Sunday, December 16, 2007

ايران را و ايرانی را تحقير نکنيم

رسمی باب شده بین ایرانی جماعت و روشنفکرانش به اخص که مدام صفات منفی این ملت را به یادش بیاورند و نه از سر دلسوزی که تحقیر آمیز حرف بزنند در موردش.ما ملت پر مشکلی هستیم.همین که مانده ایم عقب از قافله پیشرفت جهانی و داریم در جا میزنیم نشان میدهد که بسیار بسیار مشکلات فرهنگی زیر بنای این عقب ماندگیست اما این اصلن دلیل نمیشود که خودمان با دست خودمان این ملت را تحقیر کنیم.هر واقعه ای نیمه پری دارد و نصفه خالی ای،هر دو را با هم ببینیم.اگر میخواهیم از این ملت انتقاد کنیم لااقل انقدر منصف باشیم که نیم نگاهی بیاندازیم به سابقه تاریخی این مردم و اینکه چه بر سرشان رفته و اینکه قرنهاست دارند زجر میکشند.خودتان را بگذارید جای مردمان ایران ساسانی و ببینید چه دردی تحمل کردند وقتی از جایگاه قدر قدرتی دنیا جزیه بده و موالی اعراب بادیه نشین شدند.خودتان را بگذارید جای این مردم وقتی از اوج شکوفایی اقتصادی فرو افتادند به مغاک خاکستر نشینی بعد از حمله مغول و تاخت و تاز تیمور گورکانی...این همه تجربه تلخ تاریخی توام با نامنی و هراس فکر میکنید چه میکند با ناخودآگاه جمعی یک ملت؟

ما مردمان مهربانی داریم،تساهل،عدم خشونت جزء لاینفک فرهنگ ماست.من خارج از ایران نبوده ام ولی اتفاقات خارجی را خوانده ام.در آلمان فقط شصت سال قبل میلیون ها انسان به جرم مذهب یا عقیده کشتار شدند.در آمریکا فقط چهل سال قبل با سیاه پوستان تبعیض آمیز و مانند شهروندان درجه چندم رفتار میشد.در چین فقط سی پنج سال پیش انقلاب فرهنگی به راه افتاد که نتیجه اش صد ها هزار کشته و میلیون ها آواره بود.ده ها نمونه مشابه میتوانم برایتان بیاورم.در تمام طول تاریخ این ملت یک مورد نسل کشی نمیابید.انقلابی به آن بزرگی در ین کشور شد و کل تلفاتش یک صدم اتفاقات مشابه در هیچ کجای جهان نبود.یک مورد نمیبینید که در ایران ما اقلیت های مذهبی را قتل عام کرده باشیم .ما ملت به هنگام فاجعه کنار همیم.ما هنوز روح زندگی را بیشتر و بهتر از غرب پیشرفته در میابیم...ما هنوز بسیار بسیار چیزها درایم برای بالیدن کنار انبوهی از کاستی ها.با دست خودمان خاکستر تحقیر بر سر نپاشیم

33 comments:

  1. آره! فکر کنم حق با توهه! تحقير خوب نيست و من نبايد اونجوری حرف می زدم! ولی من هنوز جز يه تاريخ شکوهمند که بدرد قصه ها می خوره چيز خاص ديگه ای پيدا نمی کنم! يه ذره فکر کنم سخته حرف زدن در اين مورد! منم خيلی دوست دارم مثبت انديشی کنم و به ايران و ايرانی افتخار! اما هنوز پيدا نکردم اون نقطه ای رو که بايد بهش افتخار کنم! جز همون حس شرقيی که وجودم رو به ايران پيوند ميده! جز حالا همون ملی گرايی! ما مردمی مهربان داريم ولی ما نیازی به چیزی بیش از مهربانی داریم! ما نیاز به کار و کار و کار و کار و کار و کار و کار و کار کردن داریم برای پیشرفت ولی احتمالا این همجواری با عرب های ثروتمند و تنبل ایران و ایرانی رو هم تنبل و البته فقیر بار آورده! ما کشور خوبی هستیم! ما کشوری هستیم که تا بم لرزید همه رفتند خون دادن ولی در حالت عادی میانگین خون دادن در ایران از متوسط جهانی خیلی پایین تره! ما مردمانی خوب هستیم چون من این گربه رو دوست دارم! من این خاک رو دوست دارم! از اینکه جایی هستم که کسی نمی تواند به من بگوید غریبه ، بیگانه، خارجی... من این کهن بوم و بر رو دوست دارم!!!!!!

