Friday, January 15, 2010

یازده صبح ظهیرالدوله

سنگ قبر ها. سنگ قبر ها با هم متفاوتند. در ظهیرالدوله کم سنگ مزار یک شکل می بینید بخصوص وقتی از آن حیاط ابتدایی وارد محوطه ی اصلی مزار می شوید. بعد آن گوشه ی سمت چپ نزدیک به انتها، مزار یک شاهزاده ی قجری است که زیباست. سنگش- نتوانستم دقیقن تشخیص بدهم جنسش سنگ است یا تلفیق چوب و سنگ- رنگ فیروزه ای زیبایی دارد، آسمان را انگار آورده سقف خانه ی ابدیش کرده... همین بیرون در حیاط ورودی، سنگ مزاری است از گرانیت سیاه بی هیچ نقشی، یک جور در فرو کشنده به سوی ابدیت...سنگ قبر ها با هم متفاوتند بر خلاف قبرستان های امروز که انگار مزارها سری دوزی شده اند. شاید چون آدم های ظهیرالدوله جنسشان فرق داشته با مردمان روزگار خودشان، نمی دانم...


پی نوشت: دلم می خواهد روزی داستان عاشقانه ای بنویسم درباره ی مرد جوانی که وارد ظهیرالدوله می شود، از کنار ازدحام مزار فروغ می گذرد و می رود تا آن سنگ ساده ی آرامگاه قمرالملوک وزیری تا عاشق دختری شود که دارد برای قمر شعر فروغ می خواند

7 comments:

  1. اولین باری که حس کردم مردی عاشقم شده ظهیرالدوله بود. کنار مزار فروغ, وقتی خودم عرفان زده بودم و پدر و مادرم دراویش خانقاه ظهیرالدوله. و به همان پیرزن بداخلاق می گفتم مادر.

    ReplyDelete
  2. کاش سلامم را به فروغ می رساندی...
    داستانت را حتما بنویس...

    ReplyDelete
  3. خب بنویس!ایده به این خوبی همچین انگیزه هم که داری!

    ReplyDelete
  4. از من نقاش می شنوی ایده هات رو هیچ وقت لو نده. یک روز به خودت میای می بینی داری مشابه داستانت رو با امضای یه نویسنده ی دیگه میخونی.

    ReplyDelete
  5. دوست ندارم در مورد ظهیرالدوله حرف بزنم یا بزنیم.بیشتر به خاطر اینکه این جور چیزها با حرف زدن به گند کشیده میشن.اولش اونایی که خودشون اونجارو کشف کردن و برای دل خودشون میرن هستن که بد نیست.بعد بقیه پیدا میشن.کسایی که برای اینکه متفاوت بودن خودشونو به رخ بکشن سراغش میرن .مد میشه.مسخره بازی میشه.میشه مسابقه من آدم روشن فکرتر خاص تری هستم.نمی دونم می تونید منظورمو بفهمین یا نه.اما این اتفاق در مورد خیلی چیزای دیگه افتاده.مثلا یه وقتی بود -نه ده سال پیش-اگه یکی بهم می گفت ناطور دشت کتاب مرد علاقه اشه خیلی چیزا درموردش دست گیرم میشد.اما حالا هیچی.یعنی هیچ دلم نمی خواد اونجا باشه پاتوق.دختر پسرا آرامششو بهم بزنن.ظهیرالدوله به سکوت و آرامشه که ظهیرالدوله است.

    ReplyDelete
  6. چه مهربان بودی ای یار...

    ReplyDelete
  7. من با الف موافقم

    ReplyDelete