند سینما تا کمی به خاطر فیلمت بخندند اما حیف که خنده‌هایشان هم  لحظه‌ایست و عمقی ندارد...

    ReplyDelete
  25. حسین اول : باز هم داریم می رسیم به همان دایره بسته، همه دوستان دلایل خودشان را گفتند که چرا "اخراجی ها" را دوست ندارند و خواندن نوشته هر کسی مرا به این فکر می اندازد که از این نظر هم موافقم! ما اینجا تقریبا همه با هم موافقیم! نکته اینجاست که آیا دوست داریم این موافقت را - که فکر می کنیم منشا آگاهی هم دارد - به بقیه سرایت دهیم یا نه. اگر آری چگونه. نظر دوستی که گفته بود این فیلم با "چهارچنگولی" تفاوت زیادی ندارد تامل برانگیز است. اگر کسی مانند بیضایی با استفاده از همین رانتها، حمایتهاو... این "اخراجی ها" را می ساخت عکس العمل ما چه بود؟ من بیشتر از اینکه ناراحت باشم از معروف شدن " ده نمکی " ناراحتم از اینکه چرا فیلمهایی مثل اخراجی ها و چهارچنگولی اینهمه در این مملکت فروش دارند. دوستی که در کتاب فروشی یک سینما فعالیت می کنه بهم گفت که خیلی از کسانی که مثل ما ای حرفها را می زنند برای دیدن اخراجی ها صف کشیده بودند. ما که اقلیتیم اینجا اگر حرفمان منطق نداشته باشد و بیشتر از سر حرص و احساس باشد دور خودمان می چرخیم چون کس دیگری جز خودمان را نمی توانیم قانع کنیم. دایره بسته تر م

    ReplyDelete
  26. این را هم بگویم به عنوان توضیح: من اعتقاد دارم دوستی که رفته اخراجی ها را دیده و خندیده، حق ندارد وقتی او به عنوان کارگردان وارد دانشگاه می شود، داد و بیداد راه بیندازد که او چماق دار است، چون با دیدن فیلمش او را در نقش یک کارگردان پذیرفته، گیرم بعدش بگوید نه فیلم خوبی نبود! نهایتش یعنی اینکه ده نمکی کارگردان خوبی نیست! هوم؟ و من به همین خاطر واکنش دوستان منتسب به انجمن (:دی) را نه فقط دوست ندارم که از واکنش همان عامه مردمی که فیلم را محض خنده می بینند، تهوع آورتر می دانم! در ضمن از اینجا به بعد خیلی سخت می توانم قبول کنم من و ایشان در یک جبهه ایم و مشکلمان پراکندگی است!

    ReplyDelete
  27. خب به محیا هم گفتم: ترجیح میدم که این دایره ی بسته، بسته بمونه. ده نمکی و اخراجی ها و گنجی و ... هم مثل اونایی که رفتن و دیدنش و شعار های موافق و مخالف دادن، هیچ ارزشی ندارن.
    اگر بحثِ کوپنه، که ما از همون اول کوپن نداشتیم، پس یا باید کوپنمون رو خودمون چاپ کنیم، یا این که بریم سهممون رو بدون کوپن (احتمالا به زور) بگیریم. گداییِ کوپنی که دستِ یه عده آدمِ بی ارزشه تو کَتِ ما نمیره. حالا چه مزدورِ اینا باشه، چه جیره خورِ اونا.
    پیامبر مسلمونا هم بهشون میگفت که اگه تو سرزمینتون بهتون فشار میارن واسه مسلمانیتون، مهاجرت کنین، ما که این یکی رو هم نمیتونیم. وقتی 98.2 درصد ملت یه اعتقاد رو دارن، ترجیح میدیم که جزو 1.8 درصد بمونیم و تلاشی نکنیم برای 2 کردنش، چرا که ممکنه یهو 3 بشه و دیگه ما نباشیم.

    ReplyDelete
  28. در مورد این که باید رفت فیلم رو دید، یا نرفت و ندید؛ فکر میکنم اکه قراره در موردش حرف بزنین، بهتره که برین ببینین، برین تو جلسه پرسش و پاسخ هم شرکت کنین. چون اگه هی حرف بزنین و فیلم رو نبینین، ممکنه یه روز یکی بیاد بهتون بگه شما که با شورت ورزشی عکس نداری، بیخود میکنی در مورد ورزش حرف میزنی، اونوقت 30 میلیون اس ام اس هم که برات بیاد، همش کشکه!

    ReplyDelete
  29. جوابت رو کاملن قبول دارم و اساسن توی اون کامنت ها منظورم همین بود، می گم فقط اون چیزی که اسمش رو گذاشتیم عامه مردم نیست که باعث فروش میلیاردی فیلم میشه، میلاد هم عقیده داره باید فیلم رو دید و این ژست های روشنفکری دردی رو درمون نمی کنه! و به نظرم ندیدن فیلم از جانب ما، کوچکترین و تا اطلاع ثانوی تنها کاریه که می تونیم بکنیم، حداقل برای وجدان خودمون، نه تاثیرگذاری روی بقیه! وقتی روی فیلمی مثل اخراجی ها این همه سرمایه گذاری میشه، این همه روش تبلیغ میشه، یعنی حتمن به نظرشون تاثیری داره، الناز عروسک کوکی یه بار سر اخراجی های 1 نوشته بود، فیلم یه دیالوگ داره «جبهه آدم می سازه!» (نقل به مضمون) همین کافیه که باور کنیم ده نمکی همون آدمه، حالا دوربینش شده چماق! ما توی این بازی شرکت نکنیم و خودمون واسه چیزی که سینما نیصست، قاطی بحث نقد فیلم و برخورد با پدیده هنری! اینها همه توجیهه، این همه دوستان روشنفکری که رفتن اخراجی ها یددن تا جامعه رو نقد کنن و بینن این پدیده چی داره، چه کار مفیدی انجام دادن که مایی که ندیدیمش و داریم اینجا بحث می کنیم نکردیم؟ میلاد دیدن اخراجی ها و نقد اصولی اش فایده داره و اصلن اساسن امک

    ReplyDelete
  30. ... میلاد دیدن اخراجی ها و نقد اصولی اش فایده داره و اصلن اساسن امکان پذیره توی شرایط فعلی و دردی رو درمون می کنه؟

    ReplyDelete