بلوغ یعنی مسوولیت زندگی را پذیرفتن. مسوولیت یعنی یا بیاعتراض و غرولند بپذیر یا طغیان کن، هزینههایش را بده و تغییر پدید آور... فکر میکنم هنوز هم در زندگیم دارم جاهایی بیشترین هزینه را میدهم که بالغانه رفتار نمیکنم: هم برابر شرایط سر خم میکنم و هم از جهان دلخور میشوم که چرا رعایت مرزهای مرا نمیکند
مسوولیت یعنی این که بدانی مامور مراقبت از مرزهایت فقط و فقط خود تویی، محل پرداخت هزینهها هم فقط از کیسهی ملوکانه توست. آدم عاقل و بالغ هم کسی است که هم چوب نخورد و هم پیاز...نوشتم تا یادم بماند لاف نزنم، هنوز خیلی مانده تا یاد بگیرم مسوول زندگیم فقط و فقط منم
"هم چوب نخورد و هم پیاز..."
ReplyDeleteخیلی خوب اومدی خیلی...
چه وبلاگه خوبه بي نام و نشوني
ReplyDeleteبالغانه رفتار نکردن رو پذیرفتن شرایطی که از بیرون بهتون تحمیل شده و اعتراض در برابر شرایط تحمیل شده میدونید؟؟
ReplyDeleteهیهات شنبه ات نمی دانم از برای چه بود،ندانستن نه،مطمئن نبودن بهتر است!
ReplyDeleteاما...
امیدوار بودم! تا به وضوح ببینم آپت را از برای آن هتک حرمت جگر سوز...
--------------------------------------------------------------------------
چنگیز دوباره زنده شده ، مغول ها برگشته اند . دوباره علم می سوزانند
چهارصد سال ادعای تمدن غرب به باد فنا رفت !
قرآن را خدا حافظ است
این ایالات متحده ی آمریکا بود که در آتش سوخت .
Chengiz is alive again. Moguls are back. They burn science again
Four hundred years of culture claim is gone with the wind.
Allah protects quran.
It was the US that was burnt in fire.
احسنتم. من دائم اینو به خودم و باقی می گم که " یا بمونید و غر نزنید یا برید بیرون از این وضعیت"
ReplyDeleteمسئولیت یعنی اینکه بزرگ شدی و خودتی وخودتو بازم خودت با کلی دیگرووون حالا میخوای یا نمیخوای مهم نیس باید جواب بدی در مورد همه کارات
ReplyDeleteدر مورد آرشیو تون فکر کنم یه مشکلی داره چون بارها کلیک کردم ولی چیزی نمی یاره...
ReplyDeleteیاد گرفتنش خیلی سخته امیر..
ReplyDeleteاصن می شه یاد گرفت؟
آی چقدر فهمیدم این نوشتتو !
ReplyDeleteسخت تر از پذیرفتن مسولیت زندگی فردا ، پذیرش همه ی آنچه که در گذشته کرده ای و اشتباه یا شکست می نامی است،
ReplyDeleteو جسارتی که برای این اعتراف در خود می بینی نشانه ی بلوغ توست،
مرزهای شکسته ، همه قابل ترمیمند ،
و راه های نرفته هم ، همه قابل رفتن ...
من باور دارم خطا هم که باشد ، راهی که خودم انتخابش می کنم بهترین است چرا که پایانش ( خوب یا بد ) بزرگتر شدن خودم را در پی دارد.
در حالت کلی دقیقن همینی هست که مشا میگی.ولی نه همیشه.نه در هر سنی.مثلن اگر آدمی شکاک بار بیاد بعد با همین سوء ذنش مثلن یک نفر رو هم بکشه تو سن 20 سالگی وقتی هنوز بلوغ فکریش کامل نشده کی مسئوله خودش؟ بی شک میگم خونواده اش.سست عنصری و فرصت پیدا نکردن برای رجوع به خود، بزرگ نشدن یا حتی زود بزرگ شدن و ... مسئولیتش با خانواده اس مسئول شکل گیری خمیر مایه من و شما خودمون نیستیم دیگرانن.خیلی باید بگذره خیلی باید عاقل باشیم و بزرگ بشیم تا بتونیم باور کنیم ایراد داریم و تازه بپذیریم و شروع به پذیرفتن اشتباهات به خاطر انحرافات ذهنی و شخصیتی خودمون باشیم.پذیرفتن ها اینقدر هم ساده نیست.درد داره.به بلوغ رسیدن زمان زیادی میخواد
ReplyDelete