میدانم که یعقوب مهر نهاد را اعدام کرده اند و میدانم که این مردک مزخرف حال بهم زن حسین درخشان چرت و پرت هایی نوشته در مورد این ماجرا که آدم دلش میخواهد یکراست برود بهش فحش خواهر و مادر بدهد و میدانم امشب دوباره ساعت ٨ تا ده به حق پنج تن برق نداریم و میدانم ...اما من رسمن حوصله غم و غصه و اضطراب و اینها ندارم امروز...میدانید هم خبر خوشی داشته ام بعد از مدتها مصیبت و هم به خدا نه تنم و نه روحم دیگر طاقت فشار و استرس ندارند...رسمن دیگر نمیکشم که نمیکشم فلذا ضمن اعلام اینکه حسین درخشان خر است میروم خانه و دوساعت بی برقی را با خبر خوشم قابل تحمل میکنم و البته به روان امام راحل هم درود میفرستم
پی نوشت:حدس شخصیم این است که این ماجرای جندالله و اینها شوخی برادران قوه قضاییه است.احتمالن یعقوب مهرنهاد به پرو پای کسی پیچیده در استان که نباید و عاقبتش این شده که واقعن درد آور است...یاد آن عبارت برتولت برشت افتادم که میگفت:«اول کمونیست ها را گرفتند ولی من اعتراض نکردم چون من کمونیست نبودم،بعد کارگر ها را...و سرانجام سراغ من آمدند چون دیگر کسی نمانده بود»
اینجا اول شدن انگار مهمتر از اونیه که بشه ازش گذشت!
ReplyDeleteامیر جان تو به اندازه صد تا آدم زنده فکر و خیال و دغدغه تو کلت داری. بس است دیگر! بیا و به اندازه یه نصف آدم زنده هم بی خیالی و فکرای پروانه ای راه بده به کله خوشگلت قربان تو بروم
ReplyDeleteخبر خوشت را عشق است ارباب ...
ReplyDeleteاین معادله ی بلوچستان پیچیده تر از آنی است که با چهار تا خبر از اینوریها و چهار تا خبر از اونوریها بشه تحلیلش کرد و سره و ناسره ش را جدا کرد . تنها دلیلی که شاید برای ما مهمش کنه همون جمله ی آقای برشت هستش ... از بنده هم سلامٌ علیکم آقای برشت عزیز
میدونی خان داداش وقتی حسابی حس میکنم کم آوردم و چرا من باید انقدر مشکلات جور واجور داشته باشم یهو خیالم میره به آدمی مثل کمانگر یا برادران اعلایی یا چرا دور برویم زهرا بنی یعقوب بعد فکر میکنم من خیلی خوشبختم و رسما مشکلی ندارم و به قول یه نفر مردم همین را هم ندارند
ReplyDeleteرفتم این لینک وبلاگ خر رو که گذاشته بودی خوندم. گلاب به روت باور می کنی رسما حالت تهوع و دلپیچه گرفتم همین الان؟
ReplyDeleteکاملا مشخصه که مهران توی شرکتش همه کار میکنه جز (کار) !
ReplyDeleteببخشید خصوصی شد!خواستم بگم متاسف شدم که اون آقا رو اعدام کردن و اینکه شما هنوزم برقتون میره ..
راستی شما اینجا رو تصرف کنین بقیه ش با من و مهران.
چندشناک تر از این جانور دیگه ندیدم... خاک به سر وبلاگستان که این مثلا پدرش باشه... اصلا غلط کرده هر کی گفته این پدر وبلاگستانه.. دهه!!!
ReplyDeleteخبر خوش لالای لای
ReplyDeleteمواظب باشیم... اونقدر اعتراض نکردیم که داره نوبت خودمون میشه!
ReplyDeleteخوب شاید می خواد پولدار بشه هوم؟
ReplyDeleteمنظورم حسین درخشان ٍ
تو این کسادی بازار امید و دلخوشی ، فعلن خبر خوشت رو دو دستی بچسب؛ باقیش حل میشود ان شاء الله تعالی!
ReplyDelete