بالا گرفتن بحث دوباره حجاب، بی دلیل نیست. پیشنهاد میکنم تحلیل خوب نیما نامداری را بخوانید- به علت فیلتر بودن وبلاگ نیما، متن را اینجا گذاشته ام. در نگاه اول نمایش قدرت خیابانی برای اعمال مقررات سختگیرانه حجاب، بازی دو سر برد برای جبهه مقابل است: از یکسو مخالفین مرعوب شده متقاعد میشوند از جبروت سیستم چیزی کاسته نشده و از سوی دیگر هر اعتراضی به این رفتار، میتواند دلیلی محکم نزد مراجع شیعه و نخبگان طبقه متوسط سنتی باشد که هنجارستیز بودن معترضین به نتایج انتخابات ٨٨ را اثبات میکند. در واقع چه به حضور گشت ارشاد در خیابانها اعتراض شود و چه نه، برنده بازی بخش تندروی مقابل است.
با این وجود به نظرم، حتی اگر گشتهای ارشاد به خیابانها بازگردند باز هم قصه به این سادگیها نیست. نمایش قدرتی اینچنینی برای معترضین، پیاده نظام خلق خواهد کرد. بسیاری از اعضای بخش خاکستری جامعه که با تند شدن برخوردها در عین معترض بودن، از آشکارسازی همراهی خویش اجتناب کردهاند مجدد به عرصه باز خواهند گشت؛ شعار« دولت گشت ارشاد/ نمیخوایم نمیخوایم» قبل از انتخابات را که فراموش نکردهاید؟ فراتر از این، استفاده از مشت آهنین برای اعمال مقررات سختگیرانه اجتماعی، بخصوص بعد از وقایع سال ٨٨، اثبات کننده واقعیتی مهم در بافت جامعه ایرانی است: قسمتی از حاکمیت با تکیه بر بخشی از جامعه به مدد قوه قهریه ارزشهایش را به تعدادی دیگر از مردم تحمیل کرده، آنان ، ارزشها و سبک زیستنشان را نه تنها به رسمیت نشناخته که سرکوب میکند. هزینههای آشکار سازی این رفتار تبعیض آمیز،بیش از حد تصور است تا آنجا که در باورم بزرگترین دستاورد جنبش اعتراضی، اثبات وجود اقشاری از جامعه ایرانی است که ارزشهای حاکمیت را نمیپذیرند و خواهان مدارای حکومت برابر ارزشها و سبک زندگی خویشاند. در برابر شفاف شدن چنین شکافی، یا باید راه گفتگو را برگزید و یا به سرکوب روی آورد. انتخاب هرکدام از این دو مسیر هزینههای خود را دارد و چندان اشکار نیست پرداخت این هزینه های برای ارشاد کننده شاقتر است یا ارشاد شونده...
آدم مست که از سگ هار نمی ترسه برادر من.
ReplyDeleteاونقدر کتک و باتوم و شلنگ خوردیم که تنمان شده عینهو کیسه ی بوکس و رویمان بلانسبت چونان سنگ پای دیار قزوین. کدام زنی را می توان از گشت ارشاد ترساند؟ مایی که با دیدن صحنه ی کتک خوردن یک جوان ده نفری حمله می بردیم به سوی جوانک بسیجی و او را وادار به فرار میکردیم.مایی که روز چهلم ندا توی هر مشتمون یه تکه سنگ بود که برای شکافتن سر سگان شکاری به قدر لازم کفایت میکرد؟
به گمانم اینبار گشت ارشاد به تنهایی نتواند بانوان ایران را به دلیل بدحجابی مورد توهین و احیانا" دستگیری قرار دهد. ملت دنبال بهانه است برای شعار دادن علیه دیکتاتور. ملت سرش درد میکند برای دعوا. ملت مست کرده بدجوری.
با مهر
واقعا ماها باید چکار کنیم ؟؟؟؟!
ReplyDeleteراهش گذاشتن و رفتنه از مملکتی که وطنته ، خونته ، مامن تموم خاطرات بچگی و جوونیته ؟؟؟! مملکتی که یه عده از خدا بی خبر عهد بوقی که معلوم نیست کدوم سیاهبادی اوردشون انداخت تو کشور عزیزما قباله زدن بنام خودشون و اصلا قصد جابده منزل عوض کن هم ندارن ... ماها دلمون میخواد ازادباشیم مثل همه ی دنیا .. حاضریم هزینشو هم بدیم اما چه کنیم که نه رهبری داریم و نه برنامه ریزی و تشکیلاتی .. هرکدوم یه سرباز به جون رسیده ایم ولی نمیدونیم تنهایی باید چکار کرد .. بخدا هرروز که شاکارای اینارو تو رسانه های مختلف دنیا یا نایت شوهایی که مضحکه برنامه اونروزشونو از حرفا و کارای اینا یافت کردن می بینم فقط و فقط اشک میریزم .هربار که حکم اعدام یکی از خواهر و برادرای بی گناهمو میشنوم گلوله گلوله اشک میریزم . ماباید چکار کنیم ؟؟؟!
تحلیل جالبی بود
ReplyDeleteتحلیل ساز مخالف و تلخ مثل عسل روی هم فوق العاده بود
ReplyDeleteواااااای چقدر این ها قوی هستن !!!جه قدرتی !
ReplyDeleteاین هم از نمایشگاه ترحیم کتابشون ..........
دلگیرم از این حال و هوا همین
ReplyDelete