پیش نوشت:هفته پیش بود به گمانم، شبی برای دوستی داشتم توضیح می دادم من هم تجربه ی ترک کردن داشته ام هم تجربه ترک شدن، برای همین معمولن هر دو سر ماجرا را می فهمم و درک می کنم و می دانم بر خلاف آنچه که به نظر می رسد، آن که رفته هم چندان حال و روز خوشی ندارد. آسان نیست فکر کنی آن «تو» ی بد ترانه ها حالا یعنی خودم، یعنی من...بعد به نظرم رسید شریک شدن تجربه ام شاید به کار کسی بیاید:
١- شفاف باشید. می دانم در آن فضای مه آلود شفافیت دشوار است اما بگذارید آدم آنسوی رابطه بداند در چه شرایطی هستید، تردید کرده اید یا هر چه. بدترین تجربه تمام ایامم وقتی بود که نمی دانستم دقیقن دارد چه بلایی سرم می آید، نه وقتی که فهمیدم ترک شده ام.
٢- قاطع و صادق باشید. سخت است با آن پشتوانه عاطفی به کسی گفتن که ببین نمی خواهمت ولی رنج این صداقت به نظرم خیلی کمتر از پیچاندن کسی، بهانه جویی کردن از او و یا هزار و یک ماجرای مشابه است. یکبار جایی که باید می گفتم ببین تو را نمی خواهم هزار و یک بهانه آوردم و مزخرف گفتم تا همین یک جمله ی کوتاه را نگویم. وقتی ماجرا عاطفی است طرف مقابل به هر دستاویزی متوسل می شود تا بماند و رابطه را نگه دارد، وقتی رابطه از نظر شما مرده، ماجرا را نپیچانید و امید بی هوده به کسی ندهید
٣- ادای آدم خوبه را در نیاورید. زخم زده اید بابا جان ها، شوخی که نداریم. زخم زدید و این زخم مدید زمانی خون چکان خواهد بود، تمامش که کردید دیگر تمامش کنید. هر از چند گاهی فیلتان یاد هندوستان نکند که ژست روشنفکری و اینها بگیرید و حال طرف مقابل را بپرسید و ما چقدر باحالیم بازی در آورید. دخل طرف را اورده اید حالا بگذارید عزاداریش را بکند، رهایش کنید هی برندارید اس ام اس بفرستید که خوبی؟ زهرمار و خوبی...به شما چه اصلن؟ من خودم امیرحسینی را یادم می اید که زده بود دو سال زندگی کسی را پودر کرده بود بعد داشت بهش کتاب معرفی می کرد که مثلن زود تر سرپا شود. آدم انقدر خر؟
۴- به طرف مقابل فرصتی بدهید که اگر خواست گلایه هایش را به شما بگوید. این بهترین کاری است که می شود برای آدمی که ترکش می کنیم انجام داد. بگذاریم حرف بزند، داد بکشد، دلش خواست فحش بدهد و...این البته مرزی دارد. نگذارید کسی که ترکش کرده اید آزارتان بدهد. آدم به ماهو آدم بودنش اشتباه می کند، بهایش را هم می دهد، اشتباه کرده اید دیر یا زود بهایش را هم می دهید، دیگر دلیلی ندارد مازوخیسمتان عود کند و بگذارید تحقیرتان کنند و آزارتان بدهند که مثلن بتوانید به خودتان بگویید تاوانش را داده اید
۵- با خودتان مهربان باشید. آدم ها رابطه را شروع می کنند برای خود رابطه نه برای رساندن رابطه به جایی خاص. این اصل ساده را یادمان می رود و هزار جور باید خرج رابطه می کنیم، نکنید خوب. آدم همیشه ممکن است در برآورد خودش و توقعاتش و طرف مقابل رابطه، اشتباه کند، جرم که نکردید، گیر بیش از حد به خودتان ندهید. روزگار خودش چپقتان را چاق می کند، شما دیگر با روزگار متحد نشوید. با خودتان مهربان باشید و صبور... می گذرد، به خدا می گذرد!
پی نوشت: آتیه بانو نوشته«:وقتی که رابطه ای را ترک می کنیدء به همان نازکی باشید که آن را آغازیده اید.شایدصبح دیگری در راه نباشد برای ما .هیچ چیز در این جهان پایا نیست» با خودم فکر کردم این خود همه ی آن حرفهاست که من کوشیدم بگویم. به همان نازکی باشید. مرام نازک بودن را داشته باشید.