Sunday, September 3, 2006

رولت روسی

اين شبها قبل ازينکه نرگس شروع بشه و ميليون خلق ايرانی چشم بدوزن به صفحه تلويزيون تا درس اخلاق بگيرن،من گير سه پيچ ميدم به سانچو که بيا رولت روسی بازی کنيم.دفعه اول فکر ميکردم بزنه زيرش و شيون راه بندازه که از بابت همه ارباب هاش بد شانسی آورده و ...اما خيلی خونسرد قبول کرد،هر دفه همين کارو انجام ميده.اول خودش به سمت مغزش شليک ميکنه و بعد خيلی خونسرد رولور رو ميگيره سمت من و ميگه نوبت شماست ارباب!شليک اول رو طاقت ميارم اما نوبت دوم ميزنم زير گريه.سانچو نگاهی بهم ميکنه که هم توش ملامته هم دلسوزی-هر چند دوتاييش خيلی هم با هم فرق نميکنند-بعد فقط ميگه ارباب!ارباب!بهش ميگم:ببين دفعه ديگه حق نداری بازی رو بهم بزنی،هر اتفاقی که افتاد تا اخر بايد بازی کنيم.فهميدی سانچو؟خيلی قاطع و اروم ميگه بله ارباب!و من همون لحظه تو دلم خدا خدا ميکنم که سانچو اين حرف رو جدی نگيره...


پی نوشت :در پوستين خلق به روز شد

34 comments:

  1. من که آنچنان آلرژی دارم به اين سريال مزخرف نزديک های پخشش که ميشه بی اختيار هر چی دشمنی با اين و اون دارم مياد جلوی چشمم با اين که نگاه نمی کنم . خوبه تو باز يه سرگرمی داری !

    ReplyDelete
  2. نمرديم و يه دفعه هم ما اول شديم . خدايا شکرت

    ReplyDelete
  3. چه می چسبه تند تند کامنت بذاری

    ReplyDelete
  4. البته اگه پرشين بلاگ همچين اجازه ای بده که الان من اين اجازه رو دارم انگار

    ReplyDelete
  5. اين سريال عبرت آموز همه جوره محشره.. شيرجه زدنش وسط انرژی هسته ای.. بچه ی نسرين که ۸ ماهه به دنيا اومده و اندازه يه بچه يه سالس...

    ReplyDelete
  6. خوشحالم كه در نديدن و تنفر از اين سريال تنها نيستم. و اما بازي كه بازي نيست و آن را گريز هم نه...ميرسد؟

    ReplyDelete
  7. منوچهر سابق !September 3, 2006 at 4:39 PM

    آخرش که خيلی خونينه .... حالا تو به کنار اون بيچاره چه گناهی کرده از دست تو ؟

    ReplyDelete
  8. باز من شما دوتا رو تنها گذاشتم بازی های خطرناک کرديد دهه. اون رولت هم بگذارید تو یخچال هوا گرمه خراب می شه می خورید مسموم میشید دهه تر

    ReplyDelete
  9. نهم شهریور ماه، سالروز پیوستن صمد به ارس.

    ReplyDelete
  10. ياد شکارچی گوزن افتادم و اون صحنه ء بی نظير بازیِ آخر

    ReplyDelete
  11. نگران تو و سانچو هستم بد جور. آخر ِ اين همه فيلم ديدن اين هم ميشه ديگه. آخه تو اين بازی رو از کجا ياد گرفتی ؟ حالا نميشه يه بازی ديگه؟!

    ...

    دوم اينکه نوشته ات حرف نداشت. انقدر حس توش بود که نمی دونم بجز اينکه:« معرکه نوشتی!»  چی بگم.

    يه استحکام عميق در عين آسيب پذيري. محکم بمانی رفيق. اميد من به سانچوست. خدا کند عقلش برسد چطور از تو مواظبت کند.

    ReplyDelete
  12. من البته بدون نگاه به سريال، کامنت پايينی رو نوشتم چون در واقع به آخر اين پست که رسيدم، اولشو فراموش کرده بودم. راستی حيف نيست يه همچين پست قوی ای و یه همچین حسی حروم اين سريال بشه؟

    ReplyDelete
  13. من نميدونستم اين سرياله درس اخلاق ميده... چه حيف شد... نميشه بگيم از اول پخش کنن منم درس اخلاق بگيرم..آخه تازه گی همه بهم ميگن چه بد اخلاق شدی....

    و راستی يه چيز ديگه اين بازی رولت رو کجا بايد ياد بگيرم؟ اينم از توی همون سرياله؟

    ReplyDelete
  14. می خوام پست های بلند رو از اين به بعد توی اين وبلاگی که لينکش رو گذاشتم بنويسم . نظرت چيه؟

    ReplyDelete
  15. ممنونم از لطفت...با سلام.