    ReplyDelete
  2. برای ماکان:اصلن اصلن مخاطب اين پست تو نبودی.قبل از خوندن نوشتت هم ميخواستم اين پست رو بنويسم.نوشته تو هم هيچ تحقيری توش نبود پس اميدوارم سو تفاهمی نشه

    ReplyDelete
  3. برای عاطفه:همانقدر که با تحقير اين ملت مخالفم با بزرگ کردن بيش از حدش هم مخالفم.با حرفهايی مثل ايرانی ها باهوش ترين ملت دنيان يا هی آويزان شدن به طناب گذشته پر افتخارمون

    ReplyDelete
  4. باز هم برای ماکان:حتمن حتمن لازمه ما ضعفهامون رو ببينيم و موافقم که بايد کار و کار و کار کنيم با اين حا حرفم اينه که ديدن ضعفها نبايد تبديل به چماق بشه که به سر خلق الله بکوبيمش

    ReplyDelete
  5. نکته ی اون عکسه سمت راست دقيقن همونه که گفتی!!!

    ReplyDelete
  6. آره راست ميگي٬ آدم يه موقع به خودش می آد کاملاً اين قضيه براش ملموس ميشه. راست ميگی.چه خوبه که اين ها رو ميگی

    ReplyDelete
  7. حالا مهم نيست که مخاطب من بودم يا نه! مهم اينه که حق با شماست، من حرف بدی زدم که نبايد می زدم!

    ReplyDelete
  8. امير پستت جالب بود حرفت منطقي.در مورد قتل عام اگر اجازه بدی . چند مستند تاريخی دارم بر اساس کتب .اگر حال و خوصله داشتم يک پستمی نويسم. البته اينکه هيچ گاه قتل عام سازمان يافته مانند قتل عام ارامنه توسط ترکيه يا يهودی کشی در آلمان نبوده.اما در چند کتاب در مورد اقليت کشی در ايران مواردی ذکر شده که اگر اجازه بدی دوباره بخونم و نت بر دارم.اگر به ملاحظاتی نتوانستم پست را بنویسم  شايد بهت ايميل زدم

    ReplyDelete
  9. امير مطمئنی!؟ در دوره صفويه همزمان با شروع حکومت شاه اسماعیل بزرگترين قتل و عام بر عليه سنی مذهبی ها شکل می گيره اين قتل و عام اينقدر عظيم بود که می شه اون رو با هولوکاست مقايسه کرد حتی ابعاد این فاجعه خیلی بزرگتر از این هست... برای اينکه فک نکنی حرف بی ربطی زدم تو رو ارجاع می دم به تاريخ صفويه خنجی : http://irantarikh.com/safavia.htm

    ReplyDelete
  10. و جالبه بدونی که سنی ها قبل از حکومت صفوی ابدا در اقليت نبودن که اتفاقا اکثريت مردم ايران سنی مذهب بودند ولی خاندان صفويه به خاطر غلظت بالای کينه ای که از سنی ها داشتند به کمک قزلباش ها دست به جنايتی زدند که در تاريخ بی نظيره...

