یونگ،جایی در خاطراتش می نویسد«زندگی ما مانند گیاهی است که شاخ و برگش فانی و ریشه هایش جاودانه اند.»ما همه حاصل یک لحظه تجلی جاودانگی در زمانیم.حضور وجود ازلی و ابدی در دنیای فانی...این حضور جاودانگی به نظرم باید با بی زمانی مترادف باشد.برگردیم به زندگی هایمان ببینیم کجا،کی زمان گم شده برایمان؟کی بی زمان و جاودان در قعر دوزخ یا بر فراز بهشت زیسته ایم؟
بیایید در موردش حرف بزنیم
آن برگشتن و دنبال زمان گمشده گشتن مستلزم این است که ابتدا حضور آن ریشه را دریافته باشیم. که من هنوز در نیافته امش
ReplyDeleteچرا باید دنبالشون بگردیم ؟
ReplyDeleteمی دونی آدم باید خیلی به خودش افتخار کنه وقتی درد دیگران براش مهم می شه
ReplyDeleteخب خیلی لحظه ها رو داشتم که بهشتی بودن
ReplyDeleteخیلی لحظه هامم جهنمی
باورت بشه پسر که من نفهمیدم
ReplyDeleteاگر توصیف کاملتری در دست داری بگذار که بخوانیم