Tuesday, April 7, 2009

کتاب خوان

مدتها بود فیلمی این طور چنگ نزده بود به دلم...کتاب خوان رسمن انسانی ترین فیلمی بود که امسال دیدم،خاکستری خاکستری؛خاکستری بودنش اشک آدم را در می آورد...خدا را شکر بخاطر سینما،خدا را شکر بخاطر استیفن دالدری

9 comments:

  1. اولن که اول دومن که کتابخوان که کتابخوان. کوفته اندونزی چی شد راستی؟

    ReplyDelete
  2. کارگردان ساعتها....

    ReplyDelete
  3. اولن این دلت خوش ها خیییییییییییلی می چسبه. می دونستییییییییییی؟

    ReplyDelete
  4. بعدشم منم همونی که کتایون گفت
    چی شد این کوففففففففففففتههههههههههه اندونزییییییییی

    ReplyDelete
  5. الهی آمین

    سلام
    اول از همه سال نو مبارک
    راستی فیلم اخراجیهای 2 رو دیدی؟
    من دیدم بیا برات تعریف کنم.

    موفق باشی

    ReplyDelete
  6. آدم یه موقعهایی فکر می کنه اگر سینما نبود جهان چقدر خالی بود

    ReplyDelete
  7. آقای دیوانهApril 8, 2009 at 1:47 AM

    بد نبود من کلا امسال با این فیلم های اسکاری زیاد حال نکردم

    ReplyDelete
  8. من هم خیلی این فیلمو دوست داشتم. عجیب فیلم قوی ای بود

    ReplyDelete
  9. چشمه های خشک اشک و بغض را با همان ریتم خاکستریش عجیب جوشاند . عجیب

    ReplyDelete