اکبر رادی هم رفت...اهل تئاتر میدانند مرگ رادی چه ضایعه ای بود برای فرهنگ این مملکت.نمایشنامه نویس قهار گیلک هم مرد بی آنکه کسی را بشود جانشینش دانست در نوشتن اینگونه.دیگر کسی برای شهر بارانی ملودی نمینویسد و هرگز زین پس کسی داستان شب روی سنگفرش خیس را برای مان بازگو نمیکند...یکجورهایی ما ملت انگار ابتر شده ایم.آدمهای بزرگمان میروند و هیچ کس روی صندلیشان نمینشیند
پی نوشت۱:یادت می اید آزاده اصلن تئاتر برای ما دو تا با کارگردانی های هادی و نمایشنامه های رادی شد تئاتر؟دلم گرفت از شنیدن خبر رفتنش
اول!
ReplyDeleteدارم هر روز از اينجا دورتر ميشم
ReplyDeleteولی بيشتر دوست دارم اينجارو
وای چقدر متاثر شدم! آميز قلمدون اکبر رادی را از جان و دل دوست دارم و خيلی کارهای ديگرش را! چه روزگار بی برکتی شده!!
ReplyDeleteآخی ...
ReplyDeleteدر هوای جربزی به روزم با :
ReplyDeleteنردبان دموکراسی غرب ، بلوغ ادب رمانس و اخلاق مدرنیستی
شعر جدید میثاق بنی مهد : پرده پاره
فایل صوتی مصاحبه ام با رادیو گفتگو
و دیگرهای دیگر
در ...
خلوت شعر من
نتيجه تلاش فرهنگی ِ بسياريه که آقايون انجام می دن!
ReplyDelete