۱-جناب اقای کنت دراکولای عزيز،اينجاب امير حسين.کاف استدعا دارم در ازای دريافت تمام پس اندازم که معادل ۳۰۰ يورو ميباشد به تهران تشريف اورده و اقدام به نوشيدن خون زنک ابلهی به نام دی جی مريم نماييد.صدای نفرت انگيز اين خانم وقتی که ميخواند«ميشکنم غرور غرور ،ميمونم صبور صبور...»هنگاميکه با تصوير کسی توام ميشود که چشمها را بسته،سيگار روشن در دست،سر به سوی سقف زپرتی آپارتمان بلندومثلا ميرقصد، اين تتمه جان مضمحل بنده را آتش ميزند.پيشاپيش از مساعدت شما سپاسگزارم.
۲-صادق باشم و شفاف،مردی که اجازه دهد جان مضمحلش اينگونه بسوزد مستحق آنست که لخت مادرزاد به چارميخش کشندو به عضو شريفش آب پنير مالندو او را بين يک گله موش گرسنه روزه دار به عنوان افطار رها کنند.تقبل الله برادر موش!
۳-اين روزهای کوفتی،وقتی به ازدحام خيابان مثلا خوشبخت مينگرم.چنان از مردمی که مثلا خوشبخت و عاشق،عاشق و خرسند از کنارم ميگذرند حرصم ميگيرد که دلم ميخواهد تمام آقايان رهگذر را ختنه مجددو تمام بانوان عابر را...اه...اه...شما فرض کنيد خفه نمايم.
۴- من زنجموره ميکنم پس هستم.من مزخرف مينويسم پس هستم.من سقط ميشوم پس هستم.من مازوخيسم مزمن حاد دارم پس هستم.دکارت عزيز!آنقدر...پس هستم خرجت ميکنم تا تن خودت در گور که هيچ،تن عمه بزرگوارت در قبر هم به سماع عربی در بيايد.من ول کن معامله ات نيستم دکارت جان-تصور بفرماييد دکارت محترم را که عقب عقب رفته زار ميزند :آقا معامله ام رو ول کن،اه ميگم ول کن معامله رو...قباحت داره...
سلام امير حسين ک. من جيش دارم پس هستم ...ببخشيد اصولا بعد از خوردن ترشی بندری بنده جيش ميگيرم .. با اينحال براتون آرزوی زندگی بهتر از خودم (زندگی در جهنم زرد ) دارم. قربان شما ...منوچهر...نه امير حسين ... نه همون منوچهر
ReplyDeleteپس منم احمقم چون از اين آدمهايی که الکی ادای خوشبختی در ميارن منزجرم
ReplyDeleteمنم ترسوم پس هستم...اگه نبودم به اين زندگی نکبتيم يه پايان تراژيک ميچسبوندم...
ReplyDeleteمن هيچ پخی نيستم پس هستم
ReplyDeleteامیر!از روز اولی که با اين مردک چند متري آشنا شدم . مثل چراغ راهنما می مونه. می زنه بعد نمی زنه. هست و نيست.يهوی زنگ می زنه فردا زنگ بزن برنامه بزاريم. بعد که زنگ می زنی گوشی رو بر نمی داره:)) عالمی داره .اين سينا.من که ديگه عادت کردم به اينم کاراش .خوش باشی
ReplyDeleteعجب؟!مثل اينکه حالت بدتر شده؟؟عفت کلامت کجا رفته؟؟؟
ReplyDeleteسلام . باز قاطيتی . چی شده ؟ . نميدونم چی بايد بگم
ReplyDeleteآقا من بابت پستت قبلت خيلی عصبانی ام ولی چون الان خستگی جسمی و روحی اجازه بحث رو بهم نمی ده ( با تمام خستگی ام الان بايد برم کلاس :(( ) می ذارم برای يه فرصت مناسب .... امير جان کاری نکن اولين مرد قربانی پيشنهادی نگاه تو باشی !!!
