Wednesday, June 25, 2008

به افتخار اولین آدمی که در جعبه پاندورا را گشود

بدترین تصاویر جهان می آیند جلوی چشمت و بلوایی میشود از قدرت این گردباد ذهنی که بال های سیاهش را گشوده و تو رادر میان احاطه کرده بی هیچ پناهی...میان هیاهوی باد بد دهن میپرسی از خودت که میتواند بشکند مرا و جواب از ته دلت منفیست.شاد میشوی و میخندی:قدرت یعنی این!

7 comments:

  1. قدرتت بی پایان ، دلت شاد شاد!

    ReplyDelete
  2. اگر جوابی که میرسه واقعاً شادت کنه که خیلی خوبه...

    ReplyDelete
  3. ولی من فهمیدم.خوب پس خداروشکر.

    ReplyDelete
  4. قبلی من بودم.

    ReplyDelete
  5. قدرت رو خوب می شناسم چون با همه سختی ها بیماریها بدبختی ها و جبرها همیشه قدرتمند بودم و همین قدرت باعث شده که کمتر از رفتار زشت دیگران آزرده بشم و اصلا کمتر با لایه نامطبوع وجودشون برخورد کنم.
    گاهی وقتها توی دفتر با همکارانی کار می کنم که ده سال از من کوچکترن اما وقتی پنج تا مقاله تصحیح می کنن خسته میشن و از پا می افتن اما من در حالی که ده تا مقاله کار کردم و کلی منبع زیرو رو کردم و در حالی که مهره چهارم کمرم (که به خاطر سقوط سالها پیش همیشه دردناکه) داره نابودم می کنه و چشمهام می سوزه  نگران بیماری دخترم هستم ...با لبخند بلند میشم برای همه قهوه درست می کنم. همه رو می خندونم و مقاله یازدهم رو دست می گیرم. اینجور وقتهاست که یکی توی وجودم میگه: من خدا هستم !

    ReplyDelete
  6. قدرت خندیدن در ناتوانی و نامیدی است.

    ReplyDelete
  7. دیدی؟ دیدی یا ندیدی؟ جبرئیل و عزرائیل و بقیه بر و بچ دربست در اختیار آلمان بودن! فقط از خدا می خوایم که جلوی همه شون رو بگیره تو فینال. حیف این ترکیه که اینطوری به این کثافتا ببازه! اه!

    ReplyDelete