این نیز بگذرد...بالاخره یک جای این روزگار حتمن خداوند خدا مهلتی، فرصتی، چیزی در نظر گرفته برای من تا بخندم.بالاخره یک روزی هست برای خندیدن من،باید باشد، حتمن هست.خود خدا هم میداند من مقادیری شادی طلبکارم از او...این نیز بگذرد!
ببین امیرجان از خدا که پنهون نیست از تو چه پنهون من هم یه مقادیر معتنا بهی ازش طلبکارم .. پاشوبریم جلب سیارش را بگیریم بیاریمش پایین یه مدت که مشمول مهرورزی دولت فخیمه واقع بشه شاید بهتر ما رو درک کنه !!!
اخوی وقتی خودت می نویسی این نیز بگذر ما چی می تونیم بگیم...
ReplyDeleteفقط مراقب باش که خدا این خنده ها را از تو طلبکار نباشه که اگه باشه ساده از این موضوع نمی گذره.
ReplyDeleteببین امیرجان از خدا که پنهون نیست از تو چه پنهون من هم یه مقادیر معتنا بهی ازش طلبکارم .. پاشوبریم جلب سیارش را بگیریم بیاریمش پایین یه مدت که مشمول مهرورزی دولت فخیمه واقع بشه شاید بهتر ما رو درک کنه !!!
ReplyDeleteفکر کنم منم طلبکارم.
ReplyDeleteهر وقت وقتش بشه اصلن نمی فهمی کی و چطوری امده ..یه لحظه وسط خندیدن یا خوشحال بودن می ایستی و فکر می کنی این همون لحظه ای بود که من منتظرش بودم!
ReplyDelete