یادم هست اولین بار که عاشق شدم و قصه جدی شد، خواستم برای مادرم تعریف کنم که دلدادهام. نگفتم دوستش دارم یا عاشقشم یا...گفتم «خاطرشو میخوام». اصلن نمیدانم این اصطلاح در آن لحظهی سخت چطور بر زبانم آمد که دوستش دارم معقولتر بود و عاشقیت پرشورتر. انگار خودش آمد نشست میان کلامم و گفتمش... با خودم فکر کردم خاطرخواه بودن اگر عاقبتش بشود خستگی خاطرات، خو کردن به خاطره... مباد چنین خطی چنان خالی بر هیچ خاطری، مباد
خیلی قشنگ بود..... یه چیزای عجیب غریبی و برام یاد آوری کرد!!!
ReplyDeleteخیلی قشنگ بود..... یه چیزای عجیب غریبی و برام یاد آوری کرد!!!
ReplyDeleteخیلی قشنگ بود..... یه چیزای عجیب غریبی و برام یاد آوری کرد!!!
ReplyDeleteدر رابطه با نشانه ها که در چند پست قبل صحبت کردی ، گاهی این نشانه ها بر خرد ِ منفی ناخودآگاه استوار است ، به این نشانه های منفی و در عین حال روشن و واضح _ و نه دو پهلو و مبهم _ ضد آگاهی می گویند.
ReplyDeleteبه هر حال کسی که زیاد با نشانه ها کار کرده باشد ، حتما فرق اگاهی با ضد اگاهی را تشخیص خواهد داد. هر چند که امیدوارم این راهی که نشانه های اخیر نشانت داده اند ، آگاهی ای مثبت بوده باشد.
موفق باشی دوست عزیز..
در رابطه با نشانه ها که در چند پست قبل صحبت کردی ، گاهی این نشانه ها بر خرد ِ منفی ناخودآگاه استوار است ، به این نشانه های منفی و در عین حال روشن و واضح _ و نه دو پهلو و مبهم _ ضد آگاهی می گویند.
ReplyDeleteبه هر حال کسی که زیاد با نشانه ها کار کرده باشد ، حتما فرق اگاهی با ضد اگاهی را تشخیص خواهد داد. هر چند که امیدوارم این راهی که نشانه های اخیر نشانت داده اند ، آگاهی ای مثبت بوده باشد.
موفق باشی دوست عزیز..
در رابطه با نشانه ها که در چند پست قبل صحبت کردی ، گاهی این نشانه ها بر خرد ِ منفی ناخودآگاه استوار است ، به این نشانه های منفی و در عین حال روشن و واضح _ و نه دو پهلو و مبهم _ ضد آگاهی می گویند.
ReplyDeleteبه هر حال کسی که زیاد با نشانه ها کار کرده باشد ، حتما فرق اگاهی با ضد اگاهی را تشخیص خواهد داد. هر چند که امیدوارم این راهی که نشانه های اخیر نشانت داده اند ، آگاهی ای مثبت بوده باشد.
موفق باشی دوست عزیز..
مي گم چقدر خوبه يه نفر به آدم بگه خاطرتو مي خوام
ReplyDeleteولي من فكر مي كنم ارزششو داره
مي گم چقدر خوبه يه نفر به آدم بگه خاطرتو مي خوام
ReplyDeleteولي من فكر مي كنم ارزششو داره
مي گم چقدر خوبه يه نفر به آدم بگه خاطرتو مي خوام
ReplyDeleteولي من فكر مي كنم ارزششو داره
"مباد چنین خطی چنین خالی بر هیچ خاطری ، مباد"
ReplyDeleteزیباست ، بسیار زیبا...
آدمی خیلی وقتها خاطری را می خواهد و می داند عاقبش چیست و خو می کند به خواستن بیهوده اش.
اما می توانی خو کنی به یادآوری خاطرات ، می توانی شور علاقه ات را بپیچی کنج دلت و بنشینی با یک یاد در گوشه ای ، همین حضور ارزش تمام عمر را دارد ، قرار نیست فقط وقتی به چنگ بیاید خواستن خاطرش اثبات شود ، پیش تر هم گفته بودم:
می شود تنها با یک خاطره زیست ، با یک یاد...
"مباد چنین خطی چنین خالی بر هیچ خاطری ، مباد"
ReplyDeleteزیباست ، بسیار زیبا...
آدمی خیلی وقتها خاطری را می خواهد و می داند عاقبش چیست و خو می کند به خواستن بیهوده اش.
اما می توانی خو کنی به یادآوری خاطرات ، می توانی شور علاقه ات را بپیچی کنج دلت و بنشینی با یک یاد در گوشه ای ، همین حضور ارزش تمام عمر را دارد ، قرار نیست فقط وقتی به چنگ بیاید خواستن خاطرش اثبات شود ، پیش تر هم گفته بودم:
می شود تنها با یک خاطره زیست ، با یک یاد...
"مباد چنین خطی چنین خالی بر هیچ خاطری ، مباد"
ReplyDeleteزیباست ، بسیار زیبا...
آدمی خیلی وقتها خاطری را می خواهد و می داند عاقبش چیست و خو می کند به خواستن بیهوده اش.
اما می توانی خو کنی به یادآوری خاطرات ، می توانی شور علاقه ات را بپیچی کنج دلت و بنشینی با یک یاد در گوشه ای ، همین حضور ارزش تمام عمر را دارد ، قرار نیست فقط وقتی به چنگ بیاید خواستن خاطرش اثبات شود ، پیش تر هم گفته بودم:
می شود تنها با یک خاطره زیست ، با یک یاد...
با جمله آخر موافقم.............
ReplyDeleteبا جمله آخر موافقم.............
ReplyDeleteبا جمله آخر موافقم.............
ReplyDeleteحرف دل منو زدی...
ReplyDeleteحرف دل منو زدی...
ReplyDeleteحرف دل منو زدی...
ReplyDelete