Sunday, November 15, 2009

سینما، سینماست

...برای بخش اعظم سینما رو ها در سرتاسر جهان، ظاهرا زیبایی شناسی تلویزیون دارد جایگزین زیبایی شناسی سینما می شود. خوب باید دید تلویزیون را چه کسی و در چه شرایطی اختراع کرد؟ ظهورتلویزیون همزمان با شروع سینمای ناطق بود. در زمانی که دولت ها نیمه آگاهانه در این فکر بودند که قدرت باور ناکردنی سینمای صامت را، که برخلاف نقاشی بلافاصله با استقبال عموم روبرو شده بود، به نحوی مهار کنند. نقاشی های رامبراند و موسیقی موتسارت از حمایت های مالی شاهان و امیران برخوردار بودند اما این توده های مردم بودند که خیلی تند و سریع از سینما حمایت کردند...تلویزیون آنقدر کوچولوست که ترس ندارد، آدم مجبور است خیلی نزدیک به صفحه ی تلویزیون بنشیند. حال آنکه در سینما تصویر بزرگ است و ترسناک، و آدم آن را از فاصله ای دور تماشا می کند. امروز گویا وضعیت به صورتی در آمده که مردم ترجیح می دهند تصویر کوچکی را از نزدیک تماشا کنند تا تصویر بزرگی را از دور...


ژان لوک گدار- مجله ی فیلم-ویژه ی پاییز- وازریک درساهاکیان

4 comments:

  1. سلام ... فازغ از بحث سینما ... این روزا وقایع بصری . همشون از دریچه های کوچیک و کادرهای محدود مخاطب بیشتری دارن . . . به منم سری بزن

    ReplyDelete
  2. اتفاقا دیشب یه مقدمه کوچک از سریال شمس العماره که کاری براساس تحلیل شخصیت آرک تایپیست، نوشتم و استفاده از تلویزون. تونستی بخون گرچه هنوز کامل نیست و منتظرم تا سریال تمام شود.

    ReplyDelete
  3. ضمنا امروز از حذف یارانه های کتاب می گفتند و نقش رسانه. از پررویی اشان ماندم که دلشون می خواد مردم فقط تلویزیون ببینن و روزنامه های خودشون رو بخونن! چه شود؟

    ReplyDelete
  4. البته این آقای گدار تلویزیون ما را ندیده وگرنه می فهمید که تلویزیون هم با اون صفحه کوچکش می تونه ترسناک باشه حتی بیشتر از سینما

    ReplyDelete