    ReplyDelete
  11. اگر حوصله نداشتی همه کتاب رو بخونی می تونی فصل اخر رو مطالعه کنی : «نقش تخريبي قزلباشان صفوي در تمدن و فرهنگ ايراني»

    ReplyDelete
  12. روهام جان!تاريخ ما پر از جنگهای داخلی و خارجيه.حساب جنگهای ازين دست رو بايد جدا کرد از نسل کشی.شاه اسماعيل به زور شمشير يک کشور سنی رو شيعه کرد اين حسابش جداست با نسل کشی.تو همين صفويه ميبينيد که ارامنه و کليميان مستقر ميشن.گرگين خان گرجی حاکم افغانستان ميشه و ارامنه در جلفا يعنی قلب حکومت صفوی سکنی داده ميشن.حساب جنگ داخلی رو جدا کن از نسل کشی

    ReplyDelete
  13. اگه نذاريم اين حرف منو به حساب چماق بلند کردن و کوبيدن تو سر ايرانی جماعت بذار بگم يکی از بزرگترين مشکلات ما همين بند کردن مقطعی به يک سری موضوعات بدون پيدا کردن راه حله...و مشکل دوم باليدن بيش از اندازه به ۲۵۰۰ سال فرهنگ و هنر و ادب ايرانی... منکر فرهنگ و خصوصیات ایرانی خوبی که داریم نميشم... اما ما هميشه يا از اينور بوم می افتيم يا از اونور بوم... افراط و تفريط تو کارامون به وضوح ديده ميشه... اما معتقدم تا طرح مساله نشه..راه حل هم براش پيدا نميشه... نميدونم اين آرم جديد روشنفکريه که بشينيم چماق درست کنيم يا نه...اما هر چی که هست به نظرم تا يه حدی اش لازمه برای روشن کردن صورت مساله...در ادامه اش بايد راه حل پيدا کرد

    ReplyDelete
  14. با تحقير صرف و با اعتماد به نفس کاذب،با هر دو مخالم..ما هم ايراداتی داشته و داريم...هيچ قومی بی عيب نيست.

    ReplyDelete
  15. آرمان آريايیDecember 16, 2007 at 3:48 PM

    سلام..والا يه مقدار نيمه خالی ليوان داره بيشتر ميشه اما من هميشه به ايرانی بودنم افتخار ميکنم با همه کاستی هايی که هست...به اميد فردای روشن برای من٬ تو و تمام مردم دنيا

    ReplyDelete
  16. دشت بی فرهنگی ما هرزه تموم علف هاش....

    ReplyDelete
  17. من با روهام موافقم و به ياد يک کار اميرکبير در کرمان می افتم و البته تحسينش هم می کنم به خاطر نسل کشی ای که کرد! قتل عام بهائيان

    گرچه شايد از لحاظ تعداد به گرد پای نمونه هايی که شما ذکر کرديد نرسه اما از اين نمونه ها هم در تاريخ ما کم نيست

    ضمن اينکه من هم با فرض قضيه که همون تحقير نکردن باشه موافقم

    ReplyDelete
  18. من واقعا از کامنت شوکه شدم. شايد عقل من ناقصه.نمی فهمم .تحسين يک نسل کشی .تحسين يک قتل عام.... واقعا متاسفم. تا حالا با کسی که جلوی چشماش مادر و پدر و خانواده اش رو از دست داده صحبت کری.اون موقع هم ببينم تحسين می کنی

    ReplyDelete
  19. اينجانب هر گونه توهين و تحقير را به اين ملت شهيد پرور  تحريم ميکنم.

    ReplyDelete
  20. خوب چی کار کنم اين تنها کاريه که از دستم بر مياد ، الان !

    ReplyDelete
  21. حق با توست و چه قد من هميشه اين کار رو می کنم

    اصلا پرش رو نمی بينم

    ReplyDelete
  22. من هم شوکه شدم از کامنت باران!کشتن يک انسان بخاطر عقيده يا مذهب يا نژادش جنايته...بهايی ها هم انسانند و من دوستام خيلی خوبی از بينشون دارم که به دوستيشون افتخار ميکنم.اميدوارم من منظورت رو اشتباه فهميده باشم باران

