Monday, September 28, 2009

در نکوهش بی مرامی

آدم یک وقت هایی دلش نمی آید از کسی گلایه کند چون طرف خیلی عزیز است. یک وقت هایی دلش نمی خواهد گلایه کند چون طرف انقدر کم لطف است که اصلن گلایه بردار نیست.


مساله حیاتی اینجاست که من الان نمی فهمم چرا گلایه نمی کنم و نمی گویم بابا جان ها! یک کارهایی فقط می توانند بی مرامی باشند و بی معرفتی...بی معرفتی حتی از دست توی دماغ کردن هم بد تر است به مولا...نمی شود گفت و آدم تا نفهمد چرا نمی گوید انگار خیالش راحت نمی شود

4 comments:

  1. خوب لابد نمیشده از این بیشتر شفاف سازی کنید ارباب..

    ReplyDelete
  2. همین که عرفان هم گفت

    ReplyDelete
  3. از بی معرفتی و بی مرامی گرفته ...............تا بی وجدانی و خیانت..تا دروغ و خودخواهی......تا یه دنیا ناراستی..خدا قلبامونو پاک کنه از این صفات.
    د خدا جون به حق این اسمون پر ستاره به همه قلب سلیم عطا بفرما.امییییییییییییییین

    ReplyDelete
  4. عزیزم بی مرامی یه امر عادی و روز مره س.مثلا اگه بگیم این یه معضله که آدما بی مرامن مثل اینه که بگیم یه معضله که آدما غذا میخورن.خوب این یه چیز عادیه.
    منم خیلی کشیدم از بی مرامی،ولی زدم تو خط مرام.آدما هرچی میخوان باشن.اگه دوس داشتی تو هم بیا با هم بریم.

    ReplyDelete