اشک تنهایی شرم اگر در جمع نگذارد منِ شیدا بگریم سوی خلوت می گریزم تا مگر تنها بگریم اشک را گه عقده سازم در گلوگاهی ز دیده ریزمش با خون دل بر خاک و چون مینا بگریم همچنان برفی که صبح از خنده ی خورشید گرید خنده بر کنج لبت هر گه که گیرد جا بگیرم بی وفا این رسم یاری نیست کاندر شب گشایی چون صدف آغوش به هر غیر و من دریا بگریم خنده بر طالع زنم گاهی ، گهی بر خویش گریم بی تو من امشب نمی دانم بخندم یا بگریم ؟ ایکه گفتی گریه کن در شام جانسوز ِ جدایی غرق سیلاب سرشکم باز هم آیا بگریم ؟ در سکوت شامگاهان بر مزار آرزوها گوشه ای بنشینم و چون شمع ، بی پروا بگریم بد تر است امروزم از دیروز ای مهر دلارا نی عجب امروز اگر در ماتم فردا بگریم کس به حال دل نیندیشد « صلاحی » وای بر من باز باید گوشه ای بگریزم و تنها بگریم - عمران صلاحی –
پس از چهار هفته ناکامی،بردن تیم اکبر اوتی اون هم اگر به فرض محال قبول کنیم که گاو بندی توش نبوده واقعا این چنین شما را سر خوش کرده؟ چه به روزتان آمده که این قدر سطح توقعتان از تیمتان حقیر شده؟البت برای هواداری که دو هفته تیمش را ماقبل آخر دیده و تمام فصل قبل برای فرار از سقوط جنگیده حضور در کمر کش جدول باعث مسرت خواهد شد،علی ایها حال تبریکات من را بپذیرید.
امیر خان جان من با خودم عهد کردم دیگه لااقل برای نیمه ی پایین جدول کری نخونم ولی خوب توی تیت این پستت یه نکته ی باریک تر از مو بود که مثل همه ی حرفهای حکیمانه ات بدجوری به دل من یکی نشست ... رستاخیز قهرمان ... با فرض اینکه قبول کنیم امیرجان یادشه آخرین قهرمانیشون تو لیگ مال چند سال پیشه و این کلمه ی قهرمان را بذاریم پای ذوق مرگی بعد این همه فلاکت باز هم این خود کلمه ی رستاخیزه که زستاخیز می کنه این وسط ... در واقع رستاخیز این قهرمانتون یعنی اعتراف به اینکه قهرمان شما تا حالا دراز کش تشریف داشتند ... حالا کی بوده و کجا بوده و چطور بوده و دمر بوده یا طاق باز این رو دیگه الله اعلم بالصدق والصواب
حال میکنین با گاوبندی شش تا زدین به تیم دوم خودتون که اتفاقا مربی تون مربی سابقش بوده و اتفاقا با مدیر عاملش هم میونه اش خوبه و باز هم اتفاقا مدیر عامل اونا عاشق سهام باشگاه شماس و چه اتفاقات میمون و مبارکی که دل رفقای ما را اینقدر شاد کرده بعد این همه وقت فلاکت
آبی جماعت چرا از خودش دفاع نمی کنه؟ چرا این لکه ننگ رو از پیشونیتون پاک نمی کنید؟ چرا نمی گید که شفیع زاده با قلعه نوعیی رفیق گرمابه و گلستان هستند؟ ولی ماه هیچ وقت پشت ابر نمی مونه.
