Tuesday, November 10, 2009

طاقت

ویران نشوی، ویران نکنی؛ نگریزی و گریزگاه نشوی...تاب آوردن یعنی همین!

17 comments:

  1. تاب آوردنِ تاب خوردن میان ویرانی ها طاقت فرساست امیر.,

    ReplyDelete
  2. آری واقعیت همین است.

    ReplyDelete
  3. دوست دارم

    ReplyDelete
  4. نمی شود! نمی شود!

    ReplyDelete
  5. سخته تاب آوردن خیلی سخته

    ReplyDelete
  6. آقای امیر حسین تصورم از شما یه مرد بد اخلاقه.لا اقل در مورد من.اما همیشه همیشه نوشته هاتون راست کار حس لحظه های من بوده.نمیدونم باید تشکر کنم یا چی.هویجوری گفتم.

    ReplyDelete
  7. چند روز پيش منم به همين نتيجه رسيدم. ولي الان با خودم ميگم:خب كه چي؟؟!بعدش؟؟!anyway,بمون

    ReplyDelete
  8. بگذار مرزها را آن ها بگذارند.تاب و مرزشکنی اش برای ما.

    ReplyDelete
  9. گریزگاه نشدنش یه خورده تبصره خور نیست ؟

    ReplyDelete
  10. http://www.doctorshiri.com/weblog/archives/000900.php

    ReplyDelete
  11. http://www.doctorshiri.com/weblog/archives/000900.php

    ReplyDelete
  12. و عجب سخت است...

    ReplyDelete
  13. تاب آوردن
    و بعد برخاستن
    و بعد یک جهش بزرگ
    زندگی چیزی جز تلاش و افتادن و برخاستن و برخاستن و برخاستن نیست.

    ReplyDelete
  14. با گریزگاه شدن چه مشکلی پیش میاد؟ ممکنه توضیح بدید؟

    ReplyDelete
  15. من کردم اما حالا نه به عنوان یه دختر کرد به عنوان یه ایرانی یه انسان دلم گرفت از بی تفاوتی و سکوتتون.

    ReplyDelete