Saturday, January 9, 2010

آداب باریدن

سی که می‌گذرد آدم دیگر دلش نمی‌خواهد سال‌ها را بشمارد. نمی‌دانم چه جادویی هست در سال سی، که آدم با گذشتن از این مرز نامریی ناگهان به زمین سفت واقعیت کوبیده می‌شود. حالا اگر قرار بر نشمردن است پس چه فرقی می‌کند سی‌و ‌یک یا دو یا سه...؟ چیزی که مهم است نه شماره ی سالیان که تجربه است. شماره ها می‌گذرند آنچه که می‌ماند شیارهایی است که در روح انسان باقی می‌گذارند. همان ها می‌شوند سرمایه‌ی آدم. سرمایه‌ای که هیچکس نمی‌تواند از تو بگیرد چون برای بدست آوردنش خون جگر خورده‌ای.


از جمله‌ی باارزش ترین سرمایه‌های زندگی من، یکی این بوده که خودت را هیچ وقت به کسی تحمیل نکن. بودنت را، خواستنت را، دوست داشتنت را، بار شانه‌ی کسی نکن. من یکبار هزینه‌ی تام و تمامی بابت این قصه داده‌ام در زندگیم، آخرش افتضاح بود. حاصلش شده این که سعی کنم به نه آدم‌هایم احترام بگذارم. ورای احترام به نه، باز هم از سرمایه هایم این بوده که دوست داشتن اگر حقانیتی در دلش داشته باشد خودبه خود معطوف به دل کسی می شود که تو دوستش داری. آدم وقت هایی دل می‌بندد و در دل دلدادگی گاهی که چشم باز می‌کند از حجم خودخواهی آن میان حیران می‌شود. تو آدم روبرویت را می‌خواهی برای خودت، نه برای خودش. می‌خواهی که شادت کند، نه اینکه شاد باشد. این روزها دوست داشتنم انگار بیشتر میل کرده به شاد بودن آدم مقابلم.  خلاصه اش برایم شده این که از شادی آدم مقابلم شاد شوم که این هم به خدا ساده حاصل نشده، دستمزد دو سال سوختن است. به گمانم اینها تصمیم بردار نیستند. نمی‌توان تصمیم گرفت که اینگونه دوست داشت. ماجرا حاصل همزیستی با رنج است. برای همین بارها نوشته‌ام و گفته‌ام رنج‌هایم را دوست دارم، که وسیع می‌کنند دل آدم را، که آن کوله بار رنج را با هیچ چیزی عوض نمی‌کنم.


سخن طولانی شد، می‌دانی جان من، نمی‌شود به دلی که دوست دارد گفت دوستم نداشته باش. این خارج از مرام دلشدگی است اما به حق است این توقع که بار دوست داشتنت را به دوش من نگذار، زندگیم را سخت نکن یا هرچه...ابر عاشق، هر چه شیفته‌ی باریدن باشد، گلستان مقابل را که تشنه نبیند، نمی‌بارد. رنج حمل باران را به جان می‌خرد، می‌غرد اما نمی‌بارد که نکند باران سیلاب شود و اسباب آزار گلزارش. حالا تا اینجا که همش شد ادعا، صبر کنیم ببینیم ابر قصه‌ی ما در عمل هم آداب باریدن را آموخته است یا نه؟

No comments:

Post a Comment