Tuesday, February 14, 2006

سايه نابودی

قدر این روز ها را بدانیم/که هنوز/نه صدای ناله ای می شنویم و/نه درخشش انفجاری میبینیم/نه دردی ناشناس/میان جایی ناشناس تر از بدنمان می پیچد و/نه اجساد غرقه به خون را نظاره می کنیم.../قدر این آخرین باز مانده های آرامش را بدانیم/در آغوشش بگیریم/و نگذاریم رهایمان کند.


 


فاجعه پشت در خانه هامان است.ما به صراحت و سرعت تبديل به دو ملت شده ايم.بخشی هراسان و نگران که فاجعه را ميفهمد اما يا چنان از شنيدن بوی بهبود دلسرد و دلمرده است که تن به فاجعه سپرده و يافاقد هر ابزار و وسيله ای برای اگاهی بخشی و يا تغيير مقدر اربابان شوم حماقت و تعصب ميباشد.و اکثريتی ديگر که هنوز در انتظار حضور نفت روی سفره هايش است و میپنداردکسی آمده که بعد از مدتها همه چيز های خوب را تقسيم ميکند....فاجعه همين جاست:مردمی تحقير شده که معتقدند حال که نداريم بگذار هيچکس نداشته باشد،مردمی که باور کرده اند آمريکا هيچ غلطی نميتواند بکند،ملتی که فکر ميکند غرب مثل سگ ازآقای احمدی نژاد ميترسد.فاجعه در چند قدميست.مصيبت به باورم اين نيست که حمله ای شودو حکومت به طرفة العینی منهدم گردد و فخراين هيمنه فرعونی که به ما رعايای سلطان فقيه مديد زمانيست فروخته ميشود چون برف در آفتاب تموز ذوب گردد.فاجعه انجاست که همين اندک عقلانيت و شعوری که در رگهای اين ملت جريان دارد در جريان تحريم های کشنده بر باد رود و همين اندک متاع انسانيت را ديگر سفلگان زمانه به دو جو نخرند و نفروشند.من نه از انحطاط -که مدتهاست گرفتار آنيم- که از سقوط بهمن وار شعور وشرف ميترسم.


باور کنيم که فاجعه در همين چند قدميست.عقلانيتی برای مواجهه با جهان در زمامداران ما ديده نميشود،گويا در نميابند که خطر به چه بزرگی و هيبتی، دستگاه خلافتشان را تهديد ميکندو به خدا سوگند که اگر من و تو اين چنين همسفر کشتی به گل نشسته انان نبوديم هيچ چيزی مفرح تر از تماشای غرق شدن اين سفينه نمرودی برايم نبود.


فاجعه داس مرگش را پشت در خانه هايمان تيز ميکند و ماهيچ کاری از دستمان بر نميآيد به جز دعا !


برای ايران دعاکنيد!

33 comments:

  1. فاجعه .... لحظه لحظه هايمان با فاجعه زنده می شود و می ميرد .... اين است انتخاب ما .... ! ياد پست گربه اشرافی ام افتادم !!! پسرک می گفت اين کشور گربه نشان حکم يه بابای ثروتمند رو داره که واسه بچه هاش اينقدر مال و منال گذاشته که احتياجی نيست بر و بچس اون تن به زحمت زيادی بدن ! می گفت اين گربه اشرافی در مقايسه با سوسمارها اينقدر ثروت داشت ! که بچه هاش می تونستند لنگ در هوا با يه گوله کاموا به عيش و نوش بپردازند ولی يه سری از اين جک و جونور ها بدجوری به موهای تنش حمله ور شدند و اون رو از شرايط گربه اشرافی به يه گربه خيابونی تبديل کردند !

    ReplyDelete
  2. نمی دونم اون دسته ی دوم چند نفرند؟ نيک آهنگ کاريکاتوری کشيده بود که از احمدی نژاد می پرسيد که بالاخره چند نفر توی رفراندوم شما شرکت کردند؟‌ کاش ميشد غير از دعا کاری کرد. // دومن اينکه قابلی نداشت!!

    ReplyDelete
  3. الهی از اين خاک بگردان ره طوفان بلا را

    ReplyDelete
  4. دادا ... شما همچنان خوشبين مونده ای يا نه به اقليت پيوسته ای ؟ ........ اينطور که همه محافل صلح دوست جهان فرياد ميزنند . فاجعه ای که در راهه بسيار خوفناک است و حتی...... تصورش وحشتناک است .....و ما انبوه دست به آسمان برندگان ‌! .......واقعا کاری موثر تر از دعا نمی شود کرد ؟؟

    ReplyDelete
  5. تلخ تلخ تلخ تر از عسل ...

