Tuesday, September 9, 2008

اندر کرامات عشق 15 سانتی

یک آقایی که احتمالن محاسن بلند و تریپ خفن دارد شکایت کرده از محسن نامجو بخاطر توهین به ایات قرآن در آهنگ هایش.محسن نامجو هم برداشته یک جوابیه از فرنگ فرستاده تو مایه های ببخشید و در خاتمه از همه به ویژه مادرش عذر خواهی کرده که به قرآن توهین فرموده...حالا کمدی و تراژدی نهفته در این بخش ماجرا به کنار.یک اقای دیگری دچار جسوف شده و برای لحظاتی چند ارنستو چه گوارا را با محسن نامجو اشتباه گرفته و پس از دیدن غلط نامه لایت برادر محسن فغان برآورده که ما میخواستیم به یاری تو بترکانیم و «...چون تشنه ایم برای شنیدن، چون خسته ایم از انسان فرض نشدن، و باور کردیم که تو دردهایمان را از حنجره با قلبت نعره می کشی. چشم بر این ستم فرهنگی که بر موءلفان وهنرمندان این سرزمین میرود میبندی و با کمال افتخار سانسور دولتی را مجاز میشماری و امروز به توبه مینشینی.آی محسن دوست داشتنی. کاش در همان کوچه- باغ های خراسان میماندی و کشف نمیشدی.کاش شاگرد حاج قربان نبودی. امروز حتی از آن عشق پانزده سانتی که به تو داشتیم نیز دیگر خبری نیست عزیز .ما از تو عذر میخواهیم که اشتباه فهمیدیمت.ما از تو عذر میخواهیم که با ترانه هایت زندگی کردیم و حق وحساب نپرداختیم...» و الخ


خلاصه اش کنم انگار این بیماری که کسی را در خیالمان بزرگ کنیم و اگر یکجایی از آن تصور خیالی ما خارج شد سرتا پایش را قهوه ای بدجور مسری شده این روزها.همین قدر عرض کنم خدمت این حضرت اجل که محسن نامجو اگر مثل شیر میغرید که خوب کردم اصلن آنطور آیات را تلاوت فرمودم به جان عزیزت دیگر محسن نامجو نبود که نبود.نامجو از اول همین بود رند و خوش نشین و اهل حال و لحظه حال .آن کسی که شما دنبالشی هر چه که اسمش باشد نامجو نیست قربانت بروم.بعدش هم برای خودت میگویم یکجور هایی قضیه عشق ١۵ سانتی به محسن نامجو را پس بگیر.میدانی یک ذره توی در و همسایه خوبیت ندارد!


پی نوشت:در همین راستا حضرت استادی فرموده اند

16 comments:

  1. رضا قاری زادهSeptember 9, 2008 at 9:20 AM

    دو سانت بالا دو سانت پایین جوش بده بره ارباب ... انقدر تشکیک نکن ... دل ما وسواسیه ها

    ReplyDelete
  2. من اصلا نمی فهمم مگه خدا روی زمین متولی داره که اینها به خودشون اجازه می دن از جانب خدا از قران دفاع کنند اگه هم متولی داشته باشه هم خود آقا هستند پس دیگه این جوجه متولی ها چی میگن این وسط من نمی فهمم.. بعدترشم آقا جان شما اگه دلتون برای قران سوخته بیاین یکم برای من جوون بی سواد ابهام زدایی کنید از قران که اینجوری حیرون و سرگردون نمونم

    ReplyDelete
  3. عنوان وبلاگ مجاز از عنوان پست بود... آرایه رو برو تو نخش!

    ReplyDelete
  4. جسارتا و روم به دیفال بنده منظور عشق 15 سانتی را نفهمیدم. کسی روش میشه توضیح عنایت کنه بفرماد؟

    ReplyDelete
  5. جسارتا و روم به دیفال بنده منظور عشق 15 سانتی را نفهمیدم. کسی روش میشه توضیح عنایت کنه بفرماد؟

    ReplyDelete
  6. جسارتا و روم به دیفال بنده منظور عشق 15 سانتی را نفهمیدم. کسی روش میشه توضیح عنایت کنه بفرماد؟

    ReplyDelete
  7. اتفاقا من خیلی خوشم اومد این نامجو عذرخواهیشم منحصر به فرده.  یه جوری همچین خل دستانه اومد گفت ببخشید که من یکی بخشیدمش حالا مادرش رو نمی دونم

    ReplyDelete
  8. وای وای خیلی خندیدم!!!!

    ReplyDelete
  9. من نمی دونم ما کی میخوایم دست برداریم از این قهرمان ساختن و پای بت خودساخته زانوزدن و برای شکسته شدنش زار زدن؟
    این مقدس سازی و قدس بازی نفس همه رو گرفته و مغز همه رو فلج کرده حتی اگر از شر مذهب خلاص بشیم از دست این "امر قدسی" خلاص نمی شیم و هی می گردیم دنبال یه چیزی که بهش دخیل ببندیم!

    ReplyDelete
  10. آقا من با عذر نامه محسن خیلی حال کردم. دقیقا" همون چیزیه که گفتی رند و رند و رند ... این قهرمان سازی هم مرضیه که داریم کاریش نمیشه کرد ...

    ReplyDelete
  11. من اول این پست را خواندم بعد قبلی را حالا هی دارم فکر میکنم بروم این کلاس ورزشها را تعطیل کنم بچسبم به همان فکر کردن!! هم دردسرش کمتر است و هم ظاهرن کلاسش بالاتر!! فقط خواهش دو روز بعد نیایند بگویند اشتباه شده اصلن هر کی باهوشتره و روشنفکرتره لاغرتره ها اونوقت دیگه من کاری از دستم برنمیادها!!!
    در باب این پست هم ..... بنده ترجیح میدم سکوت کنم چون طبق معمول اصلن انگاری تو باغ نیستم

    ReplyDelete
  12. من اول این پست را خواندم بعد قبلی را حالا هی دارم فکر میکنم بروم این کلاس ورزشها را تعطیل کنم بچسبم به همان فکر کردن!! هم دردسرش کمتر است و هم ظاهرن کلاسش بالاتر!! فقط خواهش دو روز بعد نیایند بگویند اشتباه شده اصلن هر کی باهوشتره و روشنفکرتره لاغرتره ها اونوقت دیگه من کاری از دستم برنمیادها!!!
    در باب این پست هم ..... بنده ترجیح میدم سکوت کنم چون طبق معمول اصلن انگاری تو باغ نیستم

    ReplyDelete
  13. دیروز آقای میلانی یک حرف هایی راجع به آقا محسن میزدند که فکر کنم این بنده خدا رنگ ایران رو هم نبینه دیگه.

    ReplyDelete
  14. چه حرفااااااااااا.

    ReplyDelete
  15. رضا قاری زادهSeptember 10, 2008 at 8:12 AM

    ارباب کجایی خبری ازت نیست ؟!!
    ژاشو برو ببین امیر احمد چی کار کرده با شعر جدیدش ... بلکه تعصب برادرانه تان تحریک شد لااقل جهت لینک شعر هم که شده یه سری بزنین اینجا

    ReplyDelete
  16. رضا قاری زادهSeptember 10, 2008 at 8:12 AM

    ژاشو = پاشو

    ReplyDelete