یک آدم هایی انگار اصلن طراحی شده اند که در زندگیت نباشند.وقتی شادی کنارت نیستند، وقتی غمگینی در آغوشت نمی گیرند،وقتی عصبانی هستی نمی شود سرشان داد زد،وقتی گریه می کنی محض رضای خدا در چند فرسخی تو هم نیستند...یک آدمهایی همیشه با نبودنشان زندگی تو را می سازند، آدم هایی که مثل سایه به روحت سنجاق شده اند اما هیچ وقت نیستند!
جل الخالق چه آدمهایی پیدا می شن
ReplyDeleteشرط می بندم تو هم نیستی برایشان! هستی؟
ReplyDeleteبه دل نشست حرفتون و امان از این آدمهای سنجاق شده به روح که هیچوقت نیستند.مثل کسی که به روح من سنجاق شده!و هیچ وقت نیست!!!!!!!!
ReplyDeleteآدمهای سنجاق شده به روح که هیچوقت نیستند ...چقدر این جمله ات رو دوست داشتم
ReplyDeleteآخ گفتی..آخ گفتی آی گفتی!!!...به امید فردای روشن برای من، تو و تمام مردم دنیا
ReplyDeleteمن می تونم سوال کتایون جان رو جواب بدم...یعنی حداقل قسمت مثالهاش رو.. حیف که کسی نمیشناسدشون
ReplyDeleteآدم های سایه ای؟!
ReplyDeleteهمیشه از آدم های سیاه بدم می امد
چی بگم؟ والله همینجوری اش هم آدمه های اصلی زندگی زیادن اگه قرار باشه همه سنجاقها بیان نزدیک خوب می شن قیچی و تیکه پارت می کنن و یا بر عکسش می شن پارچه و همه تنتو می پوشونن. پس همینجوری ش دنیا قشنگه نه؟
ReplyDeleteهیم.,
ReplyDeleteامیر حسین جان توی محل شما هنوز الله اکبر میگن؟ کم یا زیاد؟
ReplyDeleteپسر تو چرا ایقدر زیاد حرف دل منو میزنی!؟!!!!
ReplyDeleteاما باید بگم بعضی وقتا هم روح ما هست که نه به سایه او که به دل اون آدم سنجاق شده و رفته و دیگه روحی در کار نیست . . .
این نبودن . . . چه داغیی!
تاحالا از این آدما تو زندگیت بودن؟ انگار کارویژه شون اینه که وقتی بیان که تو می خوای ازشون کنده بشی و تا به این نتیجه رسیدی که بازم بهشون فرصت بدی فرار کنن یا اگه نه، بمونن اما بهت اینو هر دقیقه یادآوری کنن که روی من حساب نکنی ها..من تکلیفم هنوز معلوم نیست...با خودم...با دنیا...
ReplyDeleteهمیناست که آدم با خودش می گه من رو به این آدما پیوند دادن چه بخوام چه نخوام