    ReplyDelete
  6. پس حضرتعالی هم تنها راه حل پيشنهاديتان دعاست... پيشنهاد ميکنم برای حصول اطمينان از فرج دعايتان بر امامزاده ای دخيل شويد يا کفگير بر ته ديک آشی بساييد. (اين هم از ادبيات مورد علاقه شما امير خان).. راستی بدين وسيله خضور خود در وبلاگستان را اعلام ميداريم!

    ReplyDelete
  7. مراد از حضور- حضور مجدد بود.

    ReplyDelete
  8. برات متاسفم که نه منظورمو فهمیدی نه به خودت زحمت دادی به مغزت فشار بیاری.ای ابله

    ReplyDelete
  9. خیلی ناراحت کننده است. اگر جنگی بشه تقریبا همه دنیا بهم می ریزه. اوضاع بدتر از قضیه صرفا کمبود انسانیت و غذا خواهد بود. امیدوار باید باشیم که اتفاقی بهتر رخ بده. نمیدونم دیگر برای کاری کردن هم دیر شده :(

    ReplyDelete
  10. چرا!!!میتونیم سنگ ساب بهش بديم داسش تیز تر شه!!!همون کاری که تا حالا کرديم!!

    ReplyDelete
  11. سلام:
    ....خواستم بگم :
    اميدوارم ......
    ديدم نيستم !
    نگفتم.
    خوش باشی رفيق.

    ReplyDelete
  12. ميترسم...ميترسم..ميترسم......  کار از دعا کردن هم به رد شده .... ديگر از دست دعا هم کاری بر نمی ايد ...میـــــــــــــــــــــــــترسم...

    ReplyDelete
  13. منم همون کامنتی که واسه نميدونم گذاشتم اينجا هم مبزارم ديگه!

    ReplyDelete
  14. ای خــــــــــــــدا!!

    ReplyDelete
  15. آن ادم هايی که سرزنش می کنند که چرا می ترسيم  همان ها هستند که فکر می کردند جنگيدن برای شهيد شدن است نه دفاع کردن و حسرت می خورند که چرا روی مين نرفته اند.ـالبته اگر کل حرف ها شون از سر حماقت باشه نه سياست ـ ما مردم معمولی نگران شام و ناهار مان هستيم يک ماه بعد از تحريم نگران پول صد جور قسط ٫نگران اجاره خانه٫ ما بی خيال پول نفت فکر می کنيم که اگر دو تا بمب در تهران بيفتد آيا حقوق سر ماه را خواهيم گرفت .آيا بچه ما  از مدرسه زنده بر خواهد گشت ؟ آيا با اين همه درس خواندن برای کنکور به يک باره دانشگاه ها تعطيل نخواهد شد و باقی سال های جوانی ما به علافی نخواهد گذشت؟آيا به جای عروسی نبايد برای برادرم ختم انعام بگيرم؟ ما گناه ما اين است کهزندگی را دوست داريم.در ضمن به نظر خداوند تصميم گرفته به هر ترتيب شده اين ملت را سر عقل بياورد حتا اگر شده به دست جناب بوش .دعا می کنم در اخرين لحظه آن جام شوکران را يکی سر بکشد.

    ReplyDelete
  16. حسابي ما رو ترسوندي كه امير جان ...
    البته 100 البته حق با شماست ، در ضمن 5و6 خط آخرو خيلي دوست دارم ...

    ReplyDelete
  17. سلام . فعلا ولنتينو عشقه داداش . کادو خريدی؟

    ReplyDelete
  18. و به ياريت محتاجيم پروردگارا........

    ReplyDelete
  19. سلام. اولا اينکه راست ميگی کاشکی آدم بتونه هر روز ولنتاين بگيره به نظر من که خيلی قشنگه ولی جدی ميگم خيلی از روزهای من به همين شکل ولنتاين می گذره وقتی ببينی کسی که باهاته برات ارزش و احترام  قائله وقتی دستش رو تو دستش می گيری و باور می کنی که دوست داشتن دروغ نيست وقتی به صداقتش ایمان داری بيشتر از این ها آدم چی می خواد امير؟ دوم اين که لعنت به اونايی که همين يه ذره آرامش ظاهری رو هم ازمون گرفتن و ما رو در انتظار اون روزهايی گذاشتن که توصيفشون کردی . می بينی که چی شد؟ الان نفت بر سر سفره هامونه و داريم هر شب نون رو توش خيس می کنيم و سق می زنيم. بفرما نون و نفت و نوشابه!!!

