Saturday, August 20, 2005

تولد آقای خاکستری

سلام! فردا تولد داداش کوچيکست.البت اين داداش کوچيکه سی خودش مردی شده اين روزا ،اما به قول آزاده ما عادت کرديم به همون پسرک تپليه مو فرفری با لپای اويزون که عشقمون بازی کردن باهاش بود و نوازشش، حالا هرچند اون پسرک تبديل به مرد بلند قد رشيدی شده  اما برای من و ما نميدونم چرا هنوز همون گل پسر روزگار خوب بچگيه.شازده قصه ما هر چی بزرگتر شد من گرفتار تر و دور تر شدم.بزرگ شدنش رو نديدم برای همين حالا از خلال نوشته های وبلاگش،موسيقی که گوش ميکنه ،اهنگايی که با گيتارش ميزنه،فيلمايی که ميبينه و...دارم کشفش ميکنم.وقتی سر صبح بيدار ميشه و تو خواب و بيداری خميازه کشون شعری ميخونه که من ازش میپرسم مال شاملوئه و اون جواب ميده نخير خودم همين الان گفتم مطمئن ميشم داداش کوچيکه بزرگ شده و باليده و يه جاهايی از ما دو تا جلوتره.روزگاری خيلی نگرانش بودم اما اين روزا دارم مطمئن ميشم که اگه فقط يه کمی قدر خودشو بدونه کاری ميکنه کارستون.تولدت مبارک برارکم!دلت خوش و لبت پرخنده باد!


پی نوشت ۱: جوزپه تورناتوره...نخل طلای کن...حسرت عاشقی...قصه سينما يا در واقع بهترين روايتی که از سينما در مورد سينما ديدم...جمع همه اينا ميشه     سينما پارادايزو که شبکه سه ديشب پخش کرد و واقعا فيلم نفس گيريه-البته نه اين نسخه سانسور شده مثله که تلويزيون پخش کرد-نسخه اصلی فيلم صحنه مهرورزی داره که درش زن ومردی که بار نوستالژی عشق رو از نوجوونی  تا ميانسالی با خودشون کشيده بودند، داخل ماشين زن با هم عشقبازی ميکنند.بايد تو متن فيلم ميبوديد تا شکوه اين لحظه رو حس ميکردين.اين سکانس هم از سکانس های    نفس بر سينماست.ديشب موقع ديدن فيلم داشتم فکر ميکردم سينما پارادايزو چقدر خالی از معنا ميشه اگه اين صحنه که يه جورايی انسان و سينما رو به هم پيوند ميده ازش برداشته شه.


پی نوشت ۲: درپوستين خلق به روز شد«بررسی علل از دست رفتن جوانان در مستراح» با تشکر از اندی عزيز برای خلق اين سوژه

16 comments:

  1. تولدش مبارک

    ReplyDelete
  2. سلام . داداش کوچيکه تفلتت مبارک داداشی . خوفی اميری گل پسری قند عسلی . ما چامر . ما مخلص . ما خاک زير پات. هفتت توپو تپل مپل

    ReplyDelete
  3. چه جمع تکميل کننده ای داريد. ولی من مطمئنم که شما تا حدود زيادی مسئول اين فضای کتابخوان و فهميده ايد. اين فيلم رو هم نديدم. تولد برادرتون هم خيلی مبارکش باشه. متن خودش اونقدر جدی بود که حيفم اومد تو کامنتای خودش بهش تبريک بگم. شما اين کار رو بکنيد.

    ReplyDelete
  4. تولدش مبارک...آرزو ميکنم هميشه و هميشه همينقدر مهربون بمونيد...

    ReplyDelete
  5. تبريک.سينما پاراديزو را يکی از بهترين فيلمهايی که ديده ام می دونم.به خصوص اون صحنه که دو نوجوان در زير باران و کنار بار انداز به هم می رسند٬نهايت لطافت است.چاکر داش اميرمونم هستيم

    ReplyDelete
  6. سلام..... چی منو میکشونه اینجا؟ تولدش مبارک

    ReplyDelete
  7. سلام ... بابا به اندی بگو بی خيال ...!!! اگه ميشه بم بگو کارگردان سينما پاراديزو کی بوده مرسی //در پناه ايزد*

    ReplyDelete
  8. ای بابا شما ۳ تا خواهر و برادر وبلاگ نويسين؟ تولدش مبارک. اين حس مشترکه. درست مثل حسيه که من به خواهر کوچيکم دارم. باور نميکنم که الان يه خانوم شده باشه.هنوز برام فسقليه. // ای بابا. پس لازم شد برم فيلمشو گير بيارم.؛) سينما پارادايزو اينطوری فايده نداره :))

    ReplyDelete
  9. راستی اون رفتن جوانان در مستراح خيلی باحال بود :))))))) با بامزی نشستيم خونديمش! کلی خنديديم.

    ReplyDelete
  10. تولدش مبارک. وبلاگستان رو خانوادگی کردين رفت ديگه:))

    ReplyDelete
  11. زير پوستين با حال بود با توجه به اجتهاد شما من الایمان! چند تا سوال داشتم استاد ۱- حکم پيراهن کامل در آمده از شلوار چيست ۲- حکم برای صعود دست چيست؟ ۳-آيا شرعا خواندن اين قبيل مصاديق بارز کفر آدم را از ايمان بر نمی گرداند؟ ۴-آیا برادرانی که پیراهن خود را روی شلوار می اندازند دستشویی دو نفره و بلکه چند نفره رفته اند؟  ۵- اگر امکان دارد آدرس آن رستوران را گرفت و در زمان قحطی از آن استفاده کرد یا شبهاتی دارد؟ من فدای ايمان من الايمانتان گردم انشالله:)

    ReplyDelete
  12. زاستی اين پی نوشت ۱ حضرت عالی و کلمه مهر ورزی به زبان ما افراد  لات و لوت همان صحنه می باشد يا ديگه؟نه  اخوی؟

    ReplyDelete
  13. تولدش مبارک...

    ReplyDelete
  14. تفلدش مبارک !

    ReplyDelete
  15. سلام برسون و تولدش رو تبريک بگو ...حداقل يک کادوی درست و حسابی براش ميگرفتی!!!!

    ReplyDelete
  16. سلام سلام هپی روز تولد داداش اوچيکت! اميدوارم هر آنچه از خدا می خواهد و مهمتر از آن حق است از خدا بگيرد.( اينم دعای مرد فضايی :دی) به اون وبلاگ سر می زنم و در مورد اون فيلم بايد بگم نديدمش حتما می رم گيرش ميارم و می بينمش. راستی اگر تونستی حتما فيلم خيلی دور خيلی نزديک رو برو و فيلم بيد مجنون هم که ديگه حرف نداره. خوب دوست عزيز در آخر با دو روز تاخير روزت مبارک! تا بعد.........

    ReplyDelete