Thursday, December 10, 2009

به همین سادگی

آقای ریچارد لینکلیتر، در قبل از غروبش، روح آدمی را جادو می کند. کافی است طعم نشدن و نرسیدن و نبودن را در زندگیت چشیده باشی تا با بسیاری لحظه های فیلم همذات پنداری کنی، اما من قصد ندارم از نشدن، نرسیدن و نبودن بگویم، یادتان هست همان ابتدا سلین چه بی ادا و ساده می اید به کتابخانه ی شکسپیر، بی آنکه تو ی بیننده در آن دم بدانی دیگر هیچ چیز این دو زندگی مانند قبل نخواهد بود یا شاید نخواهد ماند. سلین ساده می آید، نه جستجویی در کار هست و نه تصادفی، سلین می آید بی هیچ حادثه ی خاص باشکوهی که شکوه خود در دل این آمدن است...بعد با خودم فکر کردم، آدم هایی هستند که به همین سادگی می آیند میان زندگیت، بی هیچ اسب سفید یا کفش سیندرلایی. ساده، آرام و به ظاهر بی دلیل می آیند میان زندگیت، می روی میان زندگی شان و دیگر تمام...هیچ چیز جهان بعد از این حضور دنج، مانند قبل نخواهد بود، تو عوض شدی، جهان عوض شده و این همه... به همین سادگی! 

11 comments:

  1. نمی دونم چرا من ماجرا رو انقدر ساده ندیدم امیر... برای من از همان اول هم ورای آن نگاه های به ظاهر آرام التهابی نهفته  بود.. تنشی که شاید یک چشمه اش را در راه خانه ی سلین در تاکسی دیدیم.. عطش خواستن، حسرت روزهای رفته، عصبانیت از مردهایی که اسمشان را باید گذاشت "جی آلفرد پروفراک"... تا حدی که سلین تصمیم گرفت از ماشین پیاده شود... از جس طلبکار شد.. بی قراری کرد در حالی که می دانست این وسط حقی ندارد...من از همان اول هم که نگاهشان به هم گره خورد همه ی این التهاب رو حس می کردم.. التهابی که پست پختگی سالیان مخفی شده بود... من حتی معتقد نیستم که آشنایی این دوتا ساده بود، اتفاقی بود، بر

    ReplyDelete
  2. برای همه شدنی بود.. نه...شاید در نگاه اول ماجرا ساده به نظر برسه... شاید این اتفاق بتونه بین هر دو نفری بیافته اما شاید این دیالوگ از فیلم روشنترین توضیح رو در این باره بده...که

    I guess when you’re young, you just believe there’ll be many people with whom you’ll connect with. Later in life, you realize it only happens a few times.”

    و قبول این حقیقت اصلا ساده نیست...

    ReplyDelete
  3. اوهوم به عرفان

    ReplyDelete
  4. این روزها که میگذرد شادم
    این روزها که میگذرد
    شادم که میگذرد
    این روزها
    شادم
    که میگذرد

    ReplyDelete
  5. همچين هم ساده نيست البته به نظر من!

    ReplyDelete
  6.  چون خیلی ساده شروع شده آدم قدرشو نمیدونه - مگه نه؟

    ReplyDelete
  7. بعضی از این اتفاقات ساده‌اند ولی می‌شوند مبدا تاریخ، زندگی را تقسیم می‌کنند به دو بخش قبل و بعد از خودشان.

    ReplyDelete
  8. سلام
    سلیقه سینمایی تون رو می پسندم. دارم یه آرشیو درست می کنم.اگه لطف کنید چند از آخرین و بهترین فیلم هایی رو که دیدید برام بگید که تو لیستم بزارم.ممنون می شم

    ReplyDelete
  9. همیشه همین جوریه. اون اتفاقی که همیشه منتظرش بودی در لحظه ای اتفاق می افته که اصلا شبیه اون لحظه موعود نیست

    ReplyDelete
  10. تعطیلی از آن جانب نبود پس! میل فرهنگی ایجاد شد.

    ReplyDelete