    ReplyDelete
  16. با اطمینان دلم می خواد منم به مغزم شلیک کنم.

    ReplyDelete
  17. مراقب سانچو باش...

    ReplyDelete
  18. گل پسر .. چطوری تو؟ ببينم .. چن وقتی ميشه از بانو تو پستات خبری نيس .. همچنان منتظر توقف سيکل نوشته هات روی ژست بانو هستم ...

    ReplyDelete
  19. خوب عزیز، نرگس نگاه نکن، گلوله هات رو هم هدر نده :)

    ReplyDelete
  20. تو که تفنگ و يه دانه تير داری.بهتر نيست به جای بازی راشن رولت بری اين شوکت رو بکشی!!!

    ReplyDelete
  21. راستی ۲ سال پيش در خارج از ایران موقعيتی پيش اومد که بتونم رولت روسی بازی کنم . بی تعارف خامه!!!! نکردم.(دیدمت دقیقا جربان رو تعریف می کنم)خيلی بازی باحاليه به شرطی که بازيگرش خودت نباشب

    ReplyDelete
  22. از رولت روسی بيشتر از سريال نرگس متنفرم .

    ReplyDelete
  23. امير عزيز

    سلام . می بينم که اعتراض های جنابعالی به ثمر رسيد و روزنامه شرق با چند روز تاخير در صفحه ۲۲ تاريخ ستون سمت چپ با عنوان اشتباهات تاريخی يه پيغام غلط کردم گذاشته که البته در زير لوای اين اشتباه فاحش تاريخی نه تنها سوزن که جوال دوز رو کرده تو تن مردم و خودش هم که ... خود دانی !‌ راستی می خواستم بهت پيشنهاد کنم مقاله جعفر نوابی که کاملا در حمايت از حزب توده نوشته شده روهم ورقی بزنی تو همون صفحه ۲۲ . جالبه . فقط من موندم که اين احزاب در مورد درک وشعور و دور از جوون فهم اين ملت چه برداشتی دارن . جوون خودت اگه گرفتی منم روشن کن .

    يا حق

    ReplyDelete
  24. يه چی بگم:

    اون پست من اصلاْ تلخ نبود امير. تازه کلی هم شاد بودم و اون را نوشتم. تو چطور همچين چيزی ازش استنباط کردی؟

    ReplyDelete
  25. راستی سلام.

    ReplyDelete
  26. من از رولت شکارچی گوزن خوشم اومد صحنه آخرش جدا شاهکاره.. از اين ها گذشته مگه رولت رو نمی خورن!؟

    ReplyDelete
  27. ها ا ا ا ا ؟

    زدی به باقاليا . چه خبر که روسيه و رولت و ها ؟ ها ؟ ها ؟

    ReplyDelete
  28. امير جان در پاسخ کامنت چند وقت پيشت اينا رو پيدا کردم :

    ۱- روانشاسی تحليلی يونگ / دکتر فرزين رضاعی / انتشارات ارجمند

    ۲- يونگ / ترجمه ء دکتر حسين پاينده / انتشارات نشر طرح نو

    توضيح : کتاب اول خيلی تخصصيه و برای کسی که با اين مباحث آشنا نيست ممکنه نامفهوم باشه

    ReplyDelete
  29. سلام امير جان؟چه حال چه خبر؟

    ReplyDelete
  30. مهدی هنرپردازSeptember 5, 2006 at 4:27 AM

    به خاطر نرگس می‌خوساتين رولت روسی بازی کنين؟ به نظرت اينقدرها ارزش دارشته باشه؟

    ReplyDelete
  31. پوستين خلق رو خوندم خيلی باحالا در پوستين افتادن ها !! ۱۰ قسمت اولش رو دوست داشتم ولی حالا با اونکه می دونم آخرش چيه نمی دونم چرا مثه خل ها می شينم پای اين برنامه !!

    ReplyDelete
  32. من نميفهمم با اينکه اين سريال اينقدر بده چرا همه نگاش ميکنن. شما ايده ای دارين؟

    ReplyDelete
  33. سلام مهدی جان

    آقا من يک سوال داشتم اين روشنک خانم زنيکه رو با کی بود ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/ رفيق بگو تو بلاگت اينجوری اظهار نظر نکن البته به خودت مربوطه ولی کمی با متانت .

    باز هم ممنونم که بهم سر زدی ولی نسبت به پيامت نمی دونم اين هم از کارهای شرق ديگه اون مقاله به اون بزرگی رو با يک نيمچه ستون پاورقی  جواب می دن اون هم که قربونشون می برن زير سوال .

    آپ می کنی خبرم کن .

    يا حق

    ReplyDelete