    ReplyDelete
  20. واقعا آدم دهنش وا ميمونه...اينايی که رفتن راهپيمايی ۲۲ بهمن...از  دارالمجانين اومده بودن؟!!!!!احمدی نژاد ميرزمد...اسراييل ميلرزد!!!!!!!!!!!!!!!!

    ReplyDelete
  21. قبلآ گفتم بازم ميگم نترس آقا پسر ...  مطمئن باش هنوزم مثل قبل به اندازه کافی سوراخ هست که در موقع ضرورت بچپين توش!!!

    ReplyDelete
  22. طرف ميگه: در زمانی که می توان شهيد شد مرگ بی شهادت ننگ است!!! خيلی ها هم قبول می کنند و سينه سپرانند!!!! حالا تو بگو ، راست نمی گند که تا ..فراوونه!!!!!/کلامت رو قبول ندارم که گفتی:و اکثريتی ديگر که هنوز در انتظار حضور نفت روی سفره هايش است ، گفتیم نفهم نگفتیم هیچی نفهم که!

    ReplyDelete
  23. آخ رفيق من ..... چی برات بگم که اين خانه .......

    ReplyDelete
  24. سلام.البته اون اکثريتی کهازشون نام بردی فکر ميکنم که اقليت هستند نه اکثريت !چون می شه احساس رتسو اط اين که چی می خواد پيش بياد و احساس های ديگه رو!از حرفهاشون فهميد!در مورد تحريمی هم که ممکنه گريبانگيرش بشيم زايد فکر نکن...اگه هم بخواد تحريمی بشه از تحريم فرهنگی شروع ميشه که اون هم به نوبه خودش بده ...با تحريم اقتصادی عراق راه به جايی نبرد چون سران و دولتمردان چيزی از اون تحريم نفهميدند که هيچ بلکه به ديکتاتور خود بيش از پيش ادامه ميدادن در مورد ايران هم همين طوره...تحريمی ميشم که مستقيما بره رو اعصاب رژيم!

    ReplyDelete
  25. معجزه ای بايد...

    ReplyDelete
  26. ميگم نکنه آقا ملت ايران رو ديده و پيش خودش گفته حيف اينها بميرن بهتره شهيد بشن ؛ گزارش تصويری اش رو با سردار کاظمی ديدی ؟

    ReplyDelete
  27. باس ببخشيد يه غلط ديکته ای داشتم --- آقا= آغغغغغغغغغا

    ReplyDelete
  28. جديدا بدجور از اون چيزی که خواهد اومد می ترسم ... آخه ميدونی توی بازی دو سر باختيم ... هر چی بشه فاجعه ست ... انصافا به هيچ عنوان حالتی يا اتفاقی برام متصور نيست که بشه بهش اميدوار بود ... از هر طرف نگاه می کنم جز یاس احساس دیگه ای بهم دست نمی ده !!!!

    ReplyDelete
  29. هنوز نفهمیدی اینا بازی سیاسیه!...همه دنیا رو یه عده آدم سیاسی گذاشتن سر کار اونوقت ما داریم زور الکی میزنیم

    ReplyDelete
  30. اينها همه بازی . ملت بيچاره اين وسط سياه شدن.

    ReplyDelete
  31. // ...که اگر من و تو اين چنين همسفر کشتی به گل نشسته انان نبوديم هيچ چيزی مفرح تر از تماشای غرق شدن اين سفينه نمرودی برايم نبود...// من خیلی خوشحالم که با شماها تو یک کشتی هستم. این برام افتخاره. جدی می‌گم. خوشبین هستم. آرام  هستم. یه جورایی بیخیالم. ولی از تو کشتی به گل نشسته ای که همه مسافرانش نگرانند به نظرم هنوز زندگی زیباست و اقیانوس از اون هم زیباتر و مسافران این کشتی هم همه دوست داشتنی هستند از اون ناخدای احمقش بگیر و برو جلو تا من و تو که مسافران بی گناه کشتی هستیم همه نازیم. نه؟ من گاوم آیا؟

    ReplyDelete
  32. من برگشتم آدرسم رو بذارم اگه کسی خواست فحشم بده اينجا نگه

    ReplyDelete