به آب، باد، خاک، آتش خویشتن بیازمای تا عیارت عیان شود. اما بدان جانپدر که این میان باید تعادل نگاهداشتن تا خوار نشوی... اصرار به آزمودن خویش به آتش مکن. آنکه آتش را خوش می دارد ققنوس قاف است نه آدمی به لاف...
آدمی باید باور کند آسیب پذیریاش را قهرمان نبودنش را جاذبهی زمین را بیماری پیری و مرگ را رویین تن نبودنش را اسفندیار باید مراقب چشمانش باشد آشیل مراقب پاشنهی پایش انسان جایز الخطا انسان پر از نقص و کاستی انسانی که در این دنیا ظرفیت کامل بودنش نیست و همیشه در راه است و هرگز نمیرسد "آدمی را چه به فخر و مباهات! اولش نطفهای بیارزش است و آخرش لاشهای بدبو! نه می تواند روزیاش را به تنهایی کسب کند نه مرگش را دفع کند! پشهای او را آزار دهد و لقمهی گلوگیری او را بکشد!" این حدیث حضرت علی که در کتابهای مدرسهمان بود همیشه زمزمهام بوده است تا یادم نرود به آتش آزمودن پر خطر است!
نه آدمی به لاف!!!!!
ReplyDeleteحکایت آتش و خلوص هم حکایتی است بس ابهام ناک.
طلا با آتش و آدمی با طلا آزموده می شود
ReplyDeleteآدمی باید باور کند آسیب پذیریاش را قهرمان نبودنش را جاذبهی زمین را بیماری پیری و مرگ را رویین تن نبودنش را اسفندیار باید مراقب چشمانش باشد آشیل مراقب پاشنهی پایش انسان جایز الخطا انسان پر از نقص و کاستی انسانی که در این دنیا ظرفیت کامل بودنش نیست و همیشه در راه است و هرگز نمیرسد
ReplyDelete"آدمی را چه به فخر و مباهات! اولش نطفهای بیارزش است و آخرش لاشهای بدبو! نه می تواند روزیاش را به تنهایی کسب کند نه مرگش را دفع کند! پشهای او را آزار دهد و لقمهی گلوگیری او را بکشد!"
این حدیث حضرت علی که در کتابهای مدرسهمان بود همیشه زمزمهام بوده است تا یادم نرود به آتش آزمودن پر خطر است!