ای شما! ای تمام عاشقان ِ هر کجا! از شما سوال میکنم: نام یک نفر غریبه را در شمار نامهایتان اضافه میکنید؟ یک نفر که تا کنون ردپای خویش را لحن مبهم صدای خویش را شاعر سرودههای خویش را نمیشناخت گرچه بارها و بارها نام این هزار نام را از زبان این و آن شنیده بود یک نفر که تا همین دو روز پیش منکر نیاز گنگ سنگ بود گریهی گیاه را نمیسرود آه را نمیسرود شعر شانههای بیپناه را حرمت نگاه بیگناه را و سکوت یک سلام در میان راه را نمیسرود نیمههای شب نبض ماه را نمیگرفت روزهای چهارشنبه ساعت چهار بارها شمارههای اشتباه را نمیگرفت ای شما! ای تمام نامهای هر کجا! زیر سایبان دستهای خویش جای کوچکی به این غریب بی پناه میدهید؟ این دل نجیب را این لجوج دیر باور عجیب را در میان خویش راه میدهید؟
اندوه اگه خواستنی هم باشه خواستنی خوبی نمی شه
ReplyDeleteشعر فوق العادهای بود انتخاب این شعر حرف نداشت. اما فکر میکنم اگه این اند.وهها نباشه هم که میمیریم
ReplyDeleteای شما!
ReplyDeleteای تمام عاشقان ِ هر کجا!
از شما سوال میکنم:
نام یک نفر غریبه را
در شمار نامهایتان اضافه میکنید؟
یک نفر که تا کنون
ردپای خویش را
لحن مبهم صدای خویش را
شاعر سرودههای خویش را نمیشناخت
گرچه بارها و بارها
نام این هزار نام را
از زبان این و آن شنیده بود
یک نفر که تا همین دو روز پیش
منکر نیاز گنگ سنگ بود
گریهی گیاه را نمیسرود
آه را نمیسرود
شعر شانههای بیپناه را
حرمت نگاه بیگناه را
و سکوت یک سلام
در میان راه را نمیسرود
نیمههای شب
نبض ماه را نمیگرفت
روزهای چهارشنبه ساعت چهار
بارها شمارههای اشتباه را نمیگرفت
ای شما!
ای تمام نامهای هر کجا!
زیر سایبان دستهای خویش
جای کوچکی به این غریب بی پناه میدهید؟
این دل نجیب را
این لجوج دیر باور عجیب را
در میان خویش
راه میدهید؟
یکی بارون رو میبینه یکی کثیفی پنجره رو این تویی که تصمیم میگیری کدوم رو انتخاب بکنی؟!!!!
ReplyDeleteمستی اندوه!
ReplyDeleteفکر میکنی به خماری دم صبحش می ارزه؟
صبر تمام میشود
ReplyDeleteتو تمام نمیشوی
تحمل این سنگ
بیش از این نیست
قطرات پنهان!