این روزها فقط تاریکی نیست، سمت روشنی هم هست: خود این روزهایم را دوست دارم. با آن غم ملایم حاکم بر لحظههایم دوست شدهام. خوب می دانم مهمان همین چند روز است و حیف است مهمان با خاطره تلخ برود. از قدمهای کوچکی که برداشتهام خوشحالم. چند صبح است که به رغم تمام فشار درونی و بیرونی با لبخند چشم باز میکنم و رو راستش به گمانم این حال به آن آتش سوزان میارزد انصافن
من هم این روزهایم را دوست دارم..با این غم موزون که به دل لحظه ها مینشینند دوست شده ام..حال و هوای غریبی ست...
ReplyDeleteمن هم این روزهایم را دوست دارم..با این غم موزون که به دل لحظه ها مینشینند دوست شده ام..حال و هوای غریبی ست...
ReplyDeleteمن هم این روزهایم را دوست دارم..با این غم موزون که به دل لحظه ها مینشینند دوست شده ام..حال و هوای غریبی ست...
ReplyDeleteمن این روزها که بیدار میشم مرددم بین لبخند و غم....هنوز طلوع آفتاب رو باور ندارم....
ReplyDeleteمن این روزها که بیدار میشم مرددم بین لبخند و غم....هنوز طلوع آفتاب رو باور ندارم....
ReplyDeleteمن این روزها که بیدار میشم مرددم بین لبخند و غم....هنوز طلوع آفتاب رو باور ندارم....
ReplyDeleteلبخند شد حالم با خوندنش
ReplyDeleteلبخند شد حالم با خوندنش
ReplyDeleteلبخند شد حالم با خوندنش
ReplyDeleteچقدر مناسب حاله ...چقدر خدایا...یادم باشد صبح لبخند بزنم
ReplyDeleteچقدر مناسب حاله ...چقدر خدایا...یادم باشد صبح لبخند بزنم
ReplyDeleteچقدر مناسب حاله ...چقدر خدایا...یادم باشد صبح لبخند بزنم
ReplyDeleteانصافن می ارزد
ReplyDeleteانصافن که می ارزد
ReplyDeleteانصافن می ارزد
ReplyDeleteانصافن که می ارزد
ReplyDeleteانصافن می ارزد
ReplyDeleteانصافن که می ارزد
ReplyDeleteمن دقیقا این ارجحیت را می فهمم. این دعوت به آرامش خود را به کنار آمدن و توجیه کردن آشفتگی و تنش ترجیح دادن
ReplyDeleteمن دقیقا این ارجحیت را می فهمم. این دعوت به آرامش خود را به کنار آمدن و توجیه کردن آشفتگی و تنش ترجیح دادن
ReplyDeleteمن دقیقا این ارجحیت را می فهمم. این دعوت به آرامش خود را به کنار آمدن و توجیه کردن آشفتگی و تنش ترجیح دادن
ReplyDelete