صبح وبگردی که میکردم تیتری دیدم در بالاترین که عنوان میکرد زنان باهوش در ث.ک.ث ناموفقند.متن خبر را خواندم و دیدم تیتر با متن مناسبتی ندارد در متن خبر از نسبت بالای عدم نیل به ار.گا.سم برای زنانی که تحصیلات دانشگاهی دارند در مقایسه با زنانی که فاقد چنین تحصیلاتی هستند سخن میرود.بعد به نظرم رسید روانشناسی تحلیلی یونگ کاملن میتواند چنین پدیده ای را توضیح دهد و حتی برایش راه حل بیابد.
در بررسی کهن الگوهای رفتاری دو گروه از آرک تایپ های زنانه به نام های آرتمیس و آتنا بیشترین علاقه را به تحصیلات عالیه دانشگاهی دارند.نکته جالب اینجاست که هر دوی این ایزدبانوان از لحاظ انرژی رفتاری در حوزه آسمان-فکر و ذهن و منطق-به سر برده و با حوزه عواطف و به دنبال آن با جسم خویش بیگانه اند.زنی که تسخیر یکی از این دو کهن الگو باشد احتمالن ابراز عاطفی را یک ضعف میپندارد،خود را برای ضعفهایش نمیبخشد و ارتباط مناسبی با بدن خویش ندارد.در واقع این دو کهن الگو چنان جاه طلبانه در پی بالا رفتن از نردبان ترقی در دنیای مردانه اند-حالا هر کدام به شیوه منحصر به فرد خود-که چندان اهمیتی برای روابط عاطفی و جسمانی قائل نیستند.ث.ک.ث برای کهن الگوی آرتمیس فقط یک روش رفع تنش جسمیست و برای آرک تایپ آتنا یک عمل به وظایف سنتی زناشویی یا کاری که به هر حال باید انجام شود.به نظر طبیعی می آید که در پشت چنین ذهنیتی عدم ار.گا.سم هم نهفته باشد نه؟
با این توضیحات مختصر به نظرم هر گونه ارتباط هوشمندی با توانایی نیل به اوج لذت بدنی منتفیست و ماجرا صرفن در همان حیطه تحصیلات عالیه قابل بررسی میباشد
پی نوشت یک:وقتی از کهن الگو ها حرف میزنیم در مورد آدمهایی صحبت میکنیم که تسخیر این آرک تایپ ها شده اند.هر کس که تحصیلات عالیه داشت یا آدم منطقی بود الزامن دچار عدم توانایی نیل به ار.گا.سم نیست
پی نوشت ۲:خیلی ساده و خلاصه بخواهم بگویم هر آنچه که بخش عاطفی این دست زنان را فعال کند و یا آنان را در ارتباط بیشتری با بدنشان قرار دهد به حل این مساله در آنان یاری میرساند.انجام تمریناتی مثل رقص یا یوگا و تلاش تدریجی برای ابراز عواطف و قرار گرفتن در میدان انرژی انسان های عاطفی میتواند کمک رسان باشد
پی نوشت ۳:در عدم نیل به ار.گا.سم تربیت غلط دوران کودکی هم میتواند موثر باشد و داده های فاجعه باری که زنان را برای پاکدامن بودن تربیت میکند نه برای انسان بودن.در این نوشته از این منظر ماجرا را بررسی نکردم که خودش مثنوی هفتاد من کاغذیست
پی نوشت ۴:برای اطلاعات بیشتر از کهن الگوهای زنانه مراجعه کنید به کتاب نماد های اسطوره ای و روانشناسی زنان نوشته شینودا بولن انتشارات روشنگران
دویمن، با توضیحات به این مبسوطی، بهتره معلم خصوصی کلاس یونگ بشین که هرکی درسو نفهمید از محضر حضرتعالی استفاده کنه!
ReplyDeleteجالبه ها
ReplyDeleteبه به یک سالی بود اینجا نیامده بودم کلا حال و هواش عوض شده و روانشاسی حاکم گشته.......
ReplyDeleteاوهوم موافقیم :دی
ReplyDeleteبا همه این ها موافق نیستم. بعدا مفصل برایت می گویم اما به نکات خوبی اشاره کردی
ReplyDeleteگفتم که متاسفانه باز هم تقصیر آن مادرکمپلکس نامرد بی مادره!
ReplyDeleteدرود/ از طریف نم نم با وبلاگت آشنا شدم و از نوشته هات لذت بردم/ امیدوارم پیروز باشی و تندست/
ReplyDeleteفرصت وبگردی ام اندک اندک شده اند
ReplyDeleteفعلاَ می خوانیم!
در مورد آقایان با همین فرضیه " تحقیقی انجام نیافته است؟
کامنت خصوصی ات را ببین امیر جان
ReplyDeleteخیلی مطلب جالبی بود ..................
ReplyDelete