    ReplyDelete
  23. دوستان توجه کنيد وقتی ميگم ما نسل کشی نداشتيم يا عدم خشونت دارم به اين معنا نيست که که در تمام طول تاريخ ازين وقايع اتفاق نيفتاده.مثل وقتی که ميگم انقلاب ۵۷ انقلاب خشنی نبود به اين معنی نیست که درش کشتار نشد يا کسی به قتل نرسيد.دارم اين پديده رو با حوادث مشابهش مقايسه ميکنم و اينکه نسبت به اونها بسيار خون کمتری ريخته شده...وقتی از تاريخ حرف ميزنيم بايد حوادث رو به بزرگی تاريخ تفسير کنيم نه ريز

    ReplyDelete
  24. ما آخر نفهميديم اين جناب باران موافقند؟مخالفند؟معاندند؟که البته اين بر ميگرده به آی کيوی پايين بنده نگارنده

    ReplyDelete
  25. اما در باب تکه پاره هايی که نصيب من شده،بله در تفليس کشتار شده اما مگر همين خواجه تاجدار در کرمان هم همين کار را نکرد؟من عرض کردم حساب جنگ و لشکر کشی را جدا بفرماييد از پاکسازی های نژادی...باز هم تاکيد ميکنم بنده نمیگویم کار اين آغای محمد خان درست بوده فقط ميگويم در ۴ چوب نسل کشی با تعريف امروز نميگنجيده...

    ReplyDelete
  26. بابا گفت که اون علامت تعجب و اين حرفا...

    ReplyDelete
  27. من اولش قبل از اينکه کامنت دونی باز بشه می خواستم بنويسم:

    ...

    چقدر مثل دلداری دادن بود اين پستت امير جان...

    ReplyDelete
  28. نظرات ِ باران چه جالب ِ !

    نمی دونستم کسی می تونه در مورد ِ کشتن انقدر خوب فکر کنه.

    ReplyDelete
  29. آخه شعره رو برای عکسه نوشته بودم در حاليکه قبلش عکسه رو برای شعره گرفته بودم...!

    -----

    ReplyDelete
  30. حرفت کاملا درسته امير.اون دفعه هم گفتم.ما نسل کشی سازمان يافته و پاکسازي نژادی به اون صورت نداشتيم.ولی خوب موردهايی بوده که علت اينکه مردم ايران احساساتی و مذهبی هستند و با يک فتوا فلان شيخ زود احساساتشون به منظقشون می چربه( من و تو هم همين طوريم منظورم استثنايي نيست).اگر نه زمان فتعليشاه جلفای اصقهان را به آتش می کشند و يا در همن اروميه و روستاهای مسيحی نشين چه کاره که نمی شه....ولی کلا حرفت درسته رفيق

    ReplyDelete
  31. ببخشيد اون علامت تعجب آخر جمله بالاخره برای يه چيزی بايد اومده باشه!

    بايد جمله ام رو واضح تر می نوشتم واقعا دست بزرگ مرد تاريخ ايران درد نکنه، هر چند بعدها معلوم شد که بهاييان کرمان فقط يه گروه صرفا مذهبی نبودن و اهداف به قول دوستان براندازانه داشتن اما جناب امير نظام قبل از انجام جرم دمار از روزگارشون دراوورد! ببينيد اين اميرکبير ما بوده تا چه رسد به....

    در مورد اين مطلبی هم که آخر بار نوشتيد بله حرف شما کاملا درسته چه الان که تقريبا جزو بدبخت ترين کشورای دنيا هستيم و چه روزگاری که صيت شهپر جهانگشايی تاجدارانمون عرصه مشارق و مغارب رو می پيمود از اين جور جنايتا نکرديم فقط يکی دو نمونه مثل حضرت آغا محمد خان بوده که تبار ايرانی نداشتن در جنايات گرجستان و ...

    ReplyDelete
  32. به اين می گن قصاص قبل از جنايت .چون من دارای عقايد خاص هستم و در حال توطئه .بايد همه افراد خانواده ام همراه با بچه نوزادم که حتی نمی تونه صحبت کنه کشته شدن.جالب بود.مرسی بابت توضيح جامع و کامل بود.

    ReplyDelete
  33. کاملا موافقم امیر جون.

    http://urbatecture.blogspot.com/2007/12/blog-post_16.html#links

    ReplyDelete