اشک تنهایی
ReplyDeleteشرم اگر در جمع نگذارد منِ شیدا بگریم
سوی خلوت می گریزم تا مگر تنها بگریم
اشک را گه عقده سازم در گلوگاهی ز دیده
ریزمش با خون دل بر خاک و چون مینا بگریم
همچنان برفی که صبح از خنده ی خورشید گرید
خنده بر کنج لبت هر گه که گیرد جا بگیرم
بی وفا این رسم یاری نیست کاندر شب گشایی
چون صدف آغوش به هر غیر و من دریا بگریم
خنده بر طالع زنم گاهی ، گهی بر خویش گریم
بی تو من امشب نمی دانم بخندم یا بگریم ؟
ایکه گفتی گریه کن در شام جانسوز ِ جدایی
غرق سیلاب سرشکم باز هم آیا بگریم ؟
در سکوت شامگاهان بر مزار آرزوها
گوشه ای بنشینم و چون شمع ، بی پروا بگریم
بد تر است امروزم از دیروز ای مهر دلارا
نی عجب امروز اگر در ماتم فردا بگریم
کس به حال دل نیندیشد « صلاحی » وای بر من
باز باید گوشه ای بگریزم و تنها بگریم
- عمران صلاحی –
ایمیلت دریافت شد .
ReplyDeleteمتشکرم
سلام وبلا گ عالی دارید بهتون تبریک میگم
ReplyDeleteاگه میشه به وبلاگ منم سر بزنید
من از الان منتظر دربی هستم تا پرسپولیس با افشین قطبی نازنین رو مقهور کنیم!
ReplyDeleteبا این بازی قهرمان رو به خاطر همه ی اون سه تا باخت گذشته می بخشیم و به فرداها امیدواریم...
ReplyDeleteمبارک باشه
ReplyDeleteااا یه گل دیگه هم زد پس.,
ReplyDeleteمی بینم که قرمزها بد جوری منفعل شدند!!!!
ReplyDeleteآقا به جاي اين حرف هااااا پاشو برو به وبلاگ اون (پشت پنجره من) سر بزن 4 چيز ياد بگيري واسه زندگي....فوتبال به چه دردي مي خوره!
ReplyDeleteپس از چهار هفته ناکامی،بردن تیم اکبر اوتی اون هم اگر به فرض محال قبول کنیم که گاو بندی توش نبوده واقعا این چنین شما را سر خوش کرده؟ چه به روزتان آمده که این قدر سطح توقعتان از تیمتان حقیر شده؟البت برای هواداری که دو هفته تیمش را ماقبل آخر دیده و تمام فصل قبل برای فرار از سقوط جنگیده حضور در کمر کش جدول باعث مسرت خواهد شد،علی ایها حال تبریکات من را بپذیرید.
ReplyDeleteبعله مثه اينكه بپاخيزيدند
ReplyDeleteامیر خان جان من با خودم عهد کردم دیگه لااقل برای نیمه ی پایین جدول کری نخونم ولی خوب توی تیت این پستت یه نکته ی باریک تر از مو بود که مثل همه ی حرفهای حکیمانه ات بدجوری به دل من یکی نشست ... رستاخیز قهرمان ... با فرض اینکه قبول کنیم امیرجان یادشه آخرین قهرمانیشون تو لیگ مال چند سال پیشه و این کلمه ی قهرمان را بذاریم پای ذوق مرگی بعد این همه فلاکت باز هم این خود کلمه ی رستاخیزه که زستاخیز می کنه این وسط ... در واقع رستاخیز این قهرمانتون یعنی اعتراف به اینکه قهرمان شما تا حالا دراز کش تشریف داشتند ... حالا کی بوده و کجا بوده و چطور بوده و دمر بوده یا طاق باز این رو دیگه الله اعلم بالصدق والصواب
ReplyDeleteحال میکنین با گاوبندی شش تا زدین به تیم دوم خودتون که اتفاقا مربی تون مربی سابقش بوده و اتفاقا با مدیر عاملش هم میونه اش خوبه و باز هم اتفاقا مدیر عامل اونا عاشق سهام باشگاه شماس و چه اتفاقات میمون و مبارکی که دل رفقای ما را اینقدر شاد کرده بعد این همه وقت فلاکت
ReplyDeleteآبی جماعت چرا از خودش دفاع نمی کنه؟ چرا این لکه ننگ رو از پیشونیتون پاک نمی کنید؟ چرا نمی گید که شفیع زاده با قلعه نوعیی رفیق گرمابه و گلستان هستند؟ ولی ماه هیچ وقت پشت ابر نمی مونه.
ReplyDelete