Saturday, June 14, 2008

راز های سرزمین من

تراژدی های سرزمین من دارند شبیه کمدی میشوند از بس که غلظت ماجرا بالاست.سر جدتان یک نگاهی بیاندازید به ماجرای سراوان .اشرار مسلح حمله کرده اند به پاسگاه نیروی انتظامی و هفده نفر از سربازان و افسران را گروگان گرفته اند.همان افسران و سربازانی که قرار است حافظ امنیت مردم در برابر اشرار باشند.با این وضع باید نیروی کمکی مسلح بفرستیم تا از سربازان حفاظت کند و باز نیرو تا از نیروی کمکی محافظت کند و باز...کمدی های این مرز پر گوهر همه دارند از تراژدی میگویند و تراژدی هایش همه رنگ کمدی دارند از بس همه چیز سر جای خودش است!


پی نوشت:عنوان نام کتابیست از رضا براهنی


 

7 comments:

  1. هردم ازین باغ ...

    ReplyDelete
  2. کم کم دارم شک می کنم که اینجایی که می گویی سرزمین من و تو باشد...

    ReplyDelete
  3. رضا قاری زادهJune 14, 2008 at 8:53 AM

    سلام
    اونوقت هی سرکوفت میزنن تو سر آدم که بچه سوسول چرا سربازیت را خریدی ؟!!
    خوب مگه خر هار مغزم را گاز گرفته بود وقتی در رحمت باز شده بود که برم سربازی ؟! نه که خیلی هم شانس دارم من بی نوا!!

    ReplyDelete
  4. اول اول بعد نگاه کنم

    ReplyDelete
  5. آره. صبح این خبرو دیدم. از اون کمدی های لوس هم شدن این تراژدی ها. انقدر که حوصله ی آدم را سر می برند. چقدر دل آدم باید بگیرد برای این ماجرا ها...؟

    ReplyDelete
  6. به قول مسعود شصت چی : به به ...

    ReplyDelete
  7. امیر جان مگر دانشجویان و سایر قشر ها هزینه نمی دهند؟

    ReplyDelete