عصبانیم...میدانی که عصبانیم.خسته ای...می دانم که خسته ای.چراییش را هر دو هم میدانیم اما الان این نوشتن نه برای ذکر چرایی این عصبانیت است و نه برای خسته نباشید گفتن.دلیل نوشتنش فقط حیرت است.من از بزرگی روح تو حیرت کرده ام دردانه ام!جمله ات نفسم را بند آورد.میشود انسانی این همه خوب،این همه انسان باشد؟فکر میکردم نمیشود و حالا که شده فکر میکنم که خداوند خدا، خیلی نعمت در حقم تمام کرده با ظهور تو میان شب خستگی هایم.دوستت دارم روز به روز بیشتر و این شاید کمترین کار و بیشترین کاری باشد که از دستم بر می اید برابر این همه بزرگواری تو...دوستت دارم
سلام
ReplyDeleteوبلاگ خوبی دارید
من نیز یا مطلب
علت مخالفت با کاهش نرخ پیامک روشن شد
در وبلاگ شـمـسـه
منتظر پیامتان هستم .
به روزی فکر می کنم که آرامش اينجا گسترده می شود و به رويمان لبخند می زند. خيلی دور نيست آن روز ...
ReplyDeleteو اين خود همه حرفهاس:)
ReplyDeleteخيلی خوبه که امروز آروم هستيد .
ReplyDeleteدر اون مورد هم اصلن حرفشم نزن.
عاشقانه هاتان سبز باد تا ابد....
ReplyDelete