- فیلم ماه تلخ رومن پولانسکی، سکانس تکاندهندهای دارد. آنجا که مرد روی ویلچیر است و معشوق تحقیر شدهء او وارد اتاق میشود تا بگوید برای مرد خبر خوبی دارد و خبر بدی. مرد جویای خبر خوش میشود و میشنود که تا آخر زمینگیر و اسیر صندلی چرخدار است... پس خبر بد چیست. دخترک زهرخندی میزند و میگوید من میخواهم از تو مراقبت کنم
- -زیگمونت باومن در کتاب عشق سیال نشان از بحران رابطه حرف میزند. یکجورهایی انگار خبر خوب و خبر بدی در کار است. اولین خبر این است: الگوی قدیمی رابطه- تعهد زیستن تا مرگ ما را از هم جدا کند- برای انسان مدرن ناکاراست. تا اینجا آدم میگوید جهنم و ضرر، راه حلت چیست؟ بعد باومن گذارد بفهمیم این خبر خوب بوده و خبر بد را رو میکند: هیچ راه حلی وجود ندارد. برایمان با آمار ثابت میکند آنهایی که از این قید خود را خلاص کردهاند و به سراغ روابط آزاد، بیتعهدی مطلق یا تعهدهای زماندار رفتهاند به گواهی اتاقهای روانپزشکی حالشان بهتر نیست
- شاید اگر میفهمیدیم دقیقن درد چیست جستن درمان آسانتر میبود. جایی خواندم که اگر عمر گونهء انسان هوشمند- هومو ساپینس- را صد سال فرض کنیم نود سال آن در عصر شکار، نه سال دوران کشاورزی ، یک سال عصر صنعتی و کمتر از دو هفته زمانهء انقلاب اطلاعات بوده است. آدمی در عصر اطلاعات، سر در سپهر فناوری دارد اما پایش جایی حوالی انسان شکارچی یا انسان کشاورز گیر است و این تضاد بیرحمانه ویرانگر مسبب دشواریهای فراوان است. انگار کن که ذهن مدرن آدمی چیزی میخواهد و روح سنتی کشاورزش باورهایی دیگر دارد و طور دیگری به جهان نگاه میکند.
4-روابط عاشقانه پیچیدهترین فضاهای انسانیاند زیرا که همزمان تمام وجوه جسمی، روانی و اجتماعی آدمی را درگیرمیکنند. عشق همواره یک پدیدهء جمعی است. به لحظات به شدت شخصینمای هماغوشی نگاه کنید و بعد شاید قانع شدید که چطور روح جمعی و تابوهای اجتماعی توام با الگوهای زمانه بر این شخصیترین فضاها هم سایهافکن شدهاند. فردیت مدرن انسان زمانهء اطلاعات چیزی میطلبد و کهنکشاورز عمق روانش چیز دیگری و در این میان هر چه که به دست بیاوری کسی درون تو ناراضی است
5-راه حل؟ به گمانم وقتی جمع پاسخی برای سوال ندارد باید به دنبال راهحلهای شخصی بود و به خاطر داشت این پاسخها در بهترین حالت هم از میزان خسارت کم میکنند و هرگز صد در صدی نیستند. مثلن من فکر میکنم بگذاریم بخش کشاورز و وبگرد روانمان با هم حرف بزنند؛ ترسها و نیازهای هر کدام را بشناسیم، شجاعت قربانی داشته باشیم و به راه میانهای برسیم
که کمتر آزار دهنده باشد، متاسفانه انگار راه حل دیگری در کار نیست
No comments:
Post a Comment