Friday, September 6, 2013

شاه به روایت میلانی

تجربهء خواندن کتاب شاه نوشتهء دکتر عباس میلانی برایم ناامید کننده بود. اصلن بنا به تجربه هر وقت من فیلم یا کتابی را با توقع و شور زیاد شروع کردم سرآخر سهمم شد دل‌زدگی. اولین گرفتاری کتاب این است که برای آدمی که قبلن در مورد محمدرضا پهلوی خوانده باشد حرف جدیدی ندارد. دومین مسالهء مهم به گمانم این است که کتاب نتوانسته با خودش یک‌دل شود که می‌خواهد تاریخ پهلوی را روایت کند یا زندگی‌نامهء شاه و بعضی‌وقتها میان این دو مردد و معلق باقی می‌ماند. سوم اینکه فضاهای مهمی از زندگی محمدرضا پهلوی ناگفته باقی می‌ماند یا سرسری از کنارش عبور می‌شود. مثل شاه و رفاقت‌هایش؛ شاه و زنان زندگیش و شاه و عشقش به اسلحه
  به نظرم نمی‌شود آخرین شاه ایران را شناخت و از اشرف، فردوست، علم و  طوفانیان حرف نزد یا فقط به اشاره‌ای بسنده کرد. من اگر قرار بود شخصیت شاه را برای مخاطب ایرانی باز کنم می‌رفتم سراغ این چهار نفر و به تبع آنها درمورد ناکامی ازلی شاه در زندگی عاشقانه باز زنان و حسرتش در این فضا... اینکه چطور در تمنای قدرت «کاتالوگهای تسلیحات را با همان ولعی ورق می‌زده که بقیه مجلهء پلی‌بوی»...ترس همیشگیش از سایهء پدر و تنهایی تلخش
کتاب میلانی به بعضی از این موارد یا نمی‌پردازد و یا آسان از کنارشان عبور می‌کند. سرجمع اگر تازه می‌خواهید دربارهء محمدرضا پهلوی بدانید کتاب با لحن رواییش پیشنهاد خوبی است اما اگر به جد اهل مطالعه در مورد دوران پهلوی هستید چیز دندان‌گیری به گمانم دستتان را نخواهد گرفت
پی‌نوشت: کتاب کمتر شناخته شده‌ای دربارهء شاه هست به نام شکست شاهانه نوشتهءماروین زونیس. یک‌جور نگاه روانشناختی و شخصی به اینکه چطور شخصیت متزلزل شاه باعث سقوط سلطنت پهلوی می‌شود و پایه‌های ثبات شاه چگونه ناگهان در سال 57 از هم فرو می‌پاشند. به گمانم خواندنش خالی از لطف نیست

No comments:

Post a Comment