در این چند روزی که بنده تنوره کش-دقیقن تنوره کش-مشغول میرحسین یا حسین و این حرف هایم،انواع و اقسام گوشه و کنایه ها نصیب شخص شخیصمان شد و حتی دیشب دیدم یکی از دوستان مرحمت را به آنجا رسانده که برایمان پست اختصاصی نوشته و ما را دست انداخته و...کلن به به!
آمدم تنویر افکار عمومی کنم که بابا جان ها!یک وقت وهم برتان ندارد که من در ناصیه میرحسین، ماندلا و کنراد آدنائر را توامان دیده ام و شیفته او شده ام.نخیر!من خودم می دانم که اگر سقف ایده آل هایم در مورد کاندیدای ریاست جمهوری صد امتیاز داشته باشد میرحسین جایی حوالی پنجاه میایستد-بماند که هر چه خواستم برای مشخصات کاندیدای درونی ام،ما به ازای بیرونی بیابم نشد که نشد و باید بدهم یک کاندیدای اینطوری برایم بسازند-در هر حال من خودم می دانم که میرحسین از صد حداکثر پنجاه امتیاز می آورد اما این را هم می دانم میر حسین با توجه به ساخت سیاسی قدرت،این امکان را دارد که آن پنجاه امتیاز را محقق کند،در حالی که ممکن بود کاندیدایی بیابیم که مثلن از صد، هشتاد امتیاز داشته باشد و بیست نمره نتواند بیشتر محقق کند.سیاست میدان تلخ واقعیت هاست و نه جولانگاه آرمان ها و ایده آل ها
برای ختم کلام؛مثل ما بعد از دوران خاتمی مثل کسی است که سقوط کرده در چاه،از عرش خاتمی ما بر فرش محمود افتاده ایم،سقوط کردن به ته چاه ظرف کسری از ثانیه اتفاق می افتد و اسان است اما حالا که ته چاهیم،بالا رفتن از چاه زمان می برد و دشوار است.از قعر چاه محمود باید با رسنی بالا رفت که یکسرش در ته چاه باشد و سر دیگرش روی زمین جایی محکم.میرحسین آدم دوران گذار ماست.برای همین یکسری حرف هایش به دل نمی نشیند که کاش یادمان نرود رسن ما یکسرش اگر ته چاه نباشد هزار سال دیگر هم نمی شود از آن بالا رفت.از عصر احمدی نژاد یکسره نمیشود وارد عصر مثلن عبدالله نوری یا مهاجرانی شد،دوران گذار می طلبد.میرحسین مرد دوران گذار است
لازم به توضیح است که من اولم؟
ReplyDeleteشما که فریاد وااسفا سر داده اید ببینید اصلا می گذراند به همین هم برسیم بعد فکر ایده آل و آرمان کنید
ReplyDeleteممنون.جالب هستن بیشتر نوشته هاتون.
ReplyDeleteآقا کی دستتون انداخته؟من شخصا دوست دارم برم بخونم ببینم چی گفته.می شه لطفن لینکش رو بدین؟
ReplyDeleteایول ایول داش امیرو ایول
ReplyDeleteدلم برای نوشته هات. دل نوشته هات. یونگ نوشته هات. طنز نوشته هات تنگ شده. ول کن این انتخاباتو خسته شدیم بابا
ReplyDeleteمنم با عاطفه موافقم وسط این شلوغی سیاست یه زنگ دل(زنگ تفریح)می چسبه!
ReplyDeleteقربان شرمنده می فرمایید اربابَ!
ReplyDeleteببخشید من یک کامنت دیگر هم گذاشتم ولی جوابم را ندادین.نمی دونم چرا.من در مدتی که خواننده تان بودم خیلی کم کامنت گذاشتم و هرگز هم چیزی نژرسیده ام.اشکال سوال من چی بود؟
ReplyDelete