Tuesday, November 25, 2008

بی قراری

شب های مزخرفی هست که طاقت خودت را نداری...آن شب ها باور می کنی اینکه می گویند مرد و مرگ از یک ریشه اند واقعیت دارد.زندگی انگار می گریزد از لحظه هایت...بقیه را نمی دانم اما من برای باور زندگی توی این لحظه ها احتیاج دارم زنی باشد که در آغوشم بگیرد،با صدای تپش قلبش مدام و هر لحظه به من یاداوری کند که دوستم دارد و بگذارد سکوت همین لحظه ها پر شود از هزاران هزار «دوستت دارم مرد من» ناگفته،مملو شود از« تو می توانی» ممنوع...زنی که با هرم نفس هایش زنده ام کند،جاودانه ام کند با بوسه ای که نه طعم ترحم که مزه عشق و اعتماد بدهد...


آدم است دیگر!چه چیز هایی که دلش نمی خواهد

8 comments:

  1. این اواخر این دومین پستیه که به این مضمون نوشتی و عجیب خالصانه و دل نشین.

    ReplyDelete
  2. جسارتن الهام جان من ارتباط هادس و حال فعلیم رو نمی فهمم...تعهد و متعهد بود ویژگی قطعی انرژی مردانست.در آرک تایپ های مردونه هفائیستوس هم آرک تایپ تک همسره مثل هرا...آز آنیما که نمیشه توقع تعهد داشت.میشه؟

    ReplyDelete
  3. نمی دونم شاید هم اینطور باشه به هر حال ذهنیت من از انرژی مردانه این بوده همیشه شاید اشتباه هست

    بیشتر دقت می کنم روش

    ReplyDelete
  4. از جهت مرد و مرگ هم ریشه اند و ..... من هادس رو گفتم

    ReplyDelete
  5. راستی منظور من از تمایل به بی تعهدی بیشتر توی رابطه با زنها بود تا مفهوم کلی تعهد....

    ReplyDelete
  6. هادس خدای مردونه ای که بر حیطه ای زنونه حکومت می کنه...خدایی که قلمروش رو بی پرسفون نمیشناسه...هادس دیشب من حتمن ازدواج مقدسش با پرسفون رو انجام داده و مرسی از نکته ای تذکر دادی

    ReplyDelete
  7. پس بالا اومدی به سلامتی؟اونم با دست پر؟؟

    ReplyDelete
  8. احساس خفه كننده اي درك مي كنم..........

    ReplyDelete