Monday, January 4, 2010

با حضرت حافظ

دیدم به خواب خوش که به دستم پیاله بود/ تعبیر رفت و کار به دولت حواله بود


...


از دست برده بود خمار غمم سحر/ دولت مساعد آمد و می در پیاله بود


 


 


پی نوشت: حالا هی بترسانم از بامداد خمار

3 comments:

  1. داشتم به زمین و زمان بد و بی راه می گفتم که امشب که من خوابم نمی بره، تو نه تنها خوابی و متن جدید نداری، برخلاف روال اکثریت روزهاتف کم تر از همیشه هم نوشتی امروز...
    روحم رو شاد کردی با این متن نصفه شبیت!

    ReplyDelete
  2. غصه نداره! اصلا" شب شراب واسه همین منظور عام المنفعه اختراع شده!

    ReplyDelete
  3. خوش بودی وقتی اینو مینوشتی...خوشششششششش
    راستی نوشششششششش

    ReplyDelete