آقای دولت آبادی
دیشب من هم شنیدم که خطابت کردند کمونیست.از خشم پیچیدم به خودم.جواب این حرف را دادن آسان است،بلدم در حد خودم نسخه آن گوینده را بپیچم اما یادم آمد خود شما به ما درس آرامش دادید.یادم آمد جواب حملات را ندادید و گفتید وقتش حالا نیست.الان هم به تاسی از شما قصد پاسخگویی ندارم.فقط خواستم برایتان بنویسم تمام این بساط انتخابات را با یک تار موی سبیل زرد شده از سیگارتان عوض نمی کنم.که ایستادن ما پشت این یا آن کاندیدا از برای مصلحت است و دل دادنمان به شما از روی حقیقت.که در انتخابات عقل وسط می گذاریم و در محضر شما عشق،که عشق مگر چیزی جز غرش برنوی گل محمد،صدای چگور بیگ محمد،زیبایی مارال،صبر زیور،شیون بلقیس،شوریدگی نادعلی،سرگردانی ستار است؟رسم عاشقی را من و ما از تو آموختیم،در همان کوهپایه های کلیدر
چه باک حالا اگر شما را کمو-نیست بنامند و قتی با معجزه واژه ها، زندگی را مدام برای مان هست می کنید؟چه باک وقتی من و ما بر همین هستی دل بستیم؟
زنده باد
ReplyDeleteحمایتت میکنم. سخت است باور کنم آدمی که این همه دم از حقوق شهروندی میزند به این راحتی به نویسنده بزرگی مثل دولتابادی چنین برچسبی بزند.
ReplyDeleteموافقم!
ReplyDeleteچه باک دارد
ReplyDeleteعاشق زننگ و بدنامی
ضمن تشکر از حمایت ! جنابعالی از آقای دولت آبادی سوالی دارم: مگر کمونیست بودن سوای اینکه آقای دولت آبادی باشد یا نباشد جرم یا یک بیماری لاعلاج یا فحش یا تجاوز به حقوق دیگران است؟!!!
ReplyDeleteآقاي دولت آبادي نويسنده خوبي هستن، قبول... ولي دكتر سروش به عنوان پرچم دار امروز روشنفكري و دگر انديشي خيلي بزرگتر از ايشون و امثال ايشون هستن... حداقل اينكه دكتر سروش ترسي از شكستن تابوهاي فرهنگي ما نداره، ترسي از قرائت متفاوت از اسلام نداره
ReplyDeleteدوستان، ايران امروز به امير كبير بيشتر نياز داره تا كمال الملك
سلام
ReplyDeleteاتفاقا نباید از این چیزا گذشت. میرحسین اومده که کرامت و شخصیت تک تک ما حفظ بشه. اومده که من و تو و ما نادان و نفهم فرض نشیم!
اومده بگه وقتی تو یه دانشگاه با کامیون آدم میارن خالی می کنن تا پای حرف رئیس جمهورش بشینه یعنی اوضاع خیلی بده! می خواد بگه مهم تر از رفتارهای به اصطلاح فریبکارانه(به قول شمقدری) یه عده دانشجو, یه درد بزرگ, یه غم بزرگ و یه خطر بزرگ هست!
با اجازتون نظر استادنشانه شناسی درباره ی نشان سبز رو می نویسم. البته می دونم اینجا هیچ کس دربارش شک نداره:
ReplyDeleteانتخاب یک رنگ یعنی جمع نمودن افراد با یک نشانه ی واحد که سبب می گردد تا انرژی جدیدی به جمع تزریق گردد. سبز در این کانتکست به چند چیز اشاره دارد: مفهوم طبیعت, مفهموم حیات, زنده شدن موجودات که سبز شکل می گیرد,مفهوم آرامش, مفهوم امنیت و مفهوم صداقت. و از آنجا که رنگ ائمه نیز بوده است, مفهوم تقدس هم دارد. در تصور مذهبی سید بودن مفهوم دیگر همین سبز است. سبز رنگ حرکت نیز هست چون نشاط و پویایی را در خود دارد. این رنگ در همه گیر شدن و موج ایجاد کردن مفید بوده است. ما موسوی را با سبز می شناسیم, یعنی هر آنچه که سبز دارد قابل تعمیم به موسوی نیز هست. مهم ترین ویژگی سبز حیات است. موسوی مترادف با سبز و سبز مترادف با حیات است.
رها چه با حال بود کلی لذت بردم
ReplyDeleteمن شما را به بالاترین دعوت کردم گرفتید؟ جواب دهید؟
ReplyDeleteمی بینی وقتی نویسنده جماعت سکوت می کنند می گویند محافظهکار و وقتی حرفی بزند می گویند کمونیست... دولتآبادی سروش کروبی میرحسین احمدی و کرونومتر!... چه کسانی را شناختیم ما در این یک ماه. حافظه کجایی آی حافظه!
ReplyDeleteکی حالا تحقیر کرد اخوی؟ این ذهن دگم شماست که با تبلیغات مسموم جمهوریاسلامی پذیرفته کمونیست مساویست با فحش و پروندهسازی و برچسب زدن. دیگران مسئول ادبیات روزنامه کیهان نیستند که در ذهن شما نهادینه شده.
ReplyDelete