سلام داش امير من مثل هميشه چند تا فاز عقبم. اين مطلب قبلي رو تازه خوندم و جيگرم کباب شد انشاا.. که خدا بهت صبر بده برادر. راستی چرا پاسپورت نداری . مگه شر سربازيه رو نکندی؟
سلام. يه چيزو می دونی؟ شما مردها زود بی تابی کردن از يادتون ميره خيلی خيلی زود!!! شما مردها می تونيد با يه نفس داغ داغ اين مه رو هم از بين ببريد. اينو می دونستی؟
باز خوبه تو يکی رو داری که دلت برای گم شدن در مه مبهم چشماش،بی تابی کنه! راستی فیلم رو دیدی؟ شاید با دیدنش نظرت در مورد پست من عوض شه. تصور می کنم زبون الکن من باعث سوءتفاهم شده.
برای اون نوشته ی ایتالیک اول پست ..دلم می خواد لینک بدم به نوشته ای از خودم. اما من کی هستم؟ نمی دونم...و اون نوشته کجاس؟ آدرسشو بلد نیستم...(دنیای ما گاهی چه مسخره است دوست... مثل دیروز تو... منم به همون فضاحت گذرنامه ندارم اما جای شکرش باقیه که از اون پیشنهاد ها هم بهم نمیشه!!!)
amir ye jok...yebar ye kerme abrishame dashte dore khodesh abrisham mibafte X mizane javgir mishe polivar mibafe..........yah! yah! yah!,,,hey man migam beyn kelasa enghadr fasele nandazin..goosh nemidan..ey baba
همین؟ / مگر این خودش کمه؟
ReplyDeleteکمی «مه» ميخواهم!
ReplyDeleteاينا رو از خودت در کردی؟ بابا ايول ، بابا دمت چيز
ReplyDeleteهمين ؟ دل آدمو آشوب ميکنی و همين ؟
ReplyDeleteچه چشمای خوشگلی داره...
ReplyDeleteپست قبلی تو که خوندم ....بلند شدم راه رفتم ...يه دور دور خونه زدم...................................................امان از دست اين داداشا
ReplyDeleteآخي ، امير !
ReplyDeleteدل منم براش تنگ شده ، اين پست كوتاه اشك منو دراورد ...
من ميخوام چله نشين چشماش بشم ... // آره اون موضوع خيلی بحث داره. من فکر ميکنم دخترک ديگه راهش کج شده ...
ReplyDeleteسلام داش امير من مثل هميشه چند تا فاز عقبم. اين مطلب قبلي رو تازه خوندم و جيگرم کباب شد انشاا.. که خدا بهت صبر بده برادر. راستی چرا پاسپورت نداری . مگه شر سربازيه رو نکندی؟
ReplyDeleteدوس داشتم خيلی....امير ...دلم تنگه ...زوربای يونانی رو با چه مترجمی بخونم؟
ReplyDeleteدلم واسه گم شدن هميشگی تنگه .اينو چی کار کنم.امير دل من بد تنگه همين!!!
ReplyDeleteسلام . چشمم روشن حرفای شديدا بودار ميزنی .
ReplyDeleteسلام. يه چيزو می دونی؟ شما مردها زود بی تابی کردن از يادتون ميره خيلی خيلی زود!!! شما مردها می تونيد با يه نفس داغ داغ اين مه رو هم از بين ببريد. اينو می دونستی؟
ReplyDeleteمی دونی چرا اون کامنت قبلی رو برات گذاشتم چون آخرش نوشته بودی همين به نظرت چيز کمی بود نوشتت؟!!!
ReplyDeleteبعضی وقتا گم شدن کلی لذت داره.....
ReplyDeleteمن دلم واسه يه مبهم خيلی تنگه... مهی که بشه بیاينکه تلاش کنی توش گم بشی و حالا حالا هم پيدا نشی...
ReplyDeleteامير جان سلام خوشحال شدم که من رو فراموش نکردی / راستش مشغليه کاريم زياد شده وقت کم آوردم به هر حال مخلصيم .....
ReplyDeleteهی! معلومه چت شده؟ کاری نکن قيد کار و زندگی رو بزنم و ۶۳ تومن پول بیزبون رو حرومت بيام تهرون ببينم حرف حسابت چيه ها!!!
ReplyDeleteباز خوبه تو يکی رو داری که دلت برای گم شدن در مه مبهم چشماش،بی تابی کنه!
ReplyDeleteراستی فیلم رو دیدی؟ شاید با دیدنش نظرت در مورد پست من عوض شه. تصور می کنم زبون الکن من باعث سوءتفاهم شده.
نازی جان اون همين اخر يعنی الان و تو اين لحظه اکنون،فقط همينو ميخوام!ربطی به نفس داغ و اينا هم نداره...
ReplyDeleteبرای اون نوشته ی ایتالیک اول پست ..دلم می خواد لینک بدم به نوشته ای از خودم. اما من کی هستم؟ نمی دونم...و اون نوشته کجاس؟ آدرسشو بلد نیستم...(دنیای ما گاهی چه مسخره است دوست... مثل دیروز تو... منم به همون فضاحت گذرنامه ندارم اما جای شکرش باقیه که از اون پیشنهاد ها هم بهم نمیشه!!!)
ReplyDeleteamir ye jok...yebar ye kerme abrishame dashte dore khodesh abrisham mibafte X mizane javgir mishe polivar mibafe..........yah! yah! yah!,,,hey man migam beyn kelasa enghadr fasele nandazin..goosh nemidan..ey baba
ReplyDeleteگم شدن تو مه چشماش وقتی دستش لای موهامه ..........
ReplyDeleteاه اه اه منم ولم کنند رمنس بالا ميارم ها !!! ((:
ReplyDeleteشما عجالتاً برو پاسپورتت رو بگير كه از نون شب واجبتره. حيف اون كلاسه كه مفت و سلم از دست دادين.
ReplyDeleteگم شدن در چشمايش و مه....کی می تونه تو چشم کسی گم شده عزيز....اينا همه ضعره شعر هم در بهترين حالتاش برا پول گفته شده
ReplyDeleteضعره= شعره.....همين
ReplyDeleteسلام..خوبی....دلم برای گم شدن در مه مبهم چشمانت،بی تابی ميکند....چشمان کی؟؟؟؟؟؟؟؟
ReplyDeleteمعلوم با چشم خيلی حال ميکنی...
ReplyDeleteبی پاسپورت زشته ها!!!
ReplyDeletehamin+e=hamine...................
ReplyDelete...در فاصله بين خواب و بيداری/
ReplyDeleteحرفهای قشنگی ميشنوم/
با بالا آمدن خورشيد اما.../
...همه کلمات بخار می شوند...
نکنه عاشقی ؟!
ReplyDeleteاگه اينو بخونه حتما ذوق مرگ ميشه ...نه؟
ReplyDelete