ReplyDeleteتو این يادداشت با همه چی مخالفينا....
ReplyDeleteبازم سلام . محض اطلاع ما کسی را تور نزديم خودشان مجذوب وبلاگ پر محتوای ما شدند من هم که به خودم تعلق ندارم. اما بعد شما بياييد ما هر چه تو گويی آن کنيم. احساسات خواهرانه ام قلنبه شده.
ReplyDeleteسلام . اول اينکه اره . گرگانی هستم . دوم اينکه نه نتونستم جمله ات رو بفهمم . ما ادمای با کلاس رو به مازندرانيها چيکار ؟؟؟؟ (:
ReplyDeleteسوم اينکه درباره اين دی جی نمی دونم چی باهات شديدا موافقم . اين دراکولا ها رو ولشون کن . وعده سر خرمن ميدن . بيا خودم و خودت دست بکار شيم ...
ReplyDeleteحاج اقا . تو کله ات داغه به مردم چيکار داری . مثل من حتی الامکان از خونه نرو بيرون که مجبور نشی هفت جد و اباد مردم رو به سيخ بکشی . دهه !!!
ReplyDeleteدر اخر اينکه : من هستم ! و مساله مهم اين است !!!
ReplyDeleteمنم همين ورا يه جائی هستم .. البته جای خاصی ندارم .. امير خان ممنون از پيشنهادت ..
ReplyDeleteما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم
ReplyDeleteغم هجران تو را چاره ز جایی بکنیم
دل بیمار شد از دست رفیقان مددی
تا طبیبش به سر آریم و دوایی بکنیم
اين حافظ هم به فعل مورد علاقه تو علاقه مند بود ها .تازه متوجه ایم موضوع شدم شدم
سلام ... بازم که هوای نوشتهابری شد ... اگه وقت کردی اراجيف جديد من رو هم بخون ... موفق باشی
ReplyDeleteسلام امیر ممنونم که بهم سر زدی. جالب بود من نیتم خیر بود!! پس مایه رو قبلا به خود آقا پیاده شدم. بازم اون طرفا بیا. ولی حالا چرا به این ؛دی جی مریم عزیز محبوب قلبها؛ گیر دادی؟! بده ملت میخوان مسافر کشی کنن نوارشو میزارن مسافر ها حال کنن؟؟!! اگه ایندفعه معلممونو دیدم که داره مسافر کشی میکنه بهش میگم که حتما این نوارو جهت رفا حال مسافران عزیز به صورت آهنگ های در خواستی بخش کنه. بعدش جریان این معامله ی دکارت چیه؟؟ بابا اون بنده خدا رو اذیت نکن
ReplyDeleteمن معامله ی دکارت را گرفته ام پس هستم!
ReplyDeleteيه ضرب المثل اسکيموئی ميگه : آدم خوش معامله شريک مال مردمه . اين عمو دکارت ما هم مثل اينکه آدم خوش معامله ای بوده . شراکتتون مبارک امير جان .
ReplyDeleteدرسته :)می دونی امير علت اين که همديگه رو درک می کنيم( تو این محیط و بین دوستان ) و با نوشته های هم احساس نزدیکی می کنیم همينه که دردهامون شبيه همه ............... :)
ReplyDeleteسلام...سلام...آقا اينم سند کتبی!!!!!!
ReplyDeleteحيف که حال و حوصله دعواهای نژادپرستانه رو ندارم اما با اون قسمت که درد و بلام بخوره تو سرت موافقم !!!! (: ................ (just kidding)
ReplyDeleteمطمئنی که همه خوشبخت و خرسندند؟؟؟مثلا منو ببينی می فهمی که نيستم.....اما خب منم حرصم ميگيره.
ReplyDeleteاین خانم هم یکی از صدها فاجعه در عالم موسیقیه....این روزها اصولا بهتره بیخیال خیلی چیزها شیم....
ReplyDelete