فریدون تنکابنی در آن چند صفحه پایانی (یادداشت های شهر شلوغ) می نویسد« بدی دموکراسی های شرقی این است که به شهروندانشان می گویند بیا اظهار نظر کن، بیا رای بده ولی وقتی رایت را دادی و نظرت را گفتی از تو می رنجند و روزگارت را سیاه می کنند»(نقل به مضمون فرمودم)
حالا حکایت ماست. در اسلام می فرمایند یک ساعت تفکر ارزشش بیشتر از هفتاد سال عبادت است. من تا بحال فکر می کردم این جمله مطلق است اما ظرف چند روز گذشته متنبه شدم نخیر، یک شرط ناگفته خفنی هم پشتبند خودش دارد بدین شرح:یک ساعت تفکر به شرطی ارزشش بیشتر از هفتاد سال عبادت است که نتیجه اش مطابق میل و پسند ما باشد و الا ضاله، باطل و مایه خاک تو سری است.
با این شرح اندیشه آزاد است، البته اگر به نتایج مورد نظر ما بیانجامد؛ آزادی بیان مطلق است، اگر و فقط اگر هر آنچه که ما دلمان می خواهد بگویید، آزادی قلم وجود دارد آن هم سیصد و شصت درجه بلکم بیشتر اما به شرطی که همان چیزی که ما می گوییم بنویسید و...کلن من شک ندارم روزی بر می گردیم این حرف ها را می خوانیم و می خندیم. همانطور که امروز به حماقت دادگاه تفتیش عقاید در محاکمه گالیله می خندیم...آدم است دیگر، خیال خنده هم دلش را خوش می دارد!
خیالی نیست اگر عمر ما کفاف ندهد به آنروز که اینها را بخوانند و بخندند! کاش روزی برسد بالاخره، که ملت اینها را بخوانند و بخندند. ما که فعلا باید بخوانیم و گریه کنیم!
ReplyDeleteمن که گفتم اینها همه برمیگرده به "علوم انسانی " !!!
ReplyDeleteانسان , جبر ,اختيار , و آزادي ........
اصلا یاید حواسمون باشه در حوزه های علوم انسانی تفکر نکنیم!
ReplyDeleteبه روح امام کامنت ایرانی رو الان دیدم منو به پلی جریزم متهم نکنید لطفا
ReplyDeleteهمین الانشم داریم میخندیم، ولی خنده از نوع عصبی
ReplyDelete