Thursday, April 12, 2012

تاریکی

هرآن‌چه که سخت و استوار است، دود می‌شود به هوا می‌رود.این جملهء منسوب به مارکس به گمانم شرح حال من است وقتی کسی با یقینی عمیق در مورد روشنایی چیزی اظهار نظر می‌کند. در مورد خوب بودن آدمی، مفید بودن کار یا رابطه‌ای، و درستی عقیده‌ای... حتی شده بارها مچ خودم را گرفته‌ام که دارم باور استوار ارایه می‌دهم و چه زود فهمیده‌ام که این باور زیادی روشن است.ء
 چیزی که این روزها شاهدش هستم تعادل نور و تاریکی در جهان است. هر بار تاریکی متراکمی می‌بینم در جستجوی نور تعادل‌بخش آنم و هر بار ذکر خیری از روشنایی شده، شاخک‌هایم حساس می‌شود که تاریکی متعادل‌کنندهء این نور کی بروز می‌یابد. راز جهان به گمانم در همین تعادل میان نور و سایه؛ تاریکی و روشنایی نهفته - همین جا بگذارید بگویم برایتان که فرق هست میان شر و تاریکی. هر تاریکی شر نیست و هر روشنایی خیر- چنان ذهنم این روزها درگیر تنیدگی میان نور و سایه است که وقتی کسی از من تعریف می‌کند یا باورم دارد، صدایی درونم می‌گوید خدا به روزی رحم کند که تاریکیم دیده شود و ببین این آدم روبرو تا به چه حد ناامید خواهد شد
از ناامید کردن آدم‌های عزیز زندگیم، از این بروز اجتناب ناپذیر تاریکی گاهی وقتها عمیقن می‌ترسم 

No comments:

Post a Comment