علی پيرحسين لو(الپر) :اين هفته از چند نفر مختلف از دوستان شنيدم كه يك حضرت آقايي كه اينجا تا توانست از نام جنبش دانشجويي نان خورد و حديث استخدام او در شركت تابعه بنياد مستضعفان و حقوق يك ميليون توماني و عروسي آنچنانياش شهره اهل مطلب در تهران است، برداشته...
دو سه روزيه که دارم اين جنجالی که علی پيرحسين لو با نوشتش در مورد علی افشاری راه انداخته پيگير ميشم.جدا از درست يا غلط بودن کلام-که در موردش حرف دارم-سبک برخورد اقای پير حسين لو با مساله بسيار زننده بوده که چون خودش در پست بعديش به اين اعتراف کرده با اون هم کار ندارم.گلايم از خودمون به عنوان ادمايی که لااقل خودمون رو روشنفکر فرض ميکنيم اينه که اخه چرا برای بررسی يه ادم به جای نگاه کردن به حرفش و نقد حرفش ميشينيم پيشينه و گذشتش رو بررسی ميکنيم؟بابا يه حرفی يا درسته يا نه،چکار به اجداد گويندش دارين.يادتونه در مورد تسلط افکار چپی به جنبش مدرن روشن فکری تو ايران نوشتم اين هم دقيقا از اثار نامبارک همون قضيست.ادم ياد تخريب شخصيت های استالينی ميفته وقتی بعضی ازين نقد ها رو ميبينه.افشاری هر چه که نباشه سابقه زندان انفرادی و هزار هزار مشکل مشابه داره که من خودم حتی فکر نکنم از پس تحمل يه روزش بر بيام مگه اينکه اقای پير حسين لو معتقد باشه علی افشاری به جای سلول انفرادی تو اوين مثلا در يکی از هتل های بنياد داشته حقوق ميليونيش رو خرج ميکرده!!!
پی نوشت ۱:اين بين بسی لذت بردم از واکنش همسر علی افشاری.چقدر عاليه که همسر ادم اينطور تو هر شرايطی کنار ادم باشه و کار که به بحران ميرسه بازي«من که گفته بودم»راه نندازه.
پی نوشت ۲:من صراحتا اقرار ميکنم علی افشاری برام شخصيت دوست داشتنيه و برای دفاع ازش يقه هم جر ميدم.اقلش برای من اينه که حتی يه تجمع دانشجويی رو در حدفاصل سالهای ۷۶-۷۸يادم نمياد که رفته باشيم و فحش خورده باشيم و کتک هم ايضا و علی افشاری کنار بچه ها نبوده باشه...پس همراه ميشم با همسرش هانيه و عرض ميکنم تولدتون مبارک آقای افشاری!
من هيچی نمی فهمم!
ReplyDeleteمن اصلنش درک اينجور چيزارو ندارم!
اي اصولگراي چپ .... اي مرغ يك پا داره..... اي مشاور.... اي دوم خردادي...اي مصدقي....ميبايست تو رو به شعبون بي مخ ميسپردم تا به جاويد باد بيفتي حيف يك كم دير به دنيا آمدي. راستي حال سيدتان چطوره ؟
ReplyDeleteمن از اين الپر خوشم نمياد از اولش هم نميومد! همين!
ReplyDelete.می دونم من نمی شناسمشون نظری هم ندارم.اما خيلی وقته وبلاگ نويس ها به جون من افتادن.نيک اهنگ افتاده به جون حسين درخشان . الپر هم افتاده به جون افشاری .امابنده به علت اينکه علاقه عجيبی به دکترين سياسی دايی جان ناپلئون دارم .عرض می کنم که کار کار انگليسی هاست
ReplyDeleteراستی اگر شطحيات همان که باشد که می گی .بنده يک عمره جز عرفا هستم و خبر ندارم !!!
ReplyDeleteدقيقا داش الن من و شما جز عرفاييم اونم عرفای ضخيم!
ReplyDelete