دلم می خواهد حتی حالا هم پناهت دهم.دلم می خواهد آغوش باز کنم برایت و بگویم بیا از شر من پناه بیاور به خودم...دلم می خواهد بگویم برایت من به درک!بلند شو بشین زندگی کن بخند!
دلم جز خوشی هیچ نمی پسندد برای تو
عنوان اسم مجموعه شعریست از آسیه امینی
دوای توست دوای توست حافظ///لب نوشش لب نوشش لب نوش
دلم می خواهد رفیق باشم لااقل اگر مرهمی نیستم هرچند بی مایه و رقیق
برای همه ی روزهای دلتنگی یک دوست ، چه میشود گفت؟
بزرگ شدی امیر خیلی بزرگ شدی
....همه اش از دیشب یادت که می افتم ناخوداگاه زمزمه می کنمطاقت بیار و مرد باش...اما بعد به خود بد و بیراه میگم که حرف مفت نزنم دیگه
بعضی وقتها کامنت نوشتن چه سخت می شود...
بود آیا که ز دیوانه خود یاد کند؟آنکه زنجیر به پای دل شیدا زد و رفت.
طاقت میارم نرگس خاتون ولی در مورد مرد بودن قول نمی دم...
طاقت اوردن که جدا از مردانگی نمیشه امیرجان... منظورم این بود که حتی طاقت اوردن شاید انتظار زیادی باشه در این موارد... نه که از تو بعید باشه
طاقت میارم...هر چند به خدا مرا به سخت جانی خویش این گمان نبود آبجی نرگس
چه میشه کرد بازی های زندگیه دیگه .منم همون که نرگس خوند طاقت بیار و مرد باش.و بعد هم زمزمه میکنم طاقت بیار و زن باش.نمیخواد که صدیا کسی بشنوه اینجا مینویسم که می دونم میخونه .
چه سخته مثلن رفیق بودن و کنار نشستن و فقط خوندن!!!!!
دوای توست دوای توست حافظ///لب نوشش لب نوشش لب نوش
ReplyDeleteدلم می خواهد رفیق باشم لااقل اگر مرهمی نیستم هرچند بی مایه و رقیق
ReplyDeleteبرای همه ی روزهای دلتنگی یک دوست ، چه میشود گفت؟
ReplyDeleteبزرگ شدی امیر خیلی بزرگ شدی
ReplyDelete....
ReplyDeleteهمه اش از دیشب یادت که می افتم ناخوداگاه زمزمه می کنم
طاقت بیار و مرد باش...
اما بعد به خود بد و بیراه میگم که حرف مفت نزنم دیگه
بعضی وقتها کامنت نوشتن چه سخت می شود...
ReplyDeleteبود آیا که ز دیوانه خود یاد کند؟
ReplyDeleteآنکه زنجیر به پای دل شیدا زد و رفت.
طاقت میارم نرگس خاتون ولی در مورد مرد بودن قول نمی دم...
ReplyDeleteطاقت اوردن که جدا از مردانگی نمیشه امیرجان... منظورم این بود که حتی طاقت اوردن شاید انتظار زیادی باشه در این موارد... نه که از تو بعید باشه
ReplyDeleteطاقت میارم...هر چند به خدا مرا به سخت جانی خویش این گمان نبود آبجی نرگس
ReplyDeleteچه میشه کرد بازی های زندگیه دیگه .
ReplyDeleteمنم همون که نرگس خوند
طاقت بیار و مرد باش.
و بعد هم زمزمه میکنم
طاقت بیار و زن باش.
نمیخواد که صدیا کسی بشنوه اینجا مینویسم که می دونم میخونه .
چه سخته مثلن رفیق بودن و کنار نشستن و فقط خوندن!!!!!
